ارسطو یکی از تاثیرگذارترین فیسلوفان تاریخ بود و ایده هایش حوزه های مختلف دانش مانند منطق، اخلاق، سیاست، زیست شناسی و متافیزیک را در بر می گیرد. با این وجود، او چه قیافه ای داشته است؟ به لطف هوش مصنوعی می توانیم تصویری از این که ارسطو چگونه به نظر می رسید داشته باشیم.
فرارو- برای پاسخ به این پرسش از میدجرنی یکی از پرکاربردترین ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی که OpenAI آن را در سال ۲۰۱۵ معرفی کرد استفاده شده که امکان آن را فراهم می کند تصاویر از توضیحات متن ایجاد شود.
به گزارش فرارو به نقل از نیشن ورلد نیوز، در ادامه به خلاصه ای از زندگی و مهم ترین تاثیرات ارسطو بر تفکر غرب خواهیم پرداخت:
ارسطو در شهری در شمال یونان به دنیا آمد. او پسر یک پزشک محترم به نام نیکوماخوس بود که به عنوان یک بازرس پزشکی آمینتاس سوم پادشاه و پدربزرگ اسکندر مقدونی کار می کرد. در مورد مادر ارسطو اطلاعات چندانی در دسترس نیست. ارسطو در دوران کودکی خود در شهر پلا که امروزه در ترکیه واقع شده جایی که دربار پادشاه قرار داشت زندگی می کرد. پدر و مادرش در جوانی فوت کردند و همین امر باعث شد در سنین کم کشور را ترک کند. ارسطو در حدود 17 سالگی به آتن رفت تا وارد آکادمی یک موسسه آموزشی در یونان شود. او در آنجا با اندیشه افلاطونی و بعدا با شخص افلاطون آشنا شد. ارسطو در حوزه علم به علوم تجربی علاقه خاصی داشت.
در آن سال ها اولین کارهای او بیش تر در قالب دیالوگ بودند. یکی از آن آثار ارسطو پروترپتیکوس بوده که یکی از متون گمشده او محسوب به شمار می رود.
پس از مرگ افلاطون مدیریت آکادمی را به اسپئوسیپوس خواهرزاده اش سپرد. ارسطو در همان زمان آتن را ترک کرد. در محل زندگی جدید او با هرمیا از شاگردان مکتب افلاطون و فرماندار شهر دوست شد. ارسطو پس از مرگ هرمیا به آسوس سفر کرد و حدود سه سال در آنجا سکونت داشت. ارسطو بعدا به جزیره موتیلنه رفت و در آنجا در زمینه هایی مانند هواشناسی، شیمی، فیزیک، روانشناسی و زیست شناسی پیشرفت کرد.
ارسطو سپس ماموریت فیلیپ دوم پادشاه مقدونیه را پذیرفت و معلم پسر او شد. اسکندر که در آن زمان 13 سال داشت. ارسطو به او موضوعات مختلفی مانند بلاغت، سیاست، فلسفه یا علوم طبیعی را آموخت. اسکندر همواره برای معلم خود احترام زیادی قائل بود او را مورد حمایت مالی قرار داد و حتی نمونه هایی از جانوران و گیاهان امپراتوری خود را از رود سند برایش می فرستاد.
ارسطو سپس به آتن بازگشت و مدرسه فلسفی خود را به نام لیسیوم تاسیس کرد. در آنجا حین پیاده روی تدریس کرد (از این رو ایده هایش در قالب مکتب مشاء مطرح شد) و تحقیقات و تجزیه و تحلیل داده های خود را در زمینههای متنوع هنر نمایشی، قوانین اساسی سیاسی، ورزشهای المپیک و جانورشناسی ادامه داد و حدود بیست اثر خلق کرد.
اسکندر مقدونی در سن 33 سالگی فوت کرد و همین موضوع باعث شورش آتن علیه مقدونی ها شد. ارسطو که توسط دشمنان سیاسی خود متهم به بی تقوایی شده بود تصمیم گرفت شهر را ترک کند تا از حمله دوم به فلسفه جلوگیری نماید (نخستین حمله علیه سقراط صورت گرفته بود). او به شهر کیلکیس در ائوبویا پناه برد و یک سال بعد بر اثر زخم معده درگذشت.
آثار ارسطو در انباری پنهان شده بود تا از غارت محافظت کند و برای قرن ها فراموش شده بود. آن آثار به طور تصادفی کشف و توسط آندرونیکوس رودسی چاپ شدند. سپس اعراب در قرون وسطی آن آثار را دوباره کشف کردند و تومیست ها (طرفداران توماس آکوئیناس قدیس) و نئواسکولاستیک ها به آن تفسیری مسیحی دادند و سپس در دوران مدرن توسط هگل بازسازی شدند.