bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۹۳۷۳

متن کامل آخرین گزارش آمانو

تاریخ انتشار: ۱۶:۴۱ - ۰۷ اسفند ۱۳۸۹


گزارش يوكيا آمانو به شوراي حكام آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل درباره برنامه هسته‌يي كشورمان منتشر شد و علي‌اصغر سلطانيه ـ نماينده دائم ايران در آژانس ـ درباره اين گزارش گفت: آژانس بار ديگر بر انحراف نداشتن فعاليت هسته‌يي ايران به اهداف نظامي تاكيد كرد.

به گزارش ايسنا، متن كامل گزارش مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به اين شرح است:

A. مقدمه

1 ـ اين گزارش مديرکل به شوراي حکام و هم‌زمان به شوراي امنيت درباره اجراي موافقت‌نامه پادمان‌هاي NPT و مفاد مربوطه قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران (ايران) است كه تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شد و طبق مفاد اين قطعنامه‌ها اجراي آن اجباري است.

2 ـ آژانس طبق توافق‌نامه روابطش با سازمان ملل موظف است از طريق ارايه كمك و اطلاعات درخواستي كه ممكن است براي انجام وظايف شورا در زمينه حفظ و احياي صلح و امنيت لازم باشد، با شوراي امنيت همكاري كند. علاوه بر آن همه اعضاي سازمان ملل، از جمله ايران و ديگر اعضاي آژانس، "با پذيرش و اجراي تصميمات شوراي امنيت موافقت مي‌كنند" و بر همين اساس بايد دست به اقداماتي بزنند كه با وظايف‌شان تحت منشور سازمان ملل مطابقت داشته باشد.

3 ـ شوراي امنيت تاييد كرده است كه گام‌هايي كه شوراي حكام در قطعنامه‌هايش الزامي كرده است شامل ايران نيز مي‌شود.

4 ـ اين گزارش روي حوزه‌هايي متمركز مي‌شود كه ايران در آن‌ها وظايف الزامي خود را اجرايي نكرده است، زيرا اجرايي كردن كامل اين وظايف براي به دست آوردن اعتماد بين‌المللي نسبت به ماهيت منحصرا صلح‌آميز برنامه‌ي هسته‌يي ايران الزامي است. اين گزارش به تحولاتي كه بعد از گزارش قبلي اتفاق افتاده است و نيز مسائل قديمي‌تر مي‌پردازد و شامل زمينه‌اي است كه اجرايي شدن فعلي توافق‌نامه‌ي پادمان و مفاد مربوطه‌ي قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در ايران را بررسي مي‌كند.

B. تاسيسات اعلام شده تحت توافق‌نامه‌ي پادمان‌

5 ـ ايران طبق توافق‌نامه پادمان، 16 تاسيسات هسته‌يي و 6 مكان در خارج از اين تاسيسات را كه مواد هسته‌يي معمولا در آن استفاده مي‌شود (LOFها)، به آژانس اعلام كرد. آژانس هم‌چنان به راستي‌آزمايي منحرف نشدن مواد هسته‌يي اعلام‌شده در اين تاسيسات و LOFها ادامه مي‌دهد. با اين وجود برخي از فعاليت‌هاي اتخاذ شده توسط ايران با قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت تضاد دارند كه در ادامه به آن‌ها اشاره مي‌شود.

C. فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي

6 ـ ايران بر خلاف قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حکام و شوراي امنيت، فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي خود را در تاسيسات زير كه همگي تحت توافق‌نامه‌ي پادمان‌ قرار دارند، تعليق نکرده است.

C.1. نطنز: کارخانه غني‌سازي سوخت نطنز و کارخانه پيلوت غني‌سازي سوخت

7 ـ کارخانه غني‌سازي سوخت (FEP): دو سالن آبشار درFEP وجود دارد: سالن توليد A و سالن توليد B. مطابق با اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد براي سالن توليد A، با 18 آبشار براي هر واحد طراحي شده است. هيچ گونه اطلاعات طراحي تشريحي براي سالن توليد B ارايه نشده است.

8 ـ در 20 فوريه 2011، 53 آبشار در سه واحد از 8 واحد در سالن توليد A نصب شده بود که 31 تاي آن با UF6 خوراک دهي مي‌شد. در ابتدا هر آبشار نصب شده شامل 164سانتريفيوژ بود. ايران اخيرا 12 آبشار را تغيير داده تا هر کدام 174 سانتريفيوژ را جاي دهد. تاکنون همه سانتريفيوژهاي نصب شده ماشين‌هاي IR-1 هستند. تا 20 فوريه 2011 کار نصب در پنج واحد باقيمانده جريان داشت، اما هيچ سانتريفيوژي نصب نشده بود. هيچ کار نصبي در سالن توليد B وجود نداشت.

9 ـ همان‌طور كه قبلا گزارش شد، آژانس يک راستي‌آزمايي موجودي فيزيکي (PIV) در FEP انجام داد و تاييد کرد که از 17 اکتبر 2010، 34737 کيلوگرم از UF6 طبيعي از زمان شروع عمليات در فوريه سال 2007 به آبشارها تزريق شده است و مجموع 3135 کيلوگرم از UF6 با غناي پايين توليد شده بود. اگرچه آژانس ظرفيت پذيرش UF6 تاسيسات را طبق آن چه ايران اعلام كرده است تاييد كرده، ارزيابي تعادل مواد هسته‌يي هنوز جريان دارد.

10 ـ ايران تخمين زده است که بين 18 اکتبر 2010 و 5 فوريه 2011، 48 کيلوگرم ديگر از UF6 با غناي پايين را توليد کرده است که در نتيجه مجموع توليد UF6 با غناي پايين را از فوريه 2007 به بعد به ميزان 3606 کيلوگرم مي‌رساند. مواد هسته‌يي در FEP (شامل خوراک، توليد و دورريز) به علاوه همه آبشارهاي نصب شده و ايستگاه‌هاي خوراک و کنارگذاري، تحت اقدامات مراقبتي و نظارتي آژانس قرار دارند.

11 ـ آژانس بر اساس نتايج آناليز نمونه‌هاي محيطي برادشته شده از FEP از فوريه 2007 به بعد و ديگر فعاليت‌هاي راستي‌آزمايي، نتيجه گرفته است که اين تاسيسات همان‌طور که ايران در پرسش‌نامه اطلاعات طراحي (DIQ) اعلام کرده، کار کرده است.

12 ـ کارخانه آزمايشي غني‌سازي سوخت (PFEP):

PFEP يک تاسيسات تحقيق و توسعه (R&D) و يک تاسيسات آزمايشگاهي توليد اورانيوم با غناي پايين (LEU) است که اولين بار در اکتبر 2003 عملياتي شد. اين (تاسيسات) شامل يک سالن آبشار است که مي‌تواند 6 آبشار را در خود جاي دهد و از دو قسمت، يكي براي براي توليد اورانيوم با غناي پاييني که اورانيوم 235 را تا 20 درصد غني‌سازي مي‌کند، و ديگري براي تحقيق و توسعه تشكيل شده است.

13 ـ در محوطه توليد، ايران در 9 فوريه 2010 تزريق UF6 با غناي پايين به آبشار يك را آغاز کرد كه هدف آن مبني بر توليد UF6 تا غناي 20 درصد ازU-235 جهت استفاده در توليد سوخت براي راکتور تحقيقاتي تهران (TRR) بيان شد. ايران از 13 ژوييه 2010، UF6 با غناي پايين را به دو آبشار متصل‌ به هم (آبشار يك و 6) كه هر كدام از 164 سانتريفيوژ تشكيل شده است، تزريق کرد.

14 ـ همان‌طور كه پيش از اين اعلام شد، آژانس يک PIV در PFEP انجام داد و تاييد کرد که از 18 سپتامبر 2010، 352 کيلوگرم UF6 با غناي پايين از 9 فوريه 2010 به بعد به آبشارها تزريق شده است و اين که مجموع 1/25 کيلوگرم UF6 تا 20 درصد غني شده ازU-235 توليد شده بود. سطح غني‌سازي توليد UF6 همان‌طور كه توسط آژانس اندازه‌گيري شده، 7/19 درصد بود. آژانس ارزيابي نتايج PIV را به پايان رسانده است و مي‌تواند كل ذخيره‌ي اورانيوم اعلام شده توسط ايران را تاييد كند. آژانس در حال گفت‌وگو با ايران درباره‌ي بهبود بيش‌تر سيستم اندازه‌گيري اپراتور به ويژه در تشخيص سطح غني‌سازي U-235 است.

15 ـ ايران تخمين زده است که بين 19 سپتامبر 2010 و 11 فوريه 2011، مجموع 2/135 کيلوگرم UF6 غني شده در FEP به دو آبشار متصل به هم تزريق شده بود و تقريبا 5/18 کيلوگرم UF6 با غناي تا 20 درصد U-235 توليد شده بود. در نتيجه مجموع تقريبي 6/43 کيلوگرم UF6 با غناي 20 درصد U-235 از زمان آغاز اين فرآيند در فوريه 2010 توليد شده است.

16 ـ در محوطه تحقيق و توسعه، بين20 نوامبر سال 2010 و 11 فوريه 2011، جمعا حدود 169 کيلوگرم UF6 طبيعي به آبشارها تزريق شد، اما هيچ اورانيوم با غناي پاييني بيرون كشيده نشد، زيرا توليد و دورريزهاي اين فعاليت تحقيق و توسعه در پايان اين فرآيند، مجددا با هم ترکيب مي‌شوند.

17 ـ ايران در يك DIQ اصلاح شده براي PFEP كه در تاريخ 19 ژانويه سال 2011 به آژانس ارائه شد نشان داد كه قصد دارد دو آبشار سانتريفيوژ 164 جديد (آبشار 4 و 5) را در منطقه‌ي تحقيق و توسعه نصب كند. به اين دو آبشار كه يكي از آن‌ها شامل سانتريفيوژ‌هاي IR-4 و ديگري شامل سانتريفيوژهاي IR-2m خواهد بود، UF6 طبيعي تزريق مي‌شود.

18 ـ آژانس بر مبناي نتايج آناليز نمونه‌هاي محيطي گرفته شده در PFEP و ديگر فعاليت‌هاي راستي‌آزمايي نتيجه گرفته است که اين تاسيسات مطابق با آنچه که ايران در DIQ اعلام كرد، کار کرده است.

C.2. كارخانه غني‌سازي سوخت فردو

19 ـ ايران در سپتامبر 2009 به آژانس اطلاع داد که در حال ساخت کارخانه غني‌سازي سوخت فردو (FFEP) در نزديکي شهر قم است. ايران در DIQ دهم اکتبر 2009 خود بيان كرد كه هدف اين تاسيسات توليد UF6 با غناي تا 5 درصد از U-235 است و اين تاسيسات طوري ساخته شده است كه 16 آبشار، با مجموع تقريبي 3000 سانتريفيوژ را در خود جاي دهد. ايران در سپتامبر 2010، DIQ اصلاح‌شده را به آژانس ارايه كرد که در آن اعلام کرد هدف FFEP اکنون شامل تحقيق و توسعه و نيز توليد UF6 با غناي تا 5 درصد U-235 است.

20 ـ آژانس به دفعات و اخيرا در نامه‌اي مورخ 11 فوريه 2011 از ايران خواست که اطلاعات بيش‌تري را در مورد تاريخچه طراحي و ساخت FFEP و نيز هدف اوليه آن ارايه دهد، به ويژه از آن جهت كه آژانس اطلاعات وسيعي از منابع مختلف که ادعا مي‌کنند که طراحي اين تاسيسات در سال 2006 شروع شد، دريافت کرده است. ايران تا اين تاريخ اين كار را نكرده است. اطلاعات درخواستي براي تاييد اين كه اظهارات ايران صحيح و کامل هستند، ضروري است.

21 ـ آژانس تاييد کرده است که ساخت تاسيسات FFEP در حال انجام است. تا 19 فوريه 2011 هيچ سانتريفيوژي به اين تاسيسات وارد نشده است. نتايج نمونه‌هاي زيست محيطي گرفته شده از FFEP تا فوريه 2010 وجود اورانيوم غني‌شده را نشان نداد. ايران در 21 فوريه 2011 به آژانس اعلام كرد كه "تا تابستان امسال" مواد هسته‌يي را به آبشارها تزريق خواهد كرد.

C.3. ساير فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي:

22 ـ آژانس هنوز منتظر يک پاسخ اساسي از سوي ايران به درخواست‌هاي آن براي ارايه اطلاعات بيش‌تر در ارتباط با اظهارات ايران درباره ساخت 10 تاسيسات جديد غني‌سازي اورانيوم است بنا به اعلام ايران تصميم‌گيري درباره پنج سايت‌ آن گرفته شده است و ساخت يکي از آن‌ها تا پايان سال جاري ايراني (20 مارس 2011) يا آغاز سال آينده شروع خواهد شد.

23 ـ ايران آن طور که آژانس درخواست کرده است، در ارتباط با اعلاميه خود در تاريخ 7 فوريه 2010 مبني بر اين که فن‌آوري غني‌سازي ليزري را در اختيار دارد، و نيز در ارتباط با اعلاميه خود در تاريخ 9 آوريل 2010 درباره توسعه نسل سوم سانتريفيوژها اطلاعات بيش‌تري ارايه نداده است.

24 ـ ايران از اوايل سال 2008 به درخواست‌هاي آژانس براي دسترسي به برخي مكان‌هاي مربوطه ديگر، براي مثال به محل ساخت سانتريفيوژها و محل R&D در زمينه غني‌سازي اورانيوم پاسخي نداده است. در نتيجه اطلاعات آژانس درباره فعاليت‌هاي غني‌سازي ايران هم‌چنان كاهش مي‌يابد.

25 ـ طبق قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت ايران متعهد است فعاليت‌هاي بازفرآوري‌اش از جمله R&D را تعليق كند. ايران در نامه‌اي مورخ 15 فوريه 2008 به آژانس اعلام کرد که «فعاليت‌هاي بازفرآوري ندارد». در اين زمينه آژانس به نظارت بر استفاده از سلول‌هاي داغ در رآکتور تحقيقاتي تهران (TRR) و تاسيسات توليد راديو ايزوتوپ‌هاي موليبدنوم، يدين و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس در تاريخ 5 فوريه 2011 در TRR يک مورد بازرسي و راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي (DIV) و در تاريخ 6 فوريه 2011 يک DIV را در تاسيسات MIX اجرا كرد. با توجه به آن چه گفته شد، آژانس مي‌تواند تنها در تاسيسات TRR و MIX و ساير تاسيساتي که آژانس به آن‌ها دسترسي دارد تاييد کند که هيچ گونه فعاليت‌هاي مرتبط با بازفرآوري وجود ندارد.

26 ـ برخلاف قطعنامه‌هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، ايران كار بر روي همه پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين، از جمله ساخت راكتور تحقيقاتي تبديل شده آب سنگين و راكتور IR – 40، كه تحت پادمان‌هاي آژانس است، را تعليق نكرده است.

27 ـ همان‌طور كه در گزارشات پيشين دبيركل اشاره شده است، در راستاي تقاضاي شوراي امنيت مبني بر گزارش به آن در خصوص اين كه آيا ايران تعليق كامل و پايدار، در كنار ديگر موارد، همه پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين را برقرار كرده است يا خير، آژانس تقاضا كرده است كه ايران ترتيبات لازم را براي فراهم كردن دسترسي آژانس به: كارخانه توليد آب سنگين (HWPP)، آب سنگين انبار شده در تاسيسات فرآوري اورانيوم (UCF) براي نمونه‌برداري، و هر مكان ديگري در ايران كه در آن پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين در حال اجراست، در اسرع وقت اتخاذ كند. ايران با تقاضاي آژانس بر اين مبنا كه آن‌ها فراتر از توافق‌نامه پادمان است و به اين دليل كه ايران هم‌اكنون بيان كرده است پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين را تعليق نكرده، مخالفت كرده است.

در پاراگراف قطعنامه (2006) 1736 شوراي امنيت، شورا تصميم گرفت كه "ايران بايد دسترسي و همكاري را فراهم كند كه آژانس براي اين كه بتواند تعليق مطروحه در پاراگراف 2 [آن قطعنامه] را تاييد كند، درخواست انجام آن را داد." تا به امروز ايران اين دسترسي مورد تقاضا را فراهم نكرده است.

28 ـ در حالي كه آژانس مي‌تواند گزارش كند كه ايران بيانيه‌هايي با اين مضمون ارايه كرده كه كار بر روي همه پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين را تعليق نكرده است، بدون دسترسي كامل به آب سنگين در UCF و HWPP، آژانس قادر به تاييد چنين بيانيه‌هايي و بنابراين ارايه گزارش كامل درباره اين موضوع نيست.

29 ـ در 13 فوريه 2011، آژانس در راكتور IR – 40 در اراك DIV انجام داد و ملاحظه كرد كه، اگر چه ساخت اين تاسيسات در حال انجام است، هيچ تغييرات چشمگيري از زمان آخرين گزارش مديركل تاكنون صورت نگرفته است. بنا به اعلام ايران، عمليات راكتور IR – 40 قرار است تا پايان 2013 آغاز شود.

F. تبديل اورانيوم و توليد سوخت

30 ـ همان‌طور كه در بالا اشاره شد، ايران ملزم است تمامي فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي و پروژه‌هاي مربوط به آب سنگين را تعليق كند. برخي از فعاليت‌هاي انجام گرفته به وسيله ايران در UCF و كارخانه توليد سوخت (FMP) در اصفهان تخطي از آن الزام است اگر چه هر دو تاسيسات تحت پادمان‌هاي آژانس قرار دارد.

31 ـ در نامه‌اي مورخ 6 فوريه 2011، ايران به آژانس اطلاع داد كه در نيمه فوريه 2011 قصد دارد آزمايشات سرد در UCF (بدون به كارگيري مواد هسته‌يي) براي توليد UO2 براي سوخت راكتور IR – 40 را آغاز كند.

32 ـ در 9 ـ 8 فوريه 2011 آژانس يك بازرسي انجام داد و در UCF، يك DIV انجام داد. در آن زمان اين كارخانه در حال انجام تنظيمات بود. با توجه به اين كه از 10 اوت 2009 تاكنون هيچ UF6 و UCF توليد نشده است، مقادير كلي اورانيوم توليد شده در UCF از مارس 2004 تاكنون هم‌چنان 371 تن در قالب UF6 است (كه بخشي از آن به FEP و PFEP منتقل شده است) و هم‌چنان تحت كنترل و نظارت آژانس است. در طول اين DIV، آژانس ملاحظه كرد كه ايران هنوز نصب تجهيزات براي تبديل UF6 غني شده تا 20 درصد اورانيوم 232 به U308 براي توليد سوخت براي TRR را آغاز نكرده است. ايران عنوان كرد كه نصب اين تجهيزات تا ژوييه 2011 تكميل خواهد شد. در طول انجام اين DIV، آژانس هم‌چنين هفت بشكه 200 ليتري را ملاحظه كرد كه ايران عنوان كرد حاوي كيك زرد توليد شده در بندرعباس است.

32 ـ در 12 فوريه 2011، آژانس در EMP به DIV پرداخت و تاييد كرد كه ايران هنوز نصب تجهيزات براي توليد سوخت TRR را آغاز نكرده است. در نامه‌اي مورخ 31 ژانويه 2011 ايران يك DIQ به روز شده را براي FMP ارايه كرد از جمله جزييات بيش‌تري درباره ساخت سوخت براي TRR، كه آژانس در حال حاضر در حال بررسي آن است.

G. ابعاد نظامي احتمالي

34 ـ شوراي حكام از ايران در موارد متعددي خواسته است با آژانس درباره حل همه مسايل باقيمانده مربوط به برنامه هسته‌يي ايران تعامل كند و براي اين منظور، با ارايه اين دسترسي و اطلاعاتي كه آژانس براي حل اين مسائل تقاضا مي‌كند به طور كامل با آژانس همكاري كند. شورا هم‌چنين از مديركل آژانس خواست تلاش‌هايش را براي (در كنار ديگر مسائل) حل مسايل باقي مانده‌اي كه باعث نگراني است، ادامه دهد تا وجود ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته‌يي ايران را منتفي كند. در قطعنامه (2010) 1929، شوراي امنيت بار ديگر بر الزامات ايران مبني بر برداشتن گام‌هاي مورد درخواست شوراي حكام در قطعنامه GOV/2006 /19 و GOV/82/2009 اين شورا و همكاري كامل با آژانس در خصوص همه مسايل باقيمانده از جمله آن‌هايي كه باعث نگراني درباره ابعاد نظامي احتمالي است از جمله از طريق ارايه دسترسي بدون تاخير به همه سايت‌ها، تجهيزات و اشخاص و اسناد مورد تقاضاي آژانس، بار ديگر تاكيد كرد.

35 ـ گزارشات پيشين مديركل مسايل باقيمانده مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته‌يي ايران و اقدامات درخواست شده از ايران كه براي حل اين مسائل ضروري است را تشريح كرده است. از اوت 2008 تاكنون ايران از مذاكره درباره مسايل باقيمانده با آژانس، يا ارايه هر گونه اطلاعات بيش‌تر يا دسترسي به اماكن و اشخاص لازم براي پرداختن به نگراني‌هاي آژانس خودداري كرده است.

36 ـ همان‌طور كه ايران پيش‌تر اطلاع داده است، اگر چه بيش‌تر اقدامات مشخص شده در برنامه كار 2007 مورد توافق ايران و آژانس (INFCIRC/711) تكميل شده است، مسائلي باقي است كه هم‌چنان لازم است به آن‌ها پاسخ داده شود. طبق برنامه كار، ايران بايد ارزيابي خود را از اسناد مرتبط با مطالعات ادعايي كه آژانس دسترسي به آن را براي ايران فراهم كرده است، به آژانس ارايه دهد. در مه 2008، ايران يك ارزيابي 117 صفحه‌اي را ارايه كرد كه در آن عنوان كرد كه اين اسناد جعلي و ساختگي است. در هر حال همان‌طور كه آژانس اين‌طور در نظر مي‌گيرد كه اين ارزيابي بيش‌تر بر شكل متمركز است تا محتوي، در موارد پياپي از ايران تقاضا كرده است يك پاسخ اساسي ارايه دهد. ايران هنوز اين كار را انجام نداده است. به علاوه بر مبناي تحليل آژانس از اطلاعات بيش‌تري كه از اوت 2008 تاكنون مورد توجهش قرار گرفته است از جمله اطلاعات جديدي كه اخيرا دريافت شده است، نگراني‌هاي بيش‌تري وجود دارد كه آژانس هم‌چنين لازم دارد در رابطه با ايران روشن شود. به اين دلايل، آژانس قادر نيست مساله مطالعات ادعايي را كه در برنامه كار به آن اشاره شد تمام شده در نظر بگيرد.

37 ـ آژانس، بر مبناي مطالعه مستمر اطلاعاتي كه آژانس نه تنها از طريق بسياري كشورهاي عضو بلكه مستقيما از طريق تلاش‌هاي خود به‌دست آورده است هم‌چنان درباره وجود احتمالي فعاليت‌هاي فاش نشده قبلي يا فعلي مربوط به برنامه هسته‌يي با مشاركت سازمان‌هاي مرتبط نظامي از جمله فعاليت‌هاي مربوط به توليد خرج هسته‌يي براي يك موشك نگران است. همان‌طور كه پيش‌تر توسط مديركل اشاره شد، نشانه‌هايي وجود دارد مبني بر اين كه ممكن است برخي از اين فعاليت‌ها بعد از 2004 ادامه پيدا كرده باشد.

38 ـ آژانس هنوز پاسخ به نامه‌اش مورخ 29 اكتبر 2010 را دريافت نكرده است كه در آن بار ديگر در نگراني‌هايش خطاب به ايران تاكيد كرد و فهرستي از آن مسائلي را ارايه كرد كه هم‌چنان بايد پاسخ داده شود. اين موضوعات شامل تعدادي مسائلي است كه از اوت 2008 تاكنون مورد توجه آژانس قرار گرفته است.

39 ـ آژانس هم‌چنان از ايران تقاضا كرده است كه درباره اين مسائل با آژانس تعامل كند و بدون هرگونه تاخير بيش‌تر به آژانس اجازه دهد از همه‌ي سايت‌هاي مربوطه ديدن كند، به همه‌ي تجهيزات و اسناد مربوط دسترسي داشته باشد و اجازه داشته باشد با همه‌ي اشخاص مربوطه مصاحبه كند. تعامل اساسي و جدي ايران براي آن كه آژانس بتواند در راستي آزمايي صحت و تكميل بودن اعلاميه‌هاي ايران پيشرفت حاصل كند، ضروري است.

H. اطلاعات طرح

40 ـ كد اصلاحيه 1/3 بخش ترتيبات فرعي توافق‌نامه پادمان، تسليم كردن اطلاعات طرح براي تاسيسات جديد به محض اتخاذ تصميم ساخت يا دادن اجازه‌ي ساخت يك تاسيسات جديد، هر كدام كه زودتر انجام گيرد، را در نظر دارد. كد اصلاحيه 1/3 هم‌چنين تسليم اطلاعات طرح كامل‌تر را در حالي كه طرح در مراحل تعريف، طراحي مقدماتي، ساخت و راه اندازي توسعه مي‌يابد، در نظر دارد. ايران هم‌چنان تنها كشوري است كه فعاليت‌هاي هسته‌يي چشمگيري دارد كه در آن آژانس به اجراي توافق پادمان‌هاي جامع مي‌پردازد اما مفاد كد اصلاحيه 1/3 را اجرا نمي‌كند. وجود FFEP پس از آن به آژانس اعلام شد كه كارخانه به مرحله‌ي پيشرفته‌ي ساخت رسيده بود.

به علاوه آژانس هم‌چنان در انتظار دريافت (در كنار ديگر موارد) اطلاعات طرح به روزه شده راكتور IR-40 و اطلاعات بيش‌تر متعاقب اعلاميه‌هايي از ايران است كه اين كشور درباره‌ي ساخت برنامه‌ريزي شده‌ي تاسيسات جديد غني‌سازي اورانيوم و طرح يك راكتور مشابه TRP ارايه كرده است.

I. پرووتكل الحاقي

41 ـ ايران بر خلاف قطعنامه‌اي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، پروتكل الحاقي را اجرا نمي‌كند، اگر ايران پروتكل الحاقي را اجرا نكند، آژانس قادر نخواهد بود در موقعيتي قرار گيرد كه اطمينان معتبري را درباره فقدان مواد و فعاليت‌هاي هسته‌يي اعلام نشده در ايران ارايه دهد.

J. ديگر موارد

42 ـ در 16ـ 15 فوريه 2011، آژانس در نيروگاه برق هسته‌يي بوشهر (BNPP) به بازرسي پرداخت و مواد هسته‌يي موجود در اين تاسيسات را راستي آزمايي كرد. در 23 فوريه 2011، ايران به آژانس اطلاع داد كه بايد مجتمع‌هاي سوخت را از قلب رآكتور خارج كند و آژانس و ايران درباره ضرورت تدابير پادماني توافق كرده‌اند.

43 ـ آژانس، همان‌طور كه در اعلاميه‌هاي مورخ 22 سپتامبر 2009 ايران اشاره شده بود، از طريق تصوير ماهواره‌يي هيچ نشانه‌اي از فعاليت‌هاي ساخت و ساز در حال انجام در سايت نيروگاه برق هسته‌يي 360 مگاواتي دارخوين را ملاحظه نكرده است.

44 ـ آژانس بر مبناي تصوير ماهواره‌يي ارزيابي مي‌كند كه فعاليت‌هاي شامل حفر معدن و تغليظ اورانيوم در ناحيه‌ي كارخانه‌ي توليد اورانيوم بندرعباس ادامه دارد و فعاليت‌هاي ساخت و ساز در كارخانه‌ي توليد كيك زرد اردكان و در معدن اورانيوم ساغند ادامه دارد.

45 ـ ايران با بازنگري در تصميم خود مورخ 16 ژانويه 2007 درباره‌ي تقاضا از آژانس براي عقب نشيني از انتصاب 38 بازرس آژانس و تقاضاهايش (در 2006، 2007 و 2010) براي عقب نشيني از انتصاب چهار بازرس ديگر مجرب در انجام آزمايشات در ايران موافقت نكرده است. در هر حال ايران در نامه‌ي مورخ 12 ژانويه 2011 انتصاب سه بازرس ديگر را پذيرفت كه اكنون بايد خود را با برنامه‌ي هسته‌يي ايران آشنا سازند و به تجربه‌اندوزي در انجام پادمان‌ها در ايران بپردازند.

K . چكيده

46 ـ در حالي كه آژانس به انجام فعاليت‌هاي راستي‌آزمايي تحت توافق پادمان‌هاي ايران ادامه مي‌دهد، ايران به اجراي تعدادي از الزاماتش نمي‌پردازد. از جمله: اجراي مفاد پروتكل التحاقي آن، اجراي كد اصلاحيه 1/3 بخش عمومي ترتيبات فرعي توافق پادمان، تعليق فعاليت‌هاي مربوط به غني‌سازي، تعليق فعاليت‌هاي مربوط به آب سنگين و ارايه‌ي توضيحات درباره مسايل مهم باقي مانده‌اي كه باعث بروز نگراني‌هايي درباره‌ي ابعاد نظامي احتمالي برنامه‌ي هسته‌يي‌اش است.

47 ـ در حالي كه آژانس هم‌چنان به راستي‌آزمايي نبود انحراف مواد هسته‌يي اعلام شده در تاسيسات هسته‌يي و LOF اعلام شده به وسيله‌ي ايران تحت توافق پادمان ادامه مي‌دهد، ايران همكاري لازم را ندارد كه آژانس را قادر كند تضمين معتبري درباره نبود مواد و فعاليت‌هاي هسته‌يي اعلام نشده در ايران ارايه دهد و بنابراين نتيجه بگيرد كه همه‌ي مواد هسته‌يي در ايران در فعاليت‌هاي صلح‌آميز به كار مي‌روند.

48 ـ مديركل از ايران مي‌خواهد گام‌هايي را در جهت اجراي كامل توافق پادمان و ديگر الزاماتش بردارد تا اعتماد بين‌المللي به ماهيت منحصرا صلح‌آميز برنامه‌ي هسته‌يي ايران ايجاد شود.

49 ـ مديركل به طور مقتضي به ارايه گزارش ادامه خواهد داد.

برچسب ها: هسته‌ای آمانو
bato-adv
bato-adv
bato-adv