bato-adv
bato-adv

کاهش توان سرمایه‌گذاری صنایع در دهه ۹۰

کاهش توان سرمایه‌گذاری صنایع در دهه ۹۰

بخش صنعت یکی از ارکان مهم اقتصاد ایران و همچنین یکی از بخش‌های تاثیرگذار در رشد اقتصادی است؛ یکی از عوامل موفقیت در رشد اقتصادی، توجه به کارآمدی واحد‌های صنعتی است.

تاریخ انتشار: ۰۸:۱۳ - ۰۹ آبان ۱۴۰۲

صنایع کارخانه‌ای ایران به چه میزان از ظرفیت‌های موجود تولیدی خود استفاده می‌کنند؟ و آیا میزان استفاده از ظرفیت در صنایع کارخانه‌ای ایران مشابه همدیگر است یا بین آن‌ها تفاوت وجود دارد؟

به گزارش اعتماد؛ بخش صنعت یکی از ارکان مهم اقتصاد ایران و همچنین یکی از بخش‌های تاثیرگذار در رشد اقتصادی است. یکی از عوامل موفقیت در رشد اقتصادی، توجه به کارآمدی واحد‌های صنعتی است. رشد اقتصادی در ایران نیز مستلزم توجه جدی به رشد بخش صنعت است. رشد اقتصادی از طریق افزایش سرمایه‌گذاری به صورت ایجاد واحد‌های جدید یا توسعه واحد‌های موجود محقق می‌شود، با این حال یکی از راهکار‌های تحریک رشد اقتصادی، تلاش برای بهره‌برداری بیشتر از ظرفیت‌های موجود صنایع و در نتیجه افزایش بهره‌وری است. از جمله دشواری‌ها در بخش صنعت ایران، عدم بهره‌برداری کارآمد از ظرفیت‌های موجود صنایع است.

تا زمانی که ظرفیت‌های موجود به درستی بهره‌برداری نشوند، ایجاد ظرفیت‌های تولیدی جدید معنا پیدا نمی‌کند. از این رو، سنجش وضعیت ظرفیت‌های تولیدی در صنایع کارخانه‌ای ایران و میزان ظرفیت بهره‌برداری نشده آن‌ها ضروری است. یکی از شاخص‌های کاربردی برای برآورد ظرفیت‌های تولیدی صنایع، نسبت سرمایه‌گذاری به ارزش‌افزوده است که به نوعی نشانگر وضعیت و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در صنایع است. بالا بودن این نسبت بیانگر آن است که صنایع به مرز ظرفیت‌های تولیدی خود رسیده‌اند و لذا برای گسترش ظرفیت تولیدی اقدام به سرمایه‌گذاری‌های بیشتری می‌کنند.

این نسبت از سال ۱۳۸۶ به میزان معناداری کاهش یافته که بیانگر این است که در مجموع در صنایع کشور بخش کمتری از ارزش افزوده تولیدی مجددا سرمایه‌گذاری می‌شود. این نشان می‌دهد که بدون در نظر گرفتن نوسانات مقطعی این نسبت، صنعت کشور در یک دوره نسبتا طولانی در وضعیت رکودی قرار دارد. دلایل مختلفی می‌توان برای این وضعیت ذکر کرد، ازجمله کاهش نرخ ارز واقعی در آن سال‌ها و عوارض بیماری هلندی که سبب کاهش رقابت‌پذیری صنایع قابل تجارت کشور شد و نتیجه آن رکود و کاهش سرمایه‌گذاری صنعتی است.

بررسی نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاه نیز که نشان‌دهنده «متوسط ارزش افزوده‌ای است که هر بنگاه» ایجاد می‌کند، نشان می‌دهد که در سال‌های دهه ۱۳۹۰ نسبت به دهه ۱۳۸۰ سطح فعالیت بنگاه‌های صنعتی کاهش یافته که این موضوع رکودی بلندمدت در بخش صنعت ایران را به رخ می‌کشد. بررسی شاخص نسبت ارزش افزوده به اشتغال که در حقیقت بیانگر بهره‌وری نیروی کار است نیز نشان می‌دهد صنایع در دهه ۱۳۹۰ در وضعیت رکودی و فعالیت پایین‌تر از ظرفیت نسبت به متوسط بلندمدت خود قرار دارند. در نهایت بررسی شاخص ارزش افزوده به ارزش محصولات تولیدی که نشانگر توان خلق ارزش افزوده در صنایع است نیز نشان می‌دهد بخش صنعت در دهه ۱۳۹۰ وارد فاز رکودی شده است.

نسبت اشتغال به تعداد بنگاه‌ها

نسبت اشتغال به تعداد بنگاه‌ها در کل صنعت بیانگر میزان فعالیت بنگاه‌ها از ظرفیت خود و میزان به کارگیری نیروی کار است. این نسبت به‌طور متوسط برای دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ برابر با ۵۸.۲ است. این شاخص بیانگر آن است که در طول دوره مورد مطالعه به‌طور متوسط در هر کارگاه صنعتی ۵۸.۲ شاغل بوده، البته این نسبت طی این دوره نوسان زیادی داشته است. این نرخ در سال ۱۳۹۴ به حداقل خود رسیده است. سال‌های ۱۳۸۳، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۱ نیز سال‌هایی هستند که در آن‌ها نسبت به سال‌های قبل و بعد از خود این شاخص به حداقل خود رسیده است. این نشان می‌دهد که در برخی سال‌ها که صنعت با وضعیت رکود روبه‌رو شده، این شاخص به حداقل خود در آن سال‌ها رسیده است. وجود فضای نامناسب کسب‌وکار و محدودیت‌های ناشی از شیوع بیماری کرونا در کنار محدودیت‌های ناشی از تحریم‌های اقتصادی و افزایش هزینه‌های بنگاه‌های اقتصادی از مهم‌ترین دلایل کاهش تعداد بنگاه‌ها در سال‌های اخیر بوده است.

نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاه‌ها

شاخص نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاه‌ها، نشان‌دهنده متوسط ارزش افزوده به ازای هر بنگاه است. در دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ هر کارگاه صنعتی به‌طور متوسط سالانه ۳.۷ میلیارد تومان ارزش افزوده به قیمت ثابت تولید کرده است.

نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاه‌ها بعد از یک روند افزایشی از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۴ کاهش یافته و سپس تا سال ۱۳۹۶ افزایشی شده است. در سال ۱۳۹۷ با کاهش ۱۰۰ میلیون تومانی، ارزش افزوده حقیقی به ازای هر کارگاه صنعتی به ۳.۲ میلیارد تومان رسیده است. در سال ۱۳۹۵ ارزش افزوده کل صنعت بعد از رشد‌های منفی ابتدای دهه ۱۳۹۰ بالا رفته و روند نزولی نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاه‌ها تغییر جهت داده است. این شاخص به‌طور کلی نشان می‌دهد که در سال‌های دهه ۱۳۹۰ نسبت به دهه ۱۳۸۰ ظرفیت‌های تولید صنعت کاهش یافته که این موضوع رکودی بلندمدت در بخش صنعت ایران را نمایان می‌کند.

نسبت سرمایه‌گذاری به ارزش افزوده

این شاخص، نشانگر وضعیت و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در صنایع است. اگر این نسبت بالا باشد، نشان می‌دهد که صنایع به مرز ظرفیت‌های تولیدی خود رسیده‌اند و برای گسترش این ظرفیت سرمایه‌گذاری‌های بیشتری انجام می‌دهند. در مقابل، زمانی که صنایع در وضعیت رکودی و بنابراین پایین‌تر از ظرفیت‌های تولیدی خود فعالیت می‌کنند، انتظار بر این است که این نسبت کاهش یابد. دقیقا چنین وضعیتی در صنایع کشور از سال ۱۳۸۶ به بعد مشهود است. در حقیقت این نسبت از سال ۱۳۸۶ به میزان معناداری کاهش یافته که بیانگر این است در مجموع در صنایع کشور بخش کمتری از ارزش افزوده تولیدی مجددا سرمایه‌گذاری می‌شود. این نشان می‌دهد که بدون در نظر گرفتن نوسانات مقطعی این نسبت، صنعت کشور در یک دوره نسبتا طولانی در وضعیت رکودی قرار دارد.

نسبت ارزش افزوده به ارزش محصولات تولیدی

یکی دیگر از شاخص‌ها که نشانگر وضعیت صنایع از منظر بهره‌برداری از ظرفیت‌های تولیدی است، نسبت ارزش افزوده به ارزش محصولات تولیدی است. این شاخص نشان می‌دهد که چه نسبتی از ارزش محصولات تولیدی به ارزش افزوده یعنی دستمزد عوامل تولید و سود تبدیل شده است. در حقیقت این شاخص نشانگر توان خلق ارزش افزوده در صنایع است. پایین بودن این شاخص نشانگر وضعیت رکودی صنایع و در نتیجه پایین بودن نرخ بهره‌برداری از ظرفیت صنایع است، زیرا نشان می‌دهد در این شرایط صنایع ارزش افزوده کمتری از هر ریال ارزش محصول تولید خود خلق کرده و توان خلق ارزش افزوده کمتری دارند و به نوعی نشان‌دهنده زمینه سرمایه‌گذاری کمتر در این صنایع است.

به بیان دیگر، سهم عوامل فیزیکی مانند مواد اولیه و کالای نیم ساخته در کل ارزش محصولات تولیدی در این وضعیت بالاتر می‌رود و نوآوری و سود سهم کمتری از محصول را تشکیل می‌دهد. این وضعیت نشانگر رکود در بخش صنعت است که در دهه ۱۳۹۰ به‌طور مشخص مشهود است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv