نولان را با آثار ماندگارش مانند «یادگاری»، «بیخوابی»، «پرستیژ»، «تلقین»، «میان ستارهای»، «دانکرک» و «شوالیه تاریکی برمیخیزد» میشناسیم. او کارگردان مولف و خالق بخشی از مهمترین فیلمهای زمان ماست. اثر جدید او هنوز نیامده، فاتح قلههای خبر و نقل محفل منتقدان فیلم شده است. فیلم جدید «نولان» درباره «اوپنهایمر»، سازنده بمب اتم است. او درباره «اوپنهایمر» میگوید: "دوست داشته باشید یا نه، «جی رابرت اوپنهایمر» مهمترین فردی است که تا کنون زندگی کرده است"
فرارو- مهدی نقیپور؛ ژانر «بیوگرافی» در سینما، زندگی شخصیتهای واقعی معروف را به تصویر میکشد. این ژانر به تماشاگران فرصت میدهد تا با زندگی و داستان شخصیتهای تاریخی، هنرمندان، ورزشکاران، سیاستمداران و شخصیتهای مهم دیگر آشنا شوند. فیلمهای «بیوگرافی» معمولاً تلاش میکنند تا درونیات و ویژگیهای روحی شخصیت موردنظر را به تصویر بکشند و احساسات و تجربیات او را به تماشاگران منتقل کنند.
به گزارش فرارو؛ معروفترین فیلمهای «بیوگرافی» علاوه بر اینکه دارای ارزش هنری بالایی هستند، بر اساس شهرت و میزان تأثیرگذاری شخصیتی که در آنها به تصویر کشیده شده است، معروف شدهاند. برخی از معروفترین فیلمهای بیوگرافی عبارتند از:
"ذهن زیبا" (A Beautiful Mind، ۲۰۰۱) به کارگردانی ران هاوارد (داستان زندگی جان نش، ریاضیدان نابغه)
"محمد علی" (Ali، ۲۰۰۱) به کارگردانی مایکل مان (داستان زندگی محمد علی کلی، بزرگترین بوکسور تاریخ)
"گرگ وال استریت" (The Wolf of Wall Street، ۲۰۱۳) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی (داستان زندگی جوردن بلفورت، کارآفرین مالی بزرگ)
"فریدا" (Frida، ۲۰۰۲) به کارگردانی جولی تایمور (داستان زندگی فریدا کالو، هنرمند مکزیکی معروف)
"بزرگترین شومن" (The Greatest Showman، ۲۰۱۷) به کارگردانی مایکل گریسی (داستان زندگی پی. تی. بارنوم، بنیانگذار سیرک بزرگ)
"چاپلین" (Chaplin، ۱۹۹۲) به کارگردانی ریچارد اتنبرا (داستان زندگی چارلی چاپلین، کمدین و کارگردان مشهور)
در این ژانر، تولیدکنندگان و کارگردانان معمولاً تلاش میکنند به وفور به تاریخچه و جزئیات واقعی رویدادها پایبند باشند، اما ممکن است برخی تغییرات و تخیلات را نیز به اصل داستان اضافه کنند تا تصویر بهتری از داستان و رویدادها ارائه داده و موضوع را اصطلاحا سینماییتر کنند.
فیلم جدید «نولان» درباره «جی رابرت اوپنهایمر» است که اغلب به عنوان پدر بمب اتم از او یاد میشود. داستان خطی و جذاب کای برد و مارتین جی. شروین، «پرومته آمریکایی»، نقطه شروعی بود که نولان هزارتوی فریبندهای از تعلیق و درام را درباره «اُپنهایمر» از آنجا آغاز کند
زندگی «جی رابرت اوپنهایمر» در سال ۱۹۰۴ در نیویورک، در خانوادهای مهاجر و آلمانی، همراه با تأثیرات و تفکرات آکادمیک و هنری آغاز شد. او به عنوان کودکی آرام با علاقه به مطالعات کانی شناسی و شعر توصیف میشود.
عطش «اوپنهایمر» برای دانش او را به دانشگاه هاروارد کشاند و در آنجا پذیرفته شد، اما به دلیل بیماری ثبت نام خود را به تأخیر انداخت. سرانجام، در سال ۱۹۲۲، او سفر آکادمیک خود را در هاروارد آغاز کرد و خود را در فیزیک، شیمی، لاتین، یونانی و فلسفه شرق غرق کرد. او با گسترش بیشتر افقهای ذهنی خود، قبل از اخذ دکترای فیزیک در دانشگاه گوتینگن، به دانشگاه کمبریج سفر کرد. بازگشت او به ایالات متحده او را به مؤسسات معتبری مانند دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و مؤسسه فناوری کالیفرنیا کشاند، جایی که او در کنار برنده جایزه نوبل، ارنست لورنس، که توسط جاش هارتنت در فیلم به تصویر کشیده شده است، در مورد سیاهچالهها و ستارههای نوترونی تحقیقاتی نوآورانه انجام داد.
نولان در «اوپنهایمر» به بخشی از زندگی او اشاره میکند که اصطلاحا به «پروژه منهتن» معروف است. جایی که او علاوه بر فیلم، در زندگی واقعی خود نیز نقشی محوری و تعیین کننده در یک آزمایش بزرگ علمی بر عهده دارد که زندگی بشر را دستخوش تغییر میکند.
آزمایشگاه علمی فوق سری «لوس آلاموس» در نیومکزیکو که در فیلم به تصویر کشیده شده است؛ به عنوان زادگاه بمبهای اتمی معرفی شده است. «اوپنهایمر» و «ژنرال لسلی گرووز» (با بازی مت دیمون) که وظیفه رهبری این تلاش پیشگامانه را بر عهده داشتند، با دقت این پروژه را برنامهریزی کردند و یک مکان دورافتاده در میان کوهها را انتخاب کردند. در این شهر مخفی، صدها دانشمند و مهندس به طور خستگی ناپذیری تلاش کردند تا اولین دستگاه آزمایش هستهای، بمب اتمی با سوخت اورانیوم (که در هیروشیما ژاپن انداخته شد) و بمب اتمی با سوخت پلوتونیوم (که در ناکازاکی ژاپن به زمین افتاد) را بسازند.
«اوپنهایمر» شاهد آزمایش «ترینیتی» در۱۶ جولای ۱۹۴۵ بود که در آن، نخستین بمب اتمی، با موفقیت منفجر شد. از او نقل شده است که هنگام این انفجار به یاد قطعهای از بهگود گیتا افتاده است: «خودِ مرگ شدهام، ویرانگر دنیاها.»
با وجودی که «اوپنهایمر»، همسر (کاترین کیتی پوئنینگ با بازی امیلی بلانت) و دو فرزند داشت؛ رابطه عاشقانهاش با دانشجوی پزشکی کمونیست، ژان تاتلاک (که توسط فلورنس پیو نقشآفرینی شد) او را در معرض سیاست چپ قرار داد.
اگرچه «اوپنهایمر» با اهداف کمونیستی همدردی میکرد، هنوز مشخص نیست که آیا او عضو حزب کمونیست بوده است یا خیر. این ارتباطات و تجربیات و مخالفتهای او با توسعه اتمی آمریکا، منجر به بازجوییهای پیوسته و لغو مجوز امنیتی ورودش به یک جلسه جنجالی در سال ۱۹۵۴ شد.
نه سال پس از این اتفاق، «جان اف. کندی»، رئیسجمهور ایالات متحده امریکا، جایزهٔ انریکو فرمی را به او اعطا کرد تا به نوعی از او اعاده حیثیت کند. در سال ۲۰۲۲، پنجاه و پنج سال پس از مرگش، دولت ایالات متحده تصمیم سال ۱۹۵۴ را باطل و وفاداری «اوپنهایمر» را تصدیق کرد.
زندگی «اوپنهایمر» در سال ۱۹۶۷ به دلیل سرطان گلو به پایان رسید.
«کریستوفر نولان» هرگز کسی نبوده است که مسیری آسان یا ساده را در حین ساخت یک فیلم طی کند. اگر شیفته نولان باشید میدانید که او حساسیتهای منحصر به فرد خودش را در فیلمسازی دارد. حالا فقط این جمله از «نولان» درباره «اوپنهایمر» را در ذهنتان مرور کنید تا بدانید او چرا اینقدر به این فیلم حساس است: "دوست داشته باشید یا نه، «جی رابرت اوپنهایمر» مهمترین فردی است که تا کنون زندگی کرده است".
سبک خاص فیلمبرداری و جزئیات «اوپنهایمر» اینقدر برای «نولان» مهم بود که او همکاری بلند مدتش (بیش از دو دهه) با کمپانی «برادران وارنر» را برای اینکه «اوپنهایمر» همزمان در فضای آنلاین و پلتفرمهای استریم اکران نشود، به هم زد و پخش «اوپنهایمر» را به «یونیورسال» سپرد تا این فیلم به مدت ۶ هفته فقط در پرده نقرهای سینما به نمایش درآید.
او برای اینکه کیفیت اولین انفجار اتمی جهان (ملقب به انفجار ترینیتی) را به تصویر بکشد؛ «اوپنهایمر» را با دوربینهای بزرگ و دست و پا گیر فیلمهایی با فرمت بزرگ، یعنی با IMAX۷۰ ضبط کرده است تا بهترین تصویر سینمایی ممکن را به دست آورد.
«اوپنهایمر» طولانیترین فیلم او تا امروز با حدود سه ساعت خواهد بود. «اسوشیتد پرس» گزارش داده است که «اوپنهایمر» به قدری طولانی است که درازای فیلمهای آیمکس آن به ۱۱ مایل یا ۱۷.۷ کیلومتر و وزن آن به ۶۰۰ پوند یا ۲۷۲ کیلوگرم میرسد.
فیلمبرداری به فرمت IMAX ۷۰ یک فرمت ویژه برای فیلمبرداری سینمایی است. این فرمت بر اساس سیستم IMAX ساخته شده است که شامل دوربینها، فرمت فیلم و تجهیزات پخش و نمایش است. فرمت IMAX ۷۰، یکی از پیشرفتهترین فرمتهای سینمایی است که به صورت تخصصی در سالنهای سینمای IMAX استفاده میشود.
از ویژگیهای برجسته فرمت IMAX ۷۰ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. سایز تصویر: در فرمت IMAX ۷۰، سایز تصویر به طور قابل توجهی بزرگتر از فرمتهای معمول سینمایی است. این به این معنی است که تصاویر با جزئیات بیشتر و کیفیت بصری بالاتری نمایش داده میشوند. این سایز بزرگتر تصاویر، تجربه سینمایی فراگیر و هیجانانگیزتری را برای تماشاگران به ارمغان میآورد.
۲. کیفیت تصویر: فرمت IMAX ۷۰ از فیلم با رزولوشن بالا استفاده میکند، که در نتیجه به تولید تصاویر با کیفیت بالا و جزئیات دقیقتری میانجامد. این کیفیت بالا به تصاویر عمق و واقعیت بیشتری میبخشد.
۳. صداگذاری: در فرمت IMAX ۷۰، صدا با استفاده از سیستم صوتی چندکاناله قوی و با کیفیت پخش میشود. این صداگذاری فراگیر، تماشای سینمایی را بهبود میبخشد و تماشاگر را در میانهی رخدادهای فیلم قرار میدهد.
۴. تجهیزات نمایش: سالنهای سینمایی IMAX با تجهیزات پیشرفتهای مانند پردههای بزرگ، سیستمهای پخش متناسب با فرمت IMAX و پروژکتورهای قدرتمند مجهز میشوند. این تجهیزات به تماشاگران امکان میدهند تا تجربهای سینمایی و منحصربهفرد را با استفاده از فرمت IMAX ۷۰ داشته باشند.
فیلمبرداری به فرمت IMAX ۷۰، برای فیلمهایی که از جنبههای بصری و صوتی بزرگ و هیجانانگیز استفاده میکنند، مناسب است. این فرمت در ایجاد تجربه سینمایی فراگیر و به یادماندنی نقش بسزایی دارد.
«نولان» در اینباره میگوید: "ما میخواهیم همه چیز را از دیدگاه اوپنهایمر ببینیم. ما میخواستیم تماشاگران را در آن پناهگاه قرار دهیم. این به این معنی بود که واقعاً تلاش میکردیم موارد را به همان اندازه زیبا و ترسناک و الهامبخش کنیم که در آن زمان برای مردمی که شاهدش بودند؛ اتفاق افتاده است".
وقتی «نولان» برای پیشنهاد نقش اول فیلم خود با «کیلیان مورفی» تماس گرفت، او شدیدا شکه شد. همکاری طولانی مدت آن دو در چند فیلم مختلف، «کیلیان مورفی» را جزو بازیگران مورد علاقه «نولان» در آثارش قرار داده بود، اما نکته مهم آن بود که «مورفی» گوشهگیر، هیچگاه نقش اصلی هیچ فیلمی از «نولان» را بازی نکرده بود.
«مورفی» شدیدا برای براورده کردن خواستههای وسواسگونه «نولان» و بیرون آوردن «اوپنهایمر» از دل تاریخ تلاش کرده است.
«امیلی بلانت»، همبازی «مورفی» در «اوپنهایمر» میگوید: "حجم زیاد کاری که او باید به دوش میکشید، بسیار چشمگیر بود و البته او نمیخواست بیاید و با ما شام بخورد".
همانطور که قبلا گفته شد «کریستوفر نولان» کارگردانی این فیلم و نگارش فیلمنامه را بر عهده داشته است. این فیلمساز تحسین شده همچنین دوباره با برخی از همکاران قبلی خود همکاری کرد. «لودویگ گورانسون» برنده جایزه اسکار که روی موسیقی «تنت» کار کرده است، موسیقی «اوپنهایمر» را ساخته است.
«هویته ون هویتما» فیلمبردار فیلم «میان ستارهای»، «دانکرک» و «تنت»، فیلمبرداری این فیلم را بر عهده دارد. یکی دیگر از افرادی که از تیم «تنت» «نولان» بازگشته است، تدوینگر «جنیفر لِم» است که بر روی فیلمهایی مانند «پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد»، «منچستر کنار دریا»، و «داستان ازدواج» نیز کار کرده است.
«روث دی جونگ» به عنوان طراح تولید فیلم و برنده «امی»، «الن میروژنیک» طراحی لباس این پروژه را برعهده داشته است. «اسکات آر فیشر» برنده جایزه «اسکار»، جلوههای بصری فیلم را مدیریت کرده است.
همسر «نولان»، «اما توماس»، در کنار او و همچنین «چارلز روون»، که قبلا با نولان در سه گانه «شوالیه تاریکی» کار کرده بود، تهیهکنندگان این فیلم هستند.
«نولان» فاش کرد که در ابتدا فیلم را از منظر اول شخص نوشت، زیرا به او کمک کرد تا طرز فکر «اوپنهایمر» را درک کند.
او گفت: "من ابتدا به صورت اول شخص نوشتم، کاری که قبلاً هرگز انجام نداده بودم. نمیدانم کسی قبلاً این کار را کرده است یا نه. اما نکته این است که با سکانسهای رنگی، که بخش عمدهای از فیلم است، همه چیز از دیدگاه «اوپنهایمر» گفته میشود و شما به معنای واقعی کلمه از چشمان او نگاه میکنید. کار عجیبی است. اما این یک یادآوری برای من بود که چگونه فیلم را فیلمبرداری کنم. این یک یادآوری برای همه افراد درگیر در پروژه بود. من واقعاً میخواستم این داستان را با «اوپنهایمر» مرور کنم. نمیخواستم کنارش بنشینم و قضاوتش کنم. این یک کار بیهوده به نظر میرسید. این بیشتر جنبه مستند یا نظریه سیاسی یا تاریخ علم داشت. این داستانی است که شما با او تجربه میکنید و او را قضاوت نمیکنید. شما با او با این دوراهیهای اخلاقی آشتی ناپذیر مواجه هستید."
«نولان» میگوید: "سکانسهای رنگی، در ذهن «اوپنهایمر» میگذرد. او اضافه میکند که سکانسهای سیاهوسفید از سوی دیگر، بیشتر از زاویه دید «لوییس استراز» (عضو کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده با بازی «رابرت داونی جونیور») است، ما از آن طرف اتاق به «اوپنهایمر» نگاه میکنیم".
این فیلمساز قبلا در مصاحبه با «امپایر» گفته بود این تغییر میان فرمت رنگی و سیاهوسفید به فیلم «خاطره» او شبیه است.
این کارگردان در ادامه میگوید: "یکی از چالشهای «اوپنهایمر» فیلمبرداری با فرمت سیاه و سفید «آیمکس» بود. اعضای گروه «کُداک» را به شدت در این پروژه به چالش کشیدیم که برای ما این فرمت را بسازند و آنها فراتر از آن را انجام دادند. برای اولین بار در تاریخ، موفق شدیم فیلم «آیمکس» سیاه و سفید را ضبط کنیم و نتیجه هیجانانگیز و فوقالعاده بود. به محض اینکه من و «هویت» (فیلمبردار پروژه) نتیجه اولین آزمایشها را دیدیم، میدانستیم این همان فرمتی است که فوراً عاشقش میشویم".
«اپنهایمر»، بعد از «بیخوابی»، دومین فیلم «نولان» است که با ردهبندی R وارد سینمای جهان خواهد شد.
رده بندی گروه سنی R در فیلمهای سینمایی، به معنای "محدودیت سنی" است و برای اطلاعرسانی به مخاطبان در مورد محتوای فیلم استفاده میشود. رده بندی گروه سنی R به معنای "ممنوع برای زیر ۱۷ سال" است و نیازمند همراهی و نظارت یک نفر بزرگسال در کنار افراد زیر ۱۷ سال است.
در فیلمهایی که با رده بندی R مشخص میشوند، به دلایلی نظیر صحنههای خشونت، فحشا، مواد مخدر، محتوای جنسی قوی و دیگر عناصری که ممکن است برای زیر ۱۷ سال مناسب نباشد، این رده بندی اعمال میشود. به همین دلیل، تماشای فیلمهای رده بندی R برای کودکان و نوجوانان زیر ۱۷ سال توصیه نمیشود، مگر اینکه با حضور و نظارت یک فرد بزرگسال مجاز باشد.
رده بندی گروه سنی R در فیلمها به منظور حفظ حقوق کودکان و نوجوانان و همچنین اطلاعرسانی به والدین و مخاطبان درباره محتوای فیلم استفاده میشود. این رده بندی برخی از فیلمها را از دسترس کودکان و نوجوانان خارج میکند و به آنها اجازه میدهد تا بهصورت آگاهانه تصمیم بگیرند که آیا میخواهند این فیلمها را تماشا کنند یا خیر.