در آن زمان رایج نبود که اعضای خانواده، به ویژه خانوادههای اشراف، صبحانه را در کنار یکدیگر بخورند. بزرگ خانواده صبحانه را به تنهایی میخورد.
اگر تصور میکنید مردم مصر باستان تفاوت زیادی با ما داشتند، تا حدودی در اشتباهید. آنها هم دنباله روی مد بودند، عطر میزدند، حیوان خانگی داشتند، مهمانیهای بزرگی برگزار میکردند، شراب مینوشیدند و میرقصیدند.
در اینجا به حقایقی دربارهی مردم مصر باستان میپردازیم که احتمالا هرگز در مورد آنها نشنیده اید.
در آن زمان رایج نبود که اعضای خانواده، به ویژه خانوادههای اشراف، صبحانه را در کنار یکدیگر بخورند. بزرگ خانواده صبحانه را به تنهایی میخورد. خدمتکاران صبحانهی او را بعد از حمام صبحگاهی اش میآوردند. اما زنان صبحانه را در حین آرایش صبحگاهی خود یا درست بعد از آن میخوردند. اعضای خانواده عصرها یا شبها دور یک میز جمع میشدند. شراب نقش مهمی در وعدههای غذایی مردم مصر باستان داشت.
تصویر بالا نقاشیای اثر ادوین لانگسدن لانگ است و «ضیافت مصری» نام دارد. در این نقاشی خدمتکاران یک مومیایی را در برابر مهمانان یک ضیافت بزرگ به دنبال خود میکشند. مومیایی واقعی به نظر میرسد. اما ماجرای آن چیست؟
هرودوت، تاریخ نگار مشهور یونانی اظهار میکند که در آن زمان تندیس چوبیای که نماد مردگان بود برای مهمانان به نمایش در میآمد تا کوتاه بودن زندگی را به آنها یادآوری کند.
این کار با ادای این جملات انجام میشد: «به او (مومیایی چوبی) نگاه کنید، بیاشامید و از زندگی خود لذت ببرید، چون شما هم بعد از مرگ اینگونه خواهید شد!»
مردم مصر باستان اغلب پابرهنه بودند. حتی فرعونها هم اینگونه بودند. آنها خدمتکاران مخصوصی داشتند که وظیفهی آنها حمل صندلهای فرمانروایان بود. گاهی کف صندلهای اشراف با تصویر چهره یا نام دشمنان آنها تزئین میشد تا آنها را به صورت نمادین پایمال کنند.
به علاوه، مردم مصر باستان اعتقاد داشتند مردگان بعد از مرگ به صندل هایشان نیاز پیدا میکنند، به همین دلیل در مقبره هایشان همیشه صندلهای افراد را جایی در نزدیکی اجسادشان قرار میدادند. صندلهای فرعونها اغلب از طلا ساخته میشد. با این حال، حتما در واقعیت راه رفتن با این صندلهای طلا سخت بوده است.
مردم مصر باستان یکی از اولین مردمانی بودند که جانوران را به عنوان حیوانات خانگی نگهداری میکردند. آنها علاقهی زیادی که به گربهها داشتند، اما سگ ها، لک لک ها، بازها و میمونها هم از حیوانات مورد علاقهی آنها بودند (تصویر بالا سمت چپ، مردی را نشان میدهد که از دهان خود به یک سگ آب میدهد. احتمالا او کاسهای به همراه نداشته). طبق برخی شواهد، میمونها و سگها برای کمک به سربازان در حفاظت از قلمروی سرزمین مصر استفاده میشدند.
مردم مصر باستان هم به اندازهی ما به حیوانات خانگی شان اهمیت میدادند. صاحبان حیوانات خانگی دوست داشتند آنها را در زندگی بعد از مرگ شان هم ببینند، به همین دلیل حیوان خانگی مردگان را هم مومیایی میکردند و آنها را در مقبرهی صاحبان شان قرار میدادند.
مردان و زنان رقصندهی مصر باستان تقریبا برهنه در برابر تماشاگران ظاهر میشدند و از قرار معلوم در آن زمان کارگردانی و طراحی رقص از لباس رقصندهها اهمیت بسیار بیشتری داشت. با این حال، رقصندهها نبود لباس را با آرایش موها، زیورآلات فراوان و عطر کندر جبران میکردند.
مردم مصر باستان توجه زیادی به رایحهها داشتند. آنها از روشهای مختلفی برای خوشبو کردن فضای اطراف خود استفاده میکردند که یکی از آنها قرار دادن مخروطی حاوی کندر بر روی سرهایشان بود. دروون این مخروطها موم یا دمبهی ترکیب شده با نوعی صمغ خوش بو، عصارهی دارچین و دیگر مواد معطر وجود داشت.
مصریها این مخروطها را روی سر خود قرار میدادند و با روبان به کلاه گیس هایشان میبستند. در هوای گرم سرزمین مصر، موم یا دمبه شروع به ذوب شدن میکرد و عطر آن در اطراف شخص پراکنده میشد. علاوه بر این، عطرهای گیاهی حشرات خونخوار را دور میکردند.
مردم مصر باستان، به ویژه آنهایی که از طبقهی اشراف بودند، موهای خود را میتراشیدند و از کلاه گیس استفاده میکردند. اما دختران و پسران کوچک آرایش موی متفاوتی داشتند، در واقع بخشی از موهای آنها را میتراشیدند و دستهای از موها را به یک سمت باقی میگذاشتند. به این مدل مو «دسته موی جوانی» گفته میشد و کودکان تا زمانی که به سن بزرگسالی برسند این آرایش مو را داشتند.
در تصویر بالا این مدل مو را در نقاشیهای مقبرهی یک مقام عالیرتبهی مصر باستان به نام «نبامون» میبینید که وظیفهی حسابرسی به محصولات زمینهای زراعی را بر عهده داشت.
در این نقاشی نبامون، همسرش (زنی که مخروط به سر دارد) و یکی از سه دختر او را با آرایش موی کودکان مصری میبینید. برخی معتقدند این مدل مو از ابتلا به شپش جلوگیری میکرد، اما ممکن است علت مذهبی هم داشته باشد.
مردم مصر باستان اعتقاد داشتند «اوسیریس» خدای زندگی بعد از مرگ بود که درست کردن شراب را به آنها یاد داد. البته آنها به جای جوشاندن، از روش دیگری با سرما آبجو را درست میکردند. شرابی که در مصر باستان تهیه میشد با شکل امروزی آن بسیار متفاوت بود، چون به غلظت شیر، ترش و کمی تلخ بود و عطش مصریان را کاملا رفع میکرد.
همان طور که در تصویر بالا میبینید، مردم مصر باستان از یک نی استفاده میکردند تا در هنگام نوشیدن شراب، پوستههای دانههایی که در آن استفاده میکردند وارد دهان شان شود.
شراب به همراه نان سرو میشد و دستمزد سربازان، مقامات و کارگران هرمها بود. حتی فرعونها در زمان ازدواج متعهد میشدند که به همسرشان هر روز ده تکه نان و دو کوزه شراب بدهند.
بعد از آنکه مصر به بخشی از امپراطوری روم تبدیل شد، بسیاری از آداب و رسومهای باستانی تغییر کردند. برای مثال، ماسکهای تدفین جای خود را به پرترههای مومیایی فایوم (تصاویر بالا) دادند. به لطف آب و هوای خشک سرزمین مصر، این پرترههای ترحیمی به خوبی محفوظ میماندند.
این پرترهها به ما نشان میدهد که مردم آن دوره، مثل مصریهایی که آداب و رسوم رومی را پذیرفته بودند و یونانیهایی که نوادگان دودمان بطلمیوسی بودند، دقیقا چه چهرهای داشتند.
این پرترهها چهرههای جوانی را نشان میدهند، چون مدتها قبل از مرگ افراد ترسیم میشدند. در این تصاویر تزئینات با دقت زیادی ترسیم میشدند، چون اعتقاد بر آن بود که شخص متوفی در زندگی بعد از مرگش به این وسایل نیاز دارد. تاکنون نزدیک به ۹۰۰ پرتره باقی مانده است و حتی امروزه هم این تصاویر با آن رنگهای درخشان باعث حیرت ما میشوند.
منبع: روزیاتو