زمانی که اردشیر با من تماس گرفت و ماجرا را گفت فوراً با دو نفر از دوستانم تماس گرفتم و از آنها خواستم به مقابل خانه اردشیر بروند و کمی حامد را گوشمالی بدهند. هرگز تصور نمیکردم که آنها دست به چاقو شوند و او را بکشند.
ساعت ۸ شب ۱۳ آبان، مرد میانسالی در حالی که مقابل خانهای در یکی از خیابانهای قلهک ایستاده بود با فریاد گفت: اردشیر یا پولم را میدهی یا آبرویت را میبرم تا همه بدانند که تو پول مردم را میخوری. در حالی که مرد جوان همچنان فریاد میکشید، اما کسی از خانه بیرون نمیآمد تا اینکه حدود ساعت ۱۲ شب ناگهان صدای فریادهای کمک خواهی همان مرد به گوش رسید و پس از آن صداها قطع شد.
وقتی همسایهها به کوچه آمدند با جسد خونین مرد ناشناس روبهرو شدند و بلافاصله آنها با پلیس تماس گرفته و با حضور اورژانس و پلیس، مرد ۵۲ ساله به بیمارستان منتقل، اما ساعاتی بعد تسلیم مرگ شد. گزارش این جنایت ساعت یک بامداد ۱۴ آبان، به بازپرس محمد جواد شفیعی و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با حضور تیم جنایی و تحقیقات میدانی، آنها دریافتند که مقتول با اردشیر، ساکن یکی از آپارتمانهای آن محله اختلاف داشته است و جنایت هم در مقابل خانه اردشیر رخ داده است.
بدین ترتیب اردشیر بازداشت و در تحقیقات مدعی شد: مقتول، ساکن یکی از شهرهای غربی کشور است. من در کار خرید و فروش خودرو هستم و حامد خودرو سانتافهاش را برای فروش در سایت آگهی کرده بود. با او تماس گرفتم و درنهایت قرار گذاشته و خودرو را برای او فروختم.
اما حامد مدعی بود که قیمت خودرواش بیشتر بوده و من باید ۸۵۰ میلیون تومان دیگر به او بدهم. این در حالی بود که از ابتدا بر سر همان قیمت توافق کرده بودیم. ساعت ۸ شب، او به مقابل خانهام آمد و مدام میگفت پولم را خوردهای باید پس بدهی. وقتی گفتم پولی به تو نمیدهم شروع به داد و فریاد کرد. میگفت آبرویت را جلو همسایهها میبرم تا همه بدانند تو کلاهبرداری.
او ادامه داد: خیلی سعی کردم حامد را آرام کنم، اما بیفایده بود؛ از دستش خیلی عصبانی شده بودم به ناچار ساعت ۱۱ شب با یکی از دوستانم به نام کوروش تماس گرفتم و از او کمک خواستم. به او گفتم چند نفر را به خانهام بفرستد تا حامد را کتک بزنند و او را از آنجا دور کنند. کوروش قبول کرد و ساعتی بعد دو نفر از دوستانش را به مقابل خانه مان فرستاد. اما آنها با چاقو حامد را به قتل رساندند اینکه این افراد چه کسانی بودند و چرا او را به قتل رساندند من در جریان نیستم.
در حالی که اردشیر چنین اظهاراتی داشت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای دستگیری کوروش وارد عمل شده و مرد جوان را بازداشت کردند. او نیز در تحقیقات گفت: زمانی که اردشیر با من تماس گرفت و ماجرا را گفت فوراً با دو نفر از دوستانم تماس گرفتم و از آنها خواستم به مقابل خانه اردشیر بروند و کمی حامد را گوشمالی بدهند. هرگز تصور نمیکردم که آنها دست به چاقو شوند و او را بکشند.
بهدنبال اظهارات دو مرد جوان، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت اردشیر و کوروش را صادر کرد و ساعاتی بعد هم عاملان مستقیم جنایت در عملیاتی جداگانه بازداشت شدند. متهمان به شعبه دهم اداره آگاهی منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
منبع: ایران