خودروسازی ایران دوران پر فراز و نشیب زیادی را تجربه کرده و در برخی دههها، خودروهای مهمی در کشور مونتاژ شده است. از کادیلاک و شورولت گرفته تا مرسدس بنز و هیوندای و نیسان و...، همگی آنها روزی در این کشور تولید میشدند.
از زمانی که میخ ساخت اولین کارخانه خودروسازی در ایران کوبیده شد تاکنون، چندین خودرو مونتاژ و تولید شده است.
به گزارش خبرآنلاین، در این مقاله قصد داریم به مهمترین آنها بپردازیم:
سویل یکی از محصولات نوین و فراتر از زمان برند لوکسساز آمریکایی کادیلاک بود که از دیدگاه تکنولوژی و نوآوری در دوران کلاسیک دهه ۱۹۷۰، یکی از پیشرفتهترین خودروهای تولید انبوه صنعت خودروسازی ایالات متحده آمریکا شناخته میشد.
اهمیت این نام برای ایرانیان و صنعت خودروی ایران در آن است که مدل سویل اولین محصول از برند کادیلاک بود که در خارج از خاک این کشور پهناور و در ایران در شرکت جنرال موتورز ایران (پارس خودرو کنونی) به تولید رسید.
سویل خودرویی بود که نام کادیلاک را در ایران به عنوان استاندارد لوکسگرایی ثبت کرد.
سویل اولین و تنها نسخه کادیلاک بود که برای اولین بار در خارج از خاک ایالات متحده آمریکا و در ایران به تولید رسید. شرکت جنرال موتورز ایران کمی فراتر از ۲۶۰۰ دستگاه کادیلاک سویل را در ایران مونتاژ کرد و به تولید رساند. این در حالی است که دومین تولید یک محصول از کادیلاک در خارج از خاک آمریکا تا سال ۱۹۸۹ با مدل کادیلاک کِیتِرا (Catera/بر اساس پلتفرم اپل اومگا) در آلمان محقق نشد. از این رو کادیلاک سویل هم برای صنعت خودرو ایران و هم فرهنگ ایرانیان یک برگ برنده و یک افتخار محصوب میشود، مخصوصا آن که این خودرو ایران با نام انحصاری پارسی «کادیلاک ایران» به تولید رسید.
نمای خارجی یک باکس مکعب مستطیل کامل با عرض بیشتر و ارتفاع کمتر بود، که بعدها سیاست طراحی محصولات کادیلاک را در دهه ۱۹۸۰ رقم زد. ساختار طراحی سنتی آمریکایی کاپوت بلند/صندوق کوتاه (Long Nose/Short Tail) همچنان حفظ شد و بخش انتهایی بسیار کوتاه این خودرو در نهایت با شکست ناگهانی ستون C و تنها با دو چراغ مربع (چیزی شبیه به سبک طراحی اولدزمبیلهای دوران) تکمیل شد. استفاده از قطعات کرومی فراوان از جلوپنجره و سپرها گرفته تا تزئینات پیرامونی چراغها، قالپاقها، تزئینات بدنه، آینهها و قاب درها به همراه روکش چرم مصنوعی (واینیل/Vinyl) رنگ متضاد سقف از دیگر ویژگیهای رایج و سنتی یک محصول لوکس از صنعت خودرو آمریکا بود که در مدل سویل نیز حفظ شد.
پیشرانه به کار رفته در کادیلاک سویل یک نسخه ۳۵۰ اینچ مکعبی ۵.۷ لیتری V ۸ از نوع پوش راد (OHV) ۱۶ سوپاپ بلوک کوچک است، اما این پیشرانه از نوع SBC (بلوک کوچک شورولت) نیست و در حقیقت به اولدزمبیل تعلق دارد. از آن گذشته، سیستم سوخترسانی این پیشرانه از نوع کاربراتوری به نمونه انژکتوری چند نقطهای (MPI یا همان MPFI/با ۸ سوزن انژکتور مجزا) با کنترل کامپیوتری بندیکس/بوش تغییر یافته است. در نتیجه تمایزهای بارزی میان پیشرانه ۵.۷ لیتری سویل با نسخه ۵.۷ لیتری مشابه به کار رفته در بیوک ایران و شورولت بلیزر وجود دارد.
بیوک اسکای لارک بهعنوان یکی از محبوبترین خودروهای کلاسیک موجود در بازار ایران شناخته میشود که با توجه به مونتاژ در ایران توانست سهم قابلتوجهی از بازار سدانهای خانوادگی را در اختیار بگیرد.
اسکای لارکهای موجود در ایران مربوط به نسل سوم این خودرو است که بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ بر روی خط تولید قرار داشت. این خودرو بر روی پلتفرم X-body جنرال موتورز ساخته شده بود و در دو مدل سدان و کوپه در دسترس بود. اسکای لارک نسل سوم، در شرکت جنرال موتورز ایران (پارس خودرو کنونی) مونتاژ میشد و در بازار با نام بیوک ایران به فروش میرسید. اسکای لارکهای مونتاژی در ایران همگی از نوع سدان بودند و نمونههای کوپه بهصورت وارداتی در بازار حضور پیدا کردند.
اسکای لارک در پنج تیپ B ۱ ,B ۲ ,B ۳ ,B ۴ و B ۵ در بازار حضور داشت که به ترتیب از کم آپشنترین (B ۱) تا پر آپشنترین و البته اسپرتترین (B ۵) نامگذاری شده بودند؛ که البته بیشترین تعداد اسکای لارکها مربوط به تیپ B ۳ میشود.
گفتنی است که این تیپ بندی تنها مختص به بازار ایران بود و در بازار آمریکا چنین چیزی مشاهده نمیشد. بیشترین تفاوت این تیپها در آپشن و امکانات رفاهی مانند شیشهبالابرهای برقی یا دستی، صندلیهای یکتکه نیمکتی یا اسپرت تکی، جعبهدنده دستی یا اتوماتیک، شیفتر کنسولی یا فرمانی، چرم سقف و برخی جزئیات دیگر فنی، چون تفاوت در سرسیلندر پیشرانه خلاصه میشد.
این نسل اسکای لارک قطعاً مثال بارز زیبایی در سادگی است. بدنه این خودرو با فرم مستطیل شکل که در اکثر خودروهای آمریکایی آن سالها دیده میشد، با خطوط صاف و نسبتاً ساده، اما زیبا همراه است، و در کل طراحی بدنه در تمام بخشها هارمونی و هماهنگی فوقالعادهای دارند که خود در گیرایی و زیبایی نمای بیرونی نقش بسزایی دارد.
البته گفتنی است که رنگ آبی روشن معروف به “آبی درباری”، زیبایی خودرو را دوچندان میکرد.
از دیگر امکاناتی که بهصورت فابریک در این خودرو وجود دارد میتوان به شیشهبالابرهای برقی، قفل مرکزی، فرمان هیدرولیک، سیستم تهویه مطبوع، سیستم رادیوپخش، جعبهدنده اتوماتیک با شیفتر کنسولی، تنظیم آینه جانبی راننده بهصورت دستی از داخل اتاق (این خودرو بهصورت فابریک فاقد آینه جانبی سمت شاگرد است) و فن ضد بخار شیشه عقب اشاره کرد.
تمامی اسکای لارکهای تولید شده در ایران از یک پیشرانه هشت سیلندر ۳۵۰ اینچ مکعبی و یا ۵.۷ لیتری (با ضرب کردن عدد اینچ مکعب در ۱۶/۳۸ حجم موتور به سیسی به دست میآید) بلوک کوچک سود میبرند که قدرتی بین ۱۵۷ تا ۱۸۰ اسب بخار (بسته به تفاوتهای فنی مانند نوع کاربراتور و نوع سرسیلندر به کار رفته در تیپهای مختلف) و گشتاور ۳۵۰ نیوتن بر متر تولید میکند. وظیفه انتقال این نیرو به چرخهای عقب در اسکای لارک B ۳ بر عهده گیربکس سه سرعته اتوماتیک TH ۳۵۰ است.
شورولت نوا خودرویی است که در بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۸ در بازار جهان حضور داشت و توسط شرکت جنرال موتورز ایران که اکنون پارس خودرو نام دارد، مونتاژ و به بازار داخلی عرضه میشد. شورولت نوا نخسین بار در سال ۱۹۷۶ به بازار ایران راه پیدا کرد و با اعمال تغییراتی، تا سالهای پایانی دهه شصت خورشیدی روی خط تولید پارس خودرو قرار داشت. ترمزهای دیسکی جلو، تایرهای رادیال و سیستم تعلیق مدرن جز نوآوریهای این خودرو در آن دوره بود.
شورولت نوا در ایران در چند تیپ در سالهای قبل و بعد از انقلاب مونتاژ میشد که میتوان از بین تیپهای آن به C ۵، C ۳ و C ۶ اشاره کرد که شامل تفاوتهایی در زمینه امکانات فنی و رفاهی میشدند. مدلهای تولید قبل از سال ۱۳۶۰ دارای چراغهای گرد در جلو و مدلهای تولیدی بعد از سال ۱۳۶۰ دارای چراغهای مربعی شکل هستند. بالاترین مدل شورولت نوا موسوم به C ۶، دارای امکاناتی همچون فرمان هیدرولیکی، ساسات خودکار، صندلیهای جلوی یک تکه و سپرهایی با ظرفیت مقاومت در مقابل ضربههای بسیار شدید است. شیشههای این تیپ تمام برقی بوده، آینههای قابل تنظیم به صورت برقی هستند و رادیو پخش کاست سیستم صوتی نوا را تشکیل میدهد. هم چنین این خودرو مجهز به سیستم قفل مرکزی با کلید است.
برخی کارها برای ارزانتر شدن در شورولت نوا صورت گرفتهاند که عبارت است از تعویض چراغهای عقب با چراغهای مربوط به الدزموبیل امگا و استفاده از رادیوی آلمانی به جای رادیوی آمریکایی. هم چنین فضاهای مختلف بین قطعات مونتاژی بدنه دیده میشود که با توجه به سالخوردگی خودرو، قطعا وضع وخیمتر هم میشود و مالک باید هزینههای ناخواستهای را صرف تعمیر و نگهداری بدنه خودرو بکند. هم چنین با توجه به اینکه رنگ آمیزی این خودروها در داخل صورت میگرفته، نباید توقع کیفیت بالایی را داشته باشید و احتمالا هزینههای رنگ نیز به سایر هزینهها افزوده میشود.
موتور شورولت نوا از نوع شش سیلندر خطی با حجم ۴۱۰۰ سی سی بود و جعبه دندههای آن در چهار نوع گیربکس دستی روی فرمان، گیربکس دستی کنسولی، اتوماتیک کنسولی ۳۰۵ و اتوماتیک کنسولی ۳۵۰ قابل انتخاب بود.
سال ۱۳۸۰ بود که زمزمههای عرضه نیسان ماکسیما به عنوان یک سدان قدرتمند، سریع و لوکس در ایران شنیده شد و تنها یکسال بعد، نخستین سری این ژاپنی با گیربکس دستی و اتومات بهدست مشتریان رسید. ماکسیما در طول ۱۰ سال مونتاژ در ایران (تا سال ۱۳۹۱) همواره بهعنوان یکی از برترین خودروهای مونتاژی کشور مطرح بود و علاقهمندان بسیاری داشته و دارد.
مدلهای دستدوم ماکسیما، بهخصوص در نسخههای اتومات که به وفور در بازار وجود دارند، یکی از معدود خودروهای ایران است که بعد از گذشت چندین سال همچنان بازار دستدوم پرسود و منحصر به فردی دارد. پارس خودرو در مدلهای ۹۰ و ۹۱، تیپ ۳ یا اصطلاحا تیپ آپشنال را در دسترس خریداران ماکسیمای اتومات قرار داد که چهار آپشن سنسور عقب، دوربین عقب، مانیتور لمسی و کروز کنترل، بصورت فابریک روی خودرو نصب شده بود.
در سال ۱۳۸۱ مذاکرات ایران خودرو و بنز آلمان به نتایج خوبی رسید و در نهایت در سال ۱۳۸۵، بنز کلاس E اتاق W ۲۱۱ در کارخانهای به نام تاپ خودرو به عنوان زیر مجموعه ایران خودرو به مرحله مونتاژ رسید. در آن زمان بنز آلمان حدود ۱۷۴۰ قطعه از این خودرو را به ایران خودرو تحویل میداد و کارکنان تاپ خودرو با مونتاژ به روش SKD، بنز E کلاس را به بازار عرضه میکردند.
سخت گیریهای شدید بنز آلمان بر روند مونتاژ این خودروها در تاپ خودرو باعث شد تا کلاس Eهای ایران خودرو از نظر دقت تولید و کیفیت شباهت بسیار زیادی نسبت به نمونههای وارداتی داشته باشد و از سویی موفقیت خوبی را در بازار کشور به دست آورند.
اما با آغاز دور قبلی تحریم ها، شاهد بودیم که بنز دیگر قطعات W ۲۱۱ را به ایران خودرو و تاپ خودرو جهت تولید تحویل نداد و در نهایت خط تولید مرسدس بنزهای کلاس E در ایران متوقف شد.
در سال ۲۰۰۹ پارسخودرو اندکی پس از واردات تیینا، مونتاژ آن را آغاز کرد و اولین نسخههای آن را سال ۱۳۸۹ و با دو تیپ XL و XV به بازار فرستاد.
تیپ XV (معروف به هایکلاس) نسخه فول تییناست و امکانات بیشتری نسبت به تیپ XL یا نیمهفول دارد؛ امکاناتی مانند کنترل کشش، ایربگهای پردهای، اتولایت، تهویه صندلیهای جلو، پانوراما و سانروف.
مونتاژ این لوکس ژاپنی تا زمان تشدید تحریمهای صنعت خودرو در سال ۲۰۱۳ ادامه داشت و هرچند در این مدت تیینا، فروش خوبی را تجربه کرد، اما نتوانست محبوبیت خارقالعاده ماکسیما را در ایران تکرار کند.
تقریبا یکسال بعد از واردات مگان، مونتاژ مهمترین رقیبش، یعنی نسل اول مزدا ۳، در گروه بهمن آغاز شد. در آن سالها هرکسی که اولین بار پشت فرمان این ژاپنی قرار میگرفت، شیفته سواری اسپرت، جعبهدنده هوشمند و پیشرانه خوشنفسش میشد.
ضمن اینکه صندلیهایش راحت و عایقبندی کابینش نیز عالی بود. البته مواردی همچون ارتفاع نامناسب سیستم تعلیق و دو نفره بودن ردیف عقب، که رنگ تیره صندلیها نیز آنرا کوچکتر از حد واقعیاش نشان میداد، از ایرادات معروف مزدا ۳ است.
این خودرو تا سال ۱۳۸۹ در سه تیپ مختلف تحویل مشتریان میشد که تیپ ۱ آن فاقد روکش چرم (فرمان، دنده و صندلیها) بود، سیستم پخش کاست و سیدی داشت و از گرمکن صندلیهای جلو و سانروف نیز در آن خبری نبود. همچنین سنسور باران و اتولایت نیز تنها در تیپ ۳ قرار داشت.
البته تیپ ۳ چندین تفاوت ظاهری نیز با دو تیپ دیگرش دارد مانند مهشکنهای مستطیلی، سپر و جلوپنجره اسپرت (دو خط)، شبرنگهای اطراف سپر، رکابهای متفاوت و اسپویلر صندوق عقب. مزدا ۳ خودرو جانسختی است و علاقهای به نشاندادن ایراداتش ندارد! و به همین دلیل نیز در خریداری آن باید حساسیت و دقت بالایی داشت.
در سال ۱۳۸۹ مزدا ۳ نسل قدیم (BK) جای خود را به نسل دوم (BL) از این سدان اسپرت ژاپنی در خطوط تولید گروه بهمن داد، اما در پی وضع تحریمهای صنعت خودرو، مونتاژ این مدل در سال ۱۳۹۲ متوقف شد و سری بعدی آن نیز از سال ۱۳۹۴ با تیراژ محدود به خط تولید بهمن بازگشت. این درحالی بود که در این سالها، مزدا ۳ در بازار جهانی به نسل سومش رفته بود!
ولی با این وجود هنوز این ژاپنی نسبت به خودروهای وارداتی، همچنان قیمت مناسب و ارزش خرید خوبی دارد. مزدا ۳ جدید در ابتدا در تیپهای ۱، ۲ و ۳ تحویل داده میشد که عرضه همگی آنها در سالهای ۹۱ و ۹۲ متوقف شد.
تولید تیپ ۴ آن نیز از سال ۱۳۹۱ آغاز شد؛ این تیپ تنها در رینگها، سپر و مهشکن جدیدش با تیپ ۳ متفاوت است. همچنین در فاصله سالهای ۹۲ و ۹۳ مزدا ۳ با پیشرانه ۱.۶ لیتری نیز به تعداد بسیار محدود به بازار آمد، اما با بازخورد منفی مشتریان روبرو شد.
مزدا ۱.۶ لیتری به لحاظ تجهیزات مشابه تیپ ۱ بود، اما گیربکس آنرا دستی کرده بودند. ضمن اینکه تنها ۲ ایربگ داشت و آپشنهایی مانند تهویه اتومات، گرمکن صندلی و گرمکن آینه جانبی هم از روی آن حذف شده بود. همچنین بهمن موتور از سال ۹۷ به بعد، ۳ آپشن سنسور عقب، دوربین عقب و مانیتور با نویگیشن را به تجهیزات تیپ ۴ اضافه کرد.
ماجرای همکاری سایپا و کیا به سالها قبل و تولید پراید و ریو باز میگردد، اما بعد از تحریم صنایع خودروسازی کشورمان در ابتدای دهه ۹۰ شمسی، قرارداد مونتاژ سراتو بین دو شرکت برای چندین سال به تعویق افتاد. سرانجام از زمستان ۱۳۹۳ در حالیکه نسل سوم این خودرو نیز به شکل وارداتی در بازار موجود بود، اولین نمونه سراتوهای نسل دوم مونتاژی سایپا، تحویل مشتریان شد.
البته در سراتو مونتاژی، تجهیزاتی مهمی مانند ESP، ایربگهای جانبی و پردهای، آینه تاشو برقی، استارتر و ترمزهای دیسکی عقب متاسفانه حذف شده بودند. اما علاوه بر حذف آپشنها، سراتوهای مونتاژی در برخی قطعات ازجمله تریم داخلی نظیر صندلیها، رودریها و ... نیز تا حدودی داخلیسازی شدهاند که کاهش کیفیت آنها و نارضایتی خریداران را در پی داشته است.
در کنار مدل دستی (با موتور ۱۶۰۰)، سایپا نمونه اتوماتیک (با موتور ۲۰۰۰) را هم از سال ۱۳۹۴ عرضه کرد که نسبت به مدل دندهای، به امکانات بیشتری مانند کروز کنترل، اتولایت و تهویه اتومات مجهز شده است. سایپا همچنین از تابستان ۱۳۹۶ نیز نمونه آپشنال سراتو ۲۰۰۰ مونتاژی را معرفی کرد که وجود سانروف، سوییچ هوشمند، سنسور و دوربین عقب، صندلی چرم و پدال شیفتر از مهمترین ویژگیهای آن است.
النترا AD چهارمین محصولی هیوندای است که قطعیشدن مونتاژ آن در نیمه دوم سال ۹۶ مشخص شد. فروش سری اول النترا AD مونتاژی نیز در بهمن ۹۶ آغاز شد در حالی که نخستین تحویل آن برای تابستان ۹۷ بود.
النترا مونتاژی در نسخه فول عرضه شده و به همین دلیل نیز تفاوت تجهیزاتی خاصی با النترا وارداتی ندارد جز اینکه کرمان موتور، ایربگ زانویی راننده را از روی آن حذف کرده بود. النترا مونتاژی هرچند دو رقیب قدیمی، یعنی مزدا ۳ و سراتو مونتاژی دارد، اما در بحث تجهیزات، از دو رقیب دیگرش کاملا برتر است. حجیمتر شدن پیشرانه، طراحی کابین به تقلید از سوناتا LF، افزایش ۵۰ درصدی استحکام شاسی نسبت به نسل قبل و همچنین افزایش ۳۰ درصدی مقاومت بدنه در تصادفات، از جمله ویژگیهای مهم در النترای نسل ششم است.
نسل قبلی النترا فقط در نمونه مجهز به موتور ۱.۸ لیتری به ایران راه یافته بود و در نتیجه، علاقهمندان به سرعت و شتاب، امثال کیا سراتو یا حتی مزدا ۳ پابهسنگذاشته را به النترا ترجیح میدادند؛ اما خوشخبتانه این نسل با پیشرانه قویتر ۲ لیتری قدم به سرزمین ما گذاشت تا در این پارامتر هم کمبودی در برابر رقبا احساس نکند.
این موتور تنفس طبیعی ۴ سیلندر ۱۶سوپاپ، قادر است در بهترین حالت ۱۵۲ اسببخار قدرت را در دور موتور ۶۲۰۰ و ۱۹۶ نیوتنمتر گشتاور را در دور ۴۵۰۰ تولید و نیروی حاصله را توسط یک جعبهدنده ۶ سرعته اتوماتیک روانه چرخهای جلو کند. حاصل این مجموعه، به شتاب صفر تا صد قابل قبولی در حدود ۱۰ ثانیه و مصرف سوخت ترکیبی معادل ۷.۵ لیتر در صد کیلومتر منتهی شده است که برای یک خودرو تنفس طبیعی با کاربری خانوادگی کافی به نظر میرسد.
بعد از هیوندای نوبت به آمدن فرانسویها رسید، که با پیشفروش پرحاشیه پژو ۲۰۰۸ در اوایل تابستان ۱۳۹۶، وارد فاز اجرایی شد. پژو ۲۰۰۸ با اینکه متولد ۲۰۱۳ است، اما نسخهای که در ایران مونتاژ میشد از نسخه فیسلیفت آن بود که سال ۲۰۱۶ به بازار جهانی معرفی شد. این خودرو را میتوان کراساوری همسایز با کپچر و تیوولی توصیف کرد که به لطف پیشرانه قدرتمند، طراحی زیبا و بازار مستعدش، شانس بسیار خوبی برای قبضهکردن بازار کراساورهای کوچک دارد.
کروز کنترل، کنترل شروع حرکت در سربالایی، دیلایت، اتولایت، فرمان برقی با قابلیت تنظیم چهار حالته حساس به سرعت، نمایشگر مالتی مدیا لمسی ۷ اینچی، تهویه مطبوع اتوماتیک با تنظیمات دوگانه، دوربین عقب، روکش پارچهای صندلیها، آینههای جانبی تاشونده برقی به همراه گرمکن، شیشه بالابر آنتیترپ، سنسور پارک عقب، پایش فشار باد تایرها، ترمز کمکی، شش کیسه هوا، سنسور باران و… از جمله امکانات رفاهی و ایمنی این خودرو محسوب میشوند.
موتور پژو ۲۰۰۸ از نوع ۱.۶ لیتری توربوشارژ است و جزو پرقدرتترین نمونهها در کلاس خود محسوب میشود.
پیشرانه فوق قادر به تولید ۱۶۳ اسب بخار قدرت و ۲۴۰ نیوتن متر گشتاور است که در کنار گیربکس ۶ دنده اتوماتیک، قدرت و شتاب مطلوبی برای این خودرو خانوادگی پدید میآورد. به نحوی که بسیاری از مشتریان نقطه قوت اصلی پژو ۲۰۰۸ را همین پیشرانه پرقدرت و عملکرد فنی مناسب آن میدانند. شتاب صفر تا ۱۰۰ پژو ۲۰۰۸ حدود ۸.۲ ثانیه ذکر شده که این رقم برای یک کراس اوور کوچک خانوادگی کاملا مناسب به نظر میرسد.