دکتر فرشاد مومنی گفت: میرزاتقی خان امیرکبیر، ورود کالاهای قابل تولید در کشور را ممنوع کرده بود. اما در این سرزمین گرامی غیراز این است و به نظر کارشناسان دلسوز هم در این زمینه، هیچ اعتنایی نمیکنند. در بعضی از سالها، در دوره روحانی و احمدی نژاد، اندازه واردات کالاهای قابل تولید در داخل به ۳۰ میلیارد دلار رسیده است! اگر واقعا سیستم عاقله اهل خرد بود، این وضعیت را متوقف میکرد. این دو رکورد زدند، اما عزیزان دیگر، همین راه را کم و بیش ادامه میدهند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه لازمه برنامه اصلاحی اعتماد مردم است، گفت:حداقل لازمه اینکه مردم به حکومت اعتماد داشته باشند، این است که مردم از حکومت دروغ نشنوند. اینگونه نبینند که مقامات کلیدی کشور، برای زندگی خود حقوقهای بالاتر از ۵۰ میلیون را ضروری میبینند، اما میگویندای کارگران و کارمندان شریف، ما از ترس تورم حقوق تان را بالا نمیبریم! این اعتمادزدایی از مردم میکند. رد تحولات بودجه مجلس، سازمان برنامه و بانک مرکزی را در حداقل دستمزد و بودجه دستگاهها مقایسه کنید، وقتی شما درباره خودتان گشاده دستی میکنید، نمیتواند به دستگاههای دیگر بگویید هنجار رفتار کنند!
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی که در نشست «امیر توسعه ایران؛ امیرکبیر و تجربه اصلاح نظام بودجه ریزی ایران»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، تصریح کرد: امروز ۱۷۲ سال، از شهادت مظلومانه میرزا تقی خان امیر کبیر، گذشته است. ظهور چهرههایی در استاندارد این رادمرد، جزء بزرگترین نعمتهای خداوند است و برای شکر آن، باید در درجه اول نام و یاد او را گرامی بداریم. ضمن اینکه باید ارادت و علاقه خود را به ایشان، از طریق یادگیری از تجربه زمامداری او قرار دهیم و رسم این مرد بزرگ را بیش از اسم او گرامی بداریم. این راه نجات ما است.
وی افزود: متاسفانه موارد تلختر از ادعای دوستی امیرکبیر، ولی پشت کردن به مرام و مسلک و طرز عمل او، در حیطه امام دوستی ما هم موضوعیت دارد. با اینکه ائمه ما مرتبا ذکر کردند و برای ما به یادگار گذاشتند که در عمل مایه زینت ما باشید، اما در عمل کارهایی میکنیم و مشهور به چیزهایی شده ایم که مایه شرم هر انسان آگاهی است، چه رسد به امام معصوم مان.
این اقتصاددان با اشاره به نیاز بسیار شدید مردم و حکومت به امید و اعتماد به نفس واقع بینانه و شرافتمندانه است، گفت: این امید و اعتماد به نفس، با واکاوی تجربه میرزاتقی خان، این درس را برای ما دارد که اگر روی به توسعه کنیم، میشود بر همه دشواریها غلبه کرد؛ چرا که بزرگی امیرکبیر را با بزرگی موانعی که بر سر راه او بود میسنجیم.
میگوییم امیرکبیر اقدامات بزرگی کرد، درشرایطی که رئیسش ناصرالدین شاه بود، در شرایطی که او میراث معاهدههای ننگین ترکمانچای و گلستان را داشت و تحت فشارهای غیرمتعارف روس، انگلیس و تا حدودی عثمانی قرار داشت.
عظمت او را از این جهت گرامیمیداریم که حتی نزدیکترین افراد به او هم که برجسته ترینش مادر همسرش بوده، سختترین ناجوانمردیها را در حق او کردند و او در چنین شرایطی توانسته این اقدامات با عظمت و ماندگار را در یک دوره زمانی به نسبت کوتاه انجام دهد.
مومنی خاطرنشان کرد: در شرایط کنونی که در ساختار قدرت مان حتی آنها که سالم هستند و از اتخاذ سیاستهای نابخردانه نفع نمیبرند، سرگشته و حیران و ناتوان به نظر میرسند، مراجعه به تجربه میرزاتقی خان امیرکبیر، برای ما شاقولهایی فراهم میکند که از درون آنها میتوان راه را بر افشای فریبکاران، فرصت طلبان و دروغگویان باز کرد و آنها که سالم هستند، اما به خاطر ضعف بنیه اندیشه توسعه در تحیر و سرگردانی به سر میبرند، بتوانند مبنایی برای تفاهم ملی برای بازگرداندن دغدغه توسعه، به مثابه دغدغه محوری کشور داشته باشند، تا آگاهانه یا ناآگاهانه در خدمت ضدتوسعه قرار نگیرند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه مدتهای مدیدی است که در سخن گفتن با حکومتگران گرامی، تاکید داریم که فکر اصلاح جزئی و انتزاعی هر گوشهای از نارساییهای اقتصادی کنونی در ایران از بیخ و بن، فاقد اعتبار علمی است و ما در غیاب یک درک عالمانه از توسعه، نمیتوانیم هیچ اصلاح واقعی و ماندگاری انجام دهیم، ادامه داد: حکومتگرانی گرامی در ربع قرن گذشته، آبروی لفظ اصلاح را نیز برده اند و هر گاه میگویند میخواهیم چیزی را اصلاح کنیم، در عمل آن اقدام، از برجستهترین افساد در مسیر توسعه است، اما به آن اصلاح کفته میشود! از جمله اصلاح نظامهای بودجه ریزی، نرخ ارز، قیمتهای حامل انرژی که به اعتبار آنچه که عمل شده از برجستهترین مصادیق افساد دراندیشه توسعه محسوب میشوند.
مومنی با تاکید بر اینکه یکی از برجستهترین رموز میرزاتقی خان امیرکبیر این بود که او به این مساله واقف بود، افزود: در چارچوب اصول توسعه، اگر پشتیبانی سیستمی از اصلاح صورت نگیرد و همراهی بایسته با آنها نباشد، امکان موفقیت وجود ندارد. در شرایطی که کشور، ضربههای مهلک به بنیه تولید فناورانه را شاهد است و تولیدکنندگان با شرافت و مظلوم و بی دفاع ما آماج سنگینترین و هولناکترین ضربهها از ناحیه سیاستهای اقتصادی نابخردانه هستند، ادعای اصلاح نظام بودجه ریزی کاملا پوچ است.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه امنیت حقوق مالکیت با شوک درمانی، فساد گسترده و عمیق و پاداشهای غیرمتعارف به رانتخورها، رباخوارها و دلالها و واردکنندهها و فشارهای غیرعادی به تولیدکنندگان، امکان پذیر نیست، اظهارداشت: وقتی میگویند میخواهیم اصلاح قیمت ارز کنیم و از کل این مفهوم، تنها جهش قیمت ارز را به عنوان اصلاح در نظر میگیرند، میتوان فهمید یا درست نمیفهمند یا خلاف میگویند.
اگر حکومتی بگوید میخواهم قیمت ارز را اصلاح کنم، اما حرفی از اصلاحات متناسب و هم راستا در سیاستهای پولی، مالی، تجاری و یا صنعتی و کشاورزی اش ارائه نکند، معلوم است که حرف نامربوط میزنند. عین این مساله، در به اصطلاح اصلاح قیمت حاملهای انرژی هم مطرح است.
این اقتصاددان، تاکید کرد: اگر همه عرصههای دیگر مربوط به قیمت وضعیت حاملهای انرژی را کنار بگذارید و فقط به قیمت آن بسنده کنید، بیشتر نشان دهنده سفاهت است تا بلاغت. متاسفانه از این آدرسهای غلط بسیار میشنویم. شیطنتهایی با ظاهرهای موجه، راه را بر فهم از تجربههای قبلی میبندد.
مومنی ادامه داد: میگوییم اگر میخواهید شرافتمندانه ایران را نجات دهید، در دوره جنگ که دوره بی سابقهترین فشارهای داخلی و بین المللی به اقتصاد، سیاست و جامعه ایران در ۵۰ سال گذشته بوده، ۱۴ رکورد از بهترین عملکردهای اقتصادی از کل ۱۷ رکورد رخ داده در ۵۵ سال گذشته، ثبت شده است. ببنید آنها چه کارهایی را میکردند و چه کارهایی را نمیکردند.
از آنها یاد بگیرید! تا این را میگوییم، میگویند، مگر متوجه نیستید که شرایط غیرجنگی با جنگی فرق دارد و شما هنوز از قفل شدگی به تاریخ بیرون نیامده اید! کسی نمیگوید که شما به تفاوت شرایط توجه نکنید، بلکه بحث بر سر این است که چگونه شده در حالی که در تمام دنیا در دوران جنگ، بزرگترین فسادها رخ میدهد، دولت مهندس موسوی، پاک دامنترین دولت، در طی حداقل صد ساله گذشته است. از نظر اینکه فساد برای مشروعیت و کارآمدی حکومت نقش تعیین کننده دارد، شرایط جنگی و غیرجنگی نداریم!
بلافاصله بعد از جنگ، کسانی مسئولیت اداره اقتصاد کشور را گرفتند که در قله بی انصافی و کینه توزی نسبت به مدیریت اقتصادی دوره جنگ بودند
وی با بیان اینکه اگر در آن شرایط پرفشار میشد با تدابیری این گونه عمل کرد، باید از آن دوره درس گرفت، گفت: حمایت موثر از تولید فناورانه در شرایط جنگ سختتر میشود، اما سهم و جایگاه صنعت و کشاورزی در دوره جنگ حدود ۳۰ تا صددرصد نسبت به شرایط پیشاجنگ، اعتلا پیدا کرد. میتوانید از این دریچه، از آن دوره بیاموزید. بلافاصله بعد از جنگ، کسانی مسئولیت اداره اقتصاد کشور را در دست گرفتند که به معنای دقیق کلمه، در قله بی انصافی و کینه توزی نسبت به مدیریت اقتصادی دوره جنگ قضاوت میکردند و حرف میزدند.
به گفته این عضو هیات علمیدانشگاه؛ کارنامه مدیریت اقتصادی جنگ، از نظر تخصیصهای خردمندانه و توسعه گرایانه منابع ارزی، به گونهای بود که حتی وقتی همان منتقدان میخواهند پیوست شماره یک برنامه اول توسعه بعد از انقلاب را بنویسند، ابزار شگفتی و حیرت میکنند نسبت به اینکه تخصیص منابع ارزی و ریالی در دوره جنگ، به تعبیر آنها به کارآمدترین شکل تحقق یافته در تاریخ معاصر اقتصادی ایران اتفاق افتاده است. تعبیر آنها این است که نزدیک صددرصد منابع ارزی و ریالی تخصیص یافته به نیازهای اصلی و حیاتی کشور اختصاص یافته و نیازهای لوکس، تجملی و ضدتوسعهای هیچ جایگاهی در آن الگوی تخصیصی نداشته است.
مومنی ادامه داد: شما در شش، هفت ساله پس از جنگ چه کردید که اندازه واردات کالاهای لوکس و تجملی، ۵۳ برابر شد! اینکه میگوییم از دوره مدیریت اقتصادی جنگ یاد بگیرید، به معنای این نیست که به تغییر شرایط واقف نیستیم، اما به گونهای صحبت میکنند که ما را دچار حیرت میکنند! واکاوی تجربه میرزاتقی خان امیرکبیر از این دریچه، بسیار آموختنی است. در راهبرد او، اصلاح از بدنه حکومت شروع میشد و در آنجا نیز اصلاح را از شاه شروع میکرد. شاهی که خود را «قبله عالم»، «سایه خدا» و گاه خدا یا برتر از خدا میدانست! این هم ماجرایی است در ایران، که عزیزان راضی به زحمت دیگران نیستند و خودشان به خودشان، القابی میدهند!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با یادآوری اینکه امیرکبیر نقطه عزیمتش را اصلاح مالی قرار داد و حدود ۹۰ درصد مستمری ناصرالدین شاه را نسبت به پدرش کاهش داد و به تعبیری «دست در کام اژدها» کرد، اضافه کرد: او برای اینکه از مردم توقع رفتارهای توسعه گرا داشته باشد، اول رفتار شاه را کنترل کرد. وقتی برنامه حمایت از تولید ملی را در دستور کار قرار داد، نقطه عزیمتش را شخص خودش قرار داد. یعنی چیزی که غیر تولید ایران بود را مصرف نمیکرد. هر وقت درمیان حکومتگران ما چنین شرافتی پیدا شود، میتوانیم انتظار ظهور چنان کارنامههایی را داشته باشیم.
وی با مرور بخشهایی از کتابهایی از «صدرالتواریخ» و «امیرکبیر و ایران» نوشته «فریدون آدمیت»، خاطرنشان کرد: دور زدنهای تحریمهای ناشی از معاهدههای ننگین ترکمانچای و گلستان توسط میرزاتقی خان را با دورزدنهای امروزی مقایسه کنید. از دورزدنهای امروزی، آنچه که بیشتر ظهور مییابد، سقوط بنیه تولیدی، هدر دادن منابع استراتژیک ارزی و گسترش و تعمیق فساد است. ببینید او با چه تمهیداتی، با چه حمایتهای غیرتعرفهای از تولید، بدون اینکه بتواند دست به ترکیب معاهده ترکمانچای بزند، کمر آن را شکست.
مومنی به بخشهایی از کتاب «هنر تحریم ها»، نوشته «ریچارد نفیو»، که در آن آمده استراتژی تحریمها این است که ایران منابع ارزی اش را صرف امور غیرمولد و مصارف غیرحیاتی کند و با هدف سرخورده کردن مردم از حکومت به دنبال سیاستهای تورم زا و اشتغال زدا حرکت کند، تاکید کرد: باید امروز تجارت خارجی و سیاست داخلی را بر این اساس سامان دهید.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه کارهایی که امیرکبیر در این جهت کرده، استثنایی و بی نظیر است، افزود: بی جهت نیست که حسین مکی، برای معرفی ایشان از تعبیر «نابغه شرق» استفاده کرد.
بدبختی و بیچارگی ما در این است که آنچه خود داریم را از بیگانه طلب میکنیم. برای من شگفت آور این است که برآمدن او، هفت سال بعد از انتشار کتاب «نظام ملی اقتصاد سیاسی» است؛ آنچه را که «فردریک لیست»، به رشته تحریر درآورده، در قله کیفیت، میرزا تقی خان امیرکبیر عمل کرده و نتیجه هم گرفته است و واکاوی میراث او، از نظر اندیشه توسعه و تجربه موفق آن، گنجینه بی نظیر درنظر گرفته میشود.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، ادامه داد: حداقل شخصا حدود ۱۵ کتاب به زبان انگلیسی دیدم که ثابت کرده بود از زمان انتشار کتاب، نظام ملی اقتصاد سیاسی فردریک لیست، تا امروز حتی یک تجربه موفق توسعه نداریم، مگر اینکه اصول و موازین مورد اشاره فردریک لیست را مبنای اداره اقتصاد ملی خود قرار داده است.
اما در آن چارچوب، میرزاتقی خان فراتر رفته و اصلاح را از قدرتمندترینها و ثروتمندترینها شروع کرده است. مانند نظام مالیات ستانی امروزمان نیست که بیشترین سهل انگاری را درباره ثروتمندترها و قدرتمندترها اعمال میکند و بیشترین فشارها را به محرومان، مستضعفان و تولیدکنندگان وارد میکند.
مومنی با اشاره به اینکه امیرکبیر قلیانهای بلوری ساخت انگلستان را که در سفر برای شاه آورده بودند در حضور او و با عتاب شدید برگرداند و خواست از قلیانهای سفالی ایرانی استفاده کنند، گفت: باید اقتدار قبله عالم که خود را صاحب جان و مال رعایا میدانست را در نظر بگیرید تا اهمیت این اقدام میرزا تقی خان امیرکبیر درک شود.
حسین مکی در کتابش میگوید، چون قول و فعل میرزاتقی خان یکسان بود، مردم به او اعتماد داشتند و این اعتماد به او، نیروی محرکه سبقت گیری مردم از یکدیگر در زمینه مصرف کالاهای ایرانی بود. مقامات کلیدی روس و انگلیس، به شاه اعتراضی فرستاده بودند که در ظاهر امیرکبیر هیچ نوع مانع تجاری در سر راه ورود محصولات ما به ایران اعمال نکرده، اما اجناس ما به فروش نمیرسد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه لازمه برنامه اصلاحی اعتماد مردم است، توضیح داد:حداقل لازمه اینکه مردم به حکومت اعتماد داشته باشند، این است که مردم از حکومت دروغ نشنوند. اینگونه نبینند که مقامات کلیدی کشور، برای زندگی خود حقوقهای بالاتر از ۵۰ میلیون را ضروری میبینند، اما میگویندای کارگران و کارمندان شریف، ما از ترس تورم حقوق تان را بالا نمیبریم! این اعتمادزدایی از مردم میکند. رد تحولات بودجه مجلس، سازمان برنامه و بانک مرکزی را در حداقل دستمزد و بودجه دستگاهها مقایسه کنید، وقتی شما درباره خودتان گشاده دستی میکنید، نمیتواند به دستگاههای دیگر بگویید هنجار رفتار کنند!
مومنی با بیان اینکه رهنمودهای اخلاقی و دینی و اقتضائات کارشناسی از یکدیگر متمایز نیستند، گفت: نمیتوانید قبل از اینکه خودتان را متقی کنید، دیگران را به تقوا دعوت کنید! وقتی مردم میبینند بخش بزرگی از آنچه که حکومت گران گرامیاز مردم انتظار دارند را، خود و خانواده شان عمل نمیکنند، دیگر کسی اعتماد نمیکند. یک رمز اینکه امیرکبیر، قائم مقام، مصدق و مهندس موسوی مورد اعتماد مردم هستند، این است که قول و فعلشان یکسان بود و رمز دیگر این است که به علم بیشتر از سلیقه خودشان و دیگران اعتماد میکردند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با یادآوری اینکه میرزاتقی خان بعد از اصلاح مالی، اولین کار را مبارزه سخت گیرانه و بی امان با فساد قراردارد، اضافه کرد: در این چندساله اخیر چقدر ناله درباره ضرورت برنامه پیش گیرانه از فساد دربرنامههای کشور زدیم! با این حال تا میگوییم این کارها خطا است، میگویند ایراد گرفتن کاری ندارد، پیشنهاد اصلاحی بدهید! باید به آنها گفت، واقعا متوجه نمیشوید وقتی میگوییم این کارها را نکن، پیشنهاد اصلاحی است! ضمن اینکه پیشنهادهای ایجابی نیز میدهیم، اما برای تخطئه از این مسائل نیز استفاده میکنند و در این فضا، مافیای رسانهای نیز از منافع فاسدها و غیرمولدها پشتیبانی میکند و نقدهای کارشناسان دلسوز و شرافتند کشور را تخطئه میکنند.
مومنی با تاکید بر اینکه نمیتوان بدون اینکه برنامه تضمین امنیت حقوق مالکیت داشت، برنامه اصلاح مالی ارائه کرد، به اقدامات جدی امیرکبیر برای تضمین امنیت حقوق مالکیت اشاره و تصریح کرد: آن زمان نظامیها رسم داشتند که وقتی به ماموریت نظامیمیرفتند، سر راه، در هر آبادی که وارد میشدند، از زور سرنیزه استفاده میکردند تا بدون پرداخت وجه، همه خواسته هایشان تامین شود. یکی از فوریترین کارهای امیرکبیر این بود که این مساله را سامان داد.
این استاد دانشگاه توضیح داد: این مساله، امروز صورت بندی نظری شده است و میگویند مهمترین پیش نیاز حرکت به سمت توسعه، این است که نظامیها از بازی در بازار سیاست و اقتصاد منع شوند. به معنای دقیق کلمه، او این کار را کرده بود. او در این زمینه برای مقابله با تعرض نظامیها آنچنان سخت گیری کرد، که به کشاورزان اجازه داده بود که اگر اسبی را دیدند که به مزرعه شان آسیب میزند، اجازه دارند آن اسب را مصادره کنند تا هزینه زیانهای وارد شده را جبران کنند. کسی جرات نمیکرد تعرضی به کشاورز بکند.
وی گفت: اکنون تا بحث از امنیت حقوق مالکیت پیش میآید، مردم را مورد اهانت قرار میدهند. میگویند مردم ایران به امنیت حقوق مالکیت احترام نمیگذارند! در واقع، چون در کشوری که فساد بیداد میکند، مالکیتهای بی ضابطه و نامشروع زیاد میشود، مردم با قدرت تشخیصی که دارند، به مالکیتهای نامشروع احترام نمیگذارند و این نشان دهنده شرافتشان و بلوغ توسعهای شان است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از کارهای عجیبی که میرزاتقی خان پیش از اصلاحات مالی و گاه همزمان با آن انجام داده بود، ممنوع کردن صادرات آنچه که مردم و تولید کنندهها به آن نیاز دارند بود، ادامه داد: مکرر نامههای اعتراضی شدید به شاه و میرزاتقی خان بابت این تصمیمش میآمد. پاسخهای او، هوش از سر آدم میبرد. میگفت صادرات ارزش ذاتی ندارد که مردم و تولیدکنندهها را تحت فشار قرار دهیم. اکنون بیش از ۵۰ درصد اقلام صادراتی ایران که غیرنفتی است، این حکم را دارد. ۸۹ میلیون نفر را تنبیه میکنند، که چند نفر سودهای غیرعادی ببرند. هم حقوق مردم را چپاول میکنند و هم طلبکار هستند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با تاکید بر اینکه تلقی حسن ذاتی صادرات، تلقی ضدتوسعه است، افزود: تمام اقدامات اصلاحی که امیرکبیر برای اصلاح نظام بودجه ریزی طراحی کرد، در چارچوب جزئی از یک پیکره بزرگتر بود، که ستون فقراتش، امنیت حقوق مالکیت، پشتیبانی سیستمی از بخشهای مولد، مهار فساد و مفت خوارگی و عرضه باکیفیت کالاهای عمومی است که مستندات متعددی دارد.
مومنی با بیان اینکه امیرکبیر برای اولین بار به صورت برنامهای زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری توسعه را فراهم کرد، تشویق و آموزش روستاییان برای بهره گیری از بذرهای با کیفیت و مرغوب با هدف تقویت صنایع نساجی ایران از طریق حمایت از مصرف پوشاک ایرانی و برنامه تضمین خرید را از جمله این اقدامات برشمرد و گفت: در سه دههای که در ایران، تعدیل ساختاری در دستور کار قرار دارد، همیشه بحران تامین مالی سرمایه در گردش مورد نیاز تولیدکننده ها، حادترین بحران است و گزارشهای رسمی هم میگوید قیمت نرخ بهرهای که از آنها گرفته میشود بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی است. این گونه میتوان عظمت میرزاتقی خان را بهتر درک کرد.
این استاد دانشگاه به مرور بخشهایی از کتاب «فریدون آدمیت» که درباره امیرکبیر نوشته است پرداخت و اضافه کرد: وقتی ناصرالدین شاه تاج گذاری کرد، لوئی ناپلئون، سه دستگاه کوره ذوب فلزات به عنوان هدیه فرستاد، امیرکبیر اجازه نداد شاه راجع به آنها تصمیم بگیرد و آنها را بفروشند. به سرعت آنها را به برجستهترین صنعتکاران کشور سپرد تا از آن استفاده کند. این دولت توسعه گرا است. وقتی سفیر روسیه، سماوری به امیرکبیر هدیه داد، او برجستهترین سماور سازان اصفهان را خبر کرد و این داستان، یکی از غم انگیزترین تراژدیهای تولید توسعه گرا در کشور است که وقتی امیرکبیر را کشتند، با آن سمارساز چه کردند! اما تا زمانی که امیرکبیر زنده بود، هم از او پشتیبانی مالی کرد و هم به او تضمین انحصار ساخت سماور داد. کسانی که میخواهند قصه توسعه ایران را بخوانند، داستان سماور ساز ماجراهای بسیار دارد.
وی توضیح داد: تازه صد سال بعد از آن، ایران به همت میرمصطفی عالی نسب، قابلیت سماورسازی پیدا کرد! این سماورسازی هم واکنش به تحریمهای زورگویانه و ناجوانمردانه نفت ایران توسط انگلیس بود. این تدبیر دکتر مصدق و مشاورانش مانند میرمصطفی عالی نسبت بود که که گفتند حالا که انگلیس خرید نفت ما را تحریم کرده است، ما تقاضای داخلی برای مصرف نفت ایجاد میکنیم تا دولت بتواند از این طریق درآمد کسب کند و دربرابر تحریمها بایستد. دورزدن تحریمها چه در دوره مصدق و چه در دوره امیرکبیر و چه در دوره مهندس موسوی، با اهتمام به ارتقای بنیه تولید ملی بوده است. اکنون متاسفانه کسانی به اسم دور زدن تحریم ها، قباحت قاچاق را از بین برده اند. دستگاههای رسمی، علنا اعلام میکنند نزدیک به چهار پنجم قاچاق، از مبادی رسمی صورت میگیرد، این دیگر قاچاق نیست، چیز دیگری است! چرا با هم تفریحات سالم جستجو میکنیم!
مومنی تاکید کرد: اینکه کسانی، ادعا میکنند ما تحریمها را دور میزنیم، باب ورود محصولات خارجی قابل تولید در ایران را به کشور باز میکنند، اسم دیگری دارد. آنها میخواهند با تحریم، ریشه تولید داخل را بخشکانند و شما پاس گل به آنها میدهید.
این اقتصاددان، با بیان اینکه در کشور ما به اسم بازارگرایی، مشکوکترین و ضدتوسعه ایترین آدرسها به مسئولان کشور داده میشود، از این دیدگاه که گفته میشود آزادسازی تجاری، راه نجات ایران است، به شدت انتقاد کرد و گفت: بعد از هر تعرض نظامی توسط قدرتهای بزرگ، اولین و مهمترین مطالبه، آزادسازی تجاری بوده و میگفتند باید دروازه تان را به روی کالاهای ما باز کنید. مهمترین امتیازی که در قرارداد ترکمنچای از ما مطالبه کردند این بود که سقف حقوق گمرکی تان باید ۵ درصد باشد، اگر تصور میکنید در حالی که آزادسازی تجاری در حالی که صنایع تان عقب مانده اند، پس چرا با زور سرنیزه به ما تحمیل میکردند!
وی با بیان اینکه در این شرایط، امیرکبیر اولین ابداع کننده موانع غیرتعرفهای بود، با قیمت ارزانتر جنس وارد میشد، مردم نمیخریدند، معافیتهای مالیاتی امیرکبیر و تشویقهای او برای صدور کالاهای صنعتی و مولد را بسیار تعیین کننده برشمرد و خاطرنشان کرد:، اما اکنون اسم میعانات گازی را صادرات غیرنفتی میگذاریم، ما همه چیز را به سخره گرفته ایم.
مومنی ادامه داد: میرزاتقی خان، ورود کالاهای قابل تولید در کشور را ممنوع کرده بود. اما در این سرزمین گرامی غیر از این است و به نظر کارشناسان دلسوز هم در این زمینه، هیچ اعتنایی نمیکنند. در بعضی از سال ها، در دوره روحانی و احمدی نژاد، اندازه واردات کالاهای قابل تولید در داخل به ۳۰ میلیارد دلار رسیده است! اگر واقعا سیستم عاقله اهل خرد بود، این وضعیت را متوقف میکرد. این دو رکورد زدند، اما عزیزان دیگر، همین راه را کم و بیش ادامه میدهند.
این استاد اقتصاد، با بیان اینکه دکتر محمد نقی زاده در کتاب ژاپن و امنیت اقتصادی آن نشان داد که آثار تخریبی ضداشتغال واردات کالاهای قابل تولید در داخل، عینا مانند خام فروشی است، توضیح داد: یافته کلیدی او این بود که هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور، تا صدهزار فرصت شغلی را در ایران از بین میبرد.
صادرات هر یک میلیارد دلار کالاهای اولیه قابل فراوری در ایران هم تا صد هزار فرصت شغلی را در ایران از بین میبرد. احمدی نژاد آن گونه شعارهای ضدامپریالیستی میداد، اما تا این میزان به قیمت به فلاکت انداختن خانوارهای ایرانی که بچههای تحصیل کرده شان بیکار میمانند، مشکل اشتغال چه کسانی را در این عالم حل و فصل میکرد.
مومنی با تاکید بر اینکه همه اینها پیشنهادهای سازنده به حکومت گرامی است، به تلاشهای امیرکبیر برای دستیابی به جمع بندی برای توصیف وضع موجود از مالیه دولت اشاره کرد و گفت: مواد قانونی میگوید، دولت موظف است همزمان با ارائه بودجه، گزارشی از وضعیت بدهیها و طلب هایش بدهد. از روزی که این قانون تصویب شده، تاکنون یک بار هم اجرا نشده است.
وقتی دولت به آن بی اعتنایی میکند، مجلس هم زیرسبیلی رد میکند، این مناسبات را چگونه میشود حمل بر صحت کرد که گویی توافق نانوشته است که بدهیهای دولت شفاف نشود. وقتی دولت نداند، حد بدهیها و طلب هایش چیست، بزرگترین زیانکار، حیثیت و اعتبار است. این چه درکی از حیثیت دولت است که با پنهان کاری راجع به الزامات قانونی جستجو میشود!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، افزود: زندگی نامه میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی که از سوی میرزا تقی خان، رئیس تیم پژوهش درباره مالیه دولت شد را دنبال کنید؛ بحث باندبازی و سفله پروری و استخدام مرید نبود. او به اهلیت حرفهای و سلامت و پاکدستی مالی اشتهار داشت.
وی به مرور نامههایی که میرزاتقی خان برای کنترل مالیه دولت به شاه نوشته است، گام بعدی امیرکبیر را ارائه برنامه برای مهار مفت خوارگی برشمرد و اضافه کرد: در یک قلم، فتحعلی شاه، ۷۰ بچه از خود به جای گذاشته بود، امیرکبیر به شاه نامه نوشت که ما بابت نسبش به کسی مستمری نمیدهیم، مجوز دهید که برای آنها شغل تعیین کنم، تا بابت شغلشان مزد بگیرند.
مومنی تدوین برنامه ارتقای کیفیت آموزشی کارکنان و ذینفعان امر مالیات ستانی و بهره گیری از تجارت کشورهای موفق و نسبت آنها با شرایط ایران را از دیگر گامهای میرزاتقی خان امیرکبیر عنوان کرد و گفت: مساله دیگری که در دوره مهندس موسوی به همت زنده یاد عالی نسب انجام شد، شفاف کردن رفتارهای مالی حکومت و برانگیختن نظارتهای تخصصی مدنی، بود.
در فرمانی که میرزا تقی خان برای انتشار روزنامه وقایع الاتفاقیه، به گردانندگان آن داد، گفت رموز موفقیت موفق ها، طرز عمل ما و ریشههای عدم موفقیت و گرفتاریهای ایران را روزانه شرح دهید و من زیرمجموعه حکومت را موظف کرده ام روزانه گزارش عملکردشان را به این روزنامه بدهند تا درج شود. حال ببینید امروز ما در عصر انفجار اطلاعات چه میکنیم!
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امیرکبیر اولویت رعایت معیشت مردم و مصالح تولیدکنندگان، اولویت مبارزه با فساد، اولویت ارتقای بنیه تولید ملی و اهتمام به ایجاد امنیت فراگیر برای تولید را در «کتابچه دستورالعمل» از شاقولهای اصلاح نظام مالیه کشور دانسته بود و ادامه داد: ژستی که در مجلس با این ظاهر گرفتند که چرا حقوق کارمندان و بازنشستگان زیاد نشده و کلیات بودجه را رد کردند را ببینید! چگونه آن را اصلاح کردند، یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده اضافه کردند، یعنی برای حمایت از یک گروه اندک، ۸۹ میلیون ایرانی را تنبیه میکنیم!
وی گفت: به محض اینکه امیرکبیر کشته شد، نظام حکومتی مجددا به سمت سفله پروری و مرید و مراد بازی رفت. ناصرالدین شاه به نخست وزیر بعدی نامه نوشت که اعلام کن تا چه میزان از موجودی حساب من برای خرج کردن باقی مانده است، نخست وزیر بعدی نوشته بود شما با هیچ قیدی برای خرج کردن روبرو نیستید!
مومنی اظهارداشت: بعد از آن شاهد سقوط بنیه تولیدی در کشور و فشارهای مالیاتی سنگین به تولیدکنندهها و مردم بودیم؛ آنچه که در دوره امیرکبیر برعکس بود. بازگشت به فساد و رشوه، توقف اهتمام به زیرساختهای مادی تولید، سقوط تجارت خارجی ایران، طفره روی از مسئولیتهای حاکمیتی ایران شروع شد و تا مرز واگذاری و فروش حیاتیترین نوامیس اقتصادی ایران به خارجیها تداوم پیدا کرد.
گسترش و تعمیق، نفوذ بی سابقه روس و انگلیس در ایران بعد از امیرکبیر از دیگر مسائلی بود که بعد از او ایجاد شد. نالهها و زاریهای ناصرالدین شاه پس از شهادت امیرکبیر تماشایی بود که دائم سرکوفت امیرکبیر را به نخست وزیرهای پس از او میزد. زار گریه میکرد و میگفت بعد از امیر، حتی یک کار در جهت صلاح کشور پیش نرفت.