این خانواده گفتند: «پیام همیشه سخت مشغول کار بود. کمتر فرصت میکرد با خانواده تماس بگیرد یا خبری از اوضاع خودش به ما بدهد. ما هم گاهی سراغی از او میگرفتیم، اما برای اینکه مزاحم کارش نباشیم سعی میکردیم زیاد تماس نگیریم. تا اینکه این اواخر تماسهای بیپاسخ خانواده با پیام باعث نگرانی همه ما شده بود. هر چند ما با او دیر به دیر حرف میزدیم، اما امکان نداشت این همه وقت او ما را از خودش بیخبر بگذارد. برای همین حدس میزدیم که قطعاً اتفاق تلخی برای او افتاده است.»
گره کور مرگ دردناک مسافر دانمارک در تهران باز شد.
به گزارش ایران، در ایام عید نوروز امسال جسد مرد جوانی در کنار یک رودخانه در ارتفاعات شمال تهران افتاده بود.
زمانی که کوهنوردان رهگذر با جسد او مواجه شدند، بلافاصله رسیدگی به موضوع برای روشن شدن علت مرگ در دستور کار وحید ناصری بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
این در حالی بود که بررسیهای ابتدایی حکایت از آن داشت که بیش از چند روز از مرگ هولناک مرد جوان میگذرد. مقداری از بدن او طعمه حیوانات شده بود که نشان میداد او در منطقه برفگیر گرفتار شده و بعد از یخ زدن به کام مرگ فرو رفته است. سپس به دلیل صعب العبور بودن مسیر، گذر کمتر کسی به آنجا افتاده بود.
برفکهای روی لباس، فرضیه یخ زدگی او را پررنگ میکرد و تیم تشخیص هویت اقدامات لازم را برای شناسایی جسد آغاز کردند.
با دستور بازپرس جنایی جسد برای انجام معاینات و آزمایشهای لازم تا روشن شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و در همان حال بررسی مدارک و کوله پشتی همراه این جوان نشان داد که او جوانی ۳۰ ساله اهل فسا است که مفقود شدنش اعلام
نشده بود. خبر مرگ این جوان بعد از پیدا شدن جسدش در رسانهها منتشر شد، اما هنوز خبری از خانواده او نبود.
همچنین مشخص شد که این جوان در سراشیبی برفگیر ارتفاعات شمال شهر تهران گرفتار شده و به دلیل اینکه به تنهایی اقدام به کوهنوردی کرده بود، کسی همراهش نبود که برای نجات از آن شرایط کمکش کند. به این ترتیب در سرمای جانسوز دوام نیاورد و به کام مرگ فرو رفت.
هفته گذشته بالاخره خانواده این کوهنورد جوان شناسایی شدند و برای پیگیری پرونده مرگ او در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند.
آنها در مورد این جوان به نام پیام به بازپرس جنایی گفتند: «پیام ۳۰ سال سن داشت و از مدتی قبل قصد مهاجرت به دانمارک را کرده بود. همه کارهای اداریاش را برای مهاجرت انجام داده بود و فقط میگفت باید کار کند و کمی پول پسانداز کند. برای همین از شهر خودمان یعنی فسا به تهران آمد و میخواست مدتی سخت کار کرده و پول پسانداز کند، سپس مقدمات سفر خود را فراهم کند.»
این خانواده در ادامه گفتند: «پیام همیشه سخت مشغول کار بود. کمتر فرصت میکرد با خانواده تماس بگیرد یا خبری از اوضاع خودش به ما بدهد. ما هم گاهی سراغی از او میگرفتیم، اما برای اینکه مزاحم کارش نباشیم سعی میکردیم زیاد تماس نگیریم. تا اینکه این اواخر تماسهای بیپاسخ خانواده با پیام باعث نگرانی همه ما شده بود. هر چند ما با او دیر به دیر حرف میزدیم، اما امکان نداشت این همه وقت او ما را از خودش بیخبر بگذارد. برای همین حدس میزدیم که قطعاً اتفاق تلخی برای او افتاده است.»
تا اینکه خانواده پیام خبر فوت یک جوان فسایی را در خبرها خواندند: «از دوستان و آشنایان پیام در تهران سراغش را میگرفتیم و آنها هم میگفتند پیام ناگهان غیبش زده است! فکر میکردیم شاید مهاجرت کرده و از ایران رفته است، اما بعید میدانستیم که او بدون خداحافظی ما را ترک کرده باشد. تا اینکه در اخبار حوادث خبر فوت ناگهانی یک کوهنورد فسایی را خواندیم. میدانستیم پیام به کوهنوردی علاقهمند بود. او ورزشکار حرفهای نبود و حتی تجهیزات و وسایل حرفهای هم نداشت، اما عاشق طبیعت بود و هر زمان فرصت میکرد به دل کوه و طبیعت میزد. برای همین حدس میزدیم که جسد کشف شده متعلق به پیام باشد. وقتی به مراجع قضایی مراجعه کردیم متوجه شدیم که این جسد متعلق به گمشده ماست.» بنابر این گزارش ادامه روال پیگیری این پرونده توسط خانواده کوهنورد قربانی انجام خواهد شد.