چرا باید دولت از کسانی که زیر خط فقر هستند مالیات بگیرد؟! آن هم در شرایطی که طبق اذعان مقامات اقتصادی دولت، بیشترین نصیب از یارانههای عمومی نصیب ثروتمندان میشود. به بیان دیگر دولت از کارگر و کارمندی که بیش از ۱۲ میلیون تومان حقوق میگیرد، مالیات میستاند و هزینه یارانه هایی، چون آب و برق و گاز و بنزین میکند که متمول ها، سهم و نصیب بیشتری از آنها دارند.
این که خانوارهای ایرانی چقدر باید درآمد ماهانه کسب کنند تا زیر خط فقر نباشند، همواره محل بحث و جدل کارشناسان بوده است. برخی میگویند این عدد در تهران به ۳۰ میلیون تومان هم میرسد و البته در شهرهای کوچکتر، طبیعتاً کمتر است.
به گزارش عصر ایران، در این نوشتار کوتاه نمیخواهیم وارد این بحث پردامنه شویم، ولی قدر مسلم آن است که در حال و روز اقتصادی امروز ایران، هیچ خانوادهای با ماهانه ۱۲ میلیون تومان درآمد، نمیتواند بالای خط فقر باشد.
حالا قصه این ۱۲ میلیون تومان چیست؟ آن طور که در خبرها آمده است در لایحه بودجه سال آینده، حقوقهای بالای ۱۲ میلیون تومان، مشمول مالیات خواهند بود. این رقم در بودجه سال جاری ۱۰ میلیون تومان بوده، ولی طبق برخی روایتهای خبری، آقای رئیس جمهور دستور داده اند به ۱۲ میلیون تومان برسد و بر اساس میزان حقوق به طور پلکانی افزایش یابد.
این که درآمدها مشمول مالیات شوند، امری عقلانی و پذیرفته شده است. در همه جای دنیا از صاحبان درآمدهای بالا مالیات میستانند و آن را در مصارف عمومی و به ویژه کمک به افراد زیر خط فقر هزینه میکنند.
حال سوال اینجاست کارگر یا کارمندی که مثلاً ۱۵ میلیون تومان حقوق میگیرد و خانواده ۴ نفری اش را با هزینههای کمرشکن کنونی اداره میکند، آیا زیر خط فقر است یا بالای خط فقر؟ به نظر نمیرسد کسی معتقد به زیست بالای خط فقر برای چنین خانوادهای باشد.
مسأله حاصل از جواب سؤال فوق این است که چرا باید دولت از کسانی که زیر خط فقر هستند مالیات بگیرد؟! آن هم در شرایطی که طبق اذعان مقامات اقتصادی دولت، بیشترین نصیب از یارانههای عمومی نصیب ثروتمندان میشود. به بیان دیگر دولت از کارگر و کارمندی که بیش از ۱۲ میلیون تومان حقوق میگیرد، مالیات میستاند و هزینه یارانههایی، چون آب و برق و گاز و بنزین میکند که متمول ها، سهم و نصیب بیشتری از آنها دارند!
جالب نیست؟ در همه جای دنیا از ثروتمندان مالیات میگیرند و خرج فقرا میکنند و در اینجا، تصویب میکنند از کسانی که قطعاً و یقیناً زیر خط فقرند، مالیات بگیرند و سپس در قالب یارانه و وامهای کلان بانکی و ارز دولتی و ... به ثروتمندان بدهند!
البته روی سخن با نهاد مالیات گیرنده نیست چرا که او صرفا مجری قانون است. نقد اصلی متوجه لایحهنویسان دولت و تصویبکنندگان مجلس است که به این امر بدیهی توجه ندارند و حقوق اندک کارکنان زیر خط فقر را مشمول مالیات میکنند، آن هم مالیاتی که بر خلاف بقیه مشاغل، قبل از این که پولی به دست کارکنان برسد، از آن کسر میشود.
چنین وضعیتی به هیچ روی منصفانه و مردمی نیست؛ لذا پیشنهاد جدی به نمایندگان مجلس آن است سقف معافیت مالیاتی حقوق بگیران را تا خط فقر بالا ببرند و اجازه ندهند این قشر زحمتش، بیش از این زیر بار هزینههای سرسام آور زندگی متحمل رنج و محنت شود.