زلزلهشناس و استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی در رابطه با چرایی احتمال وقوع زلزلههای مختلف در افغانستان نیز تصریح کرد: «ورقه هند با سرعت سهسانتیمتر در سال بهسمت شمال حرکت میکند و هرقدر بیشتر بهسمت شرق افغانستان میرویم، این کوتاهشدگی بیشتر میشود و به چهار سانتیمتر در سال نیز میرسد و این اتفاقیاست که افتاده، بنابراین بخشی از این تغییر شکل و کوتاهشدگی بهصورت زلزله خود را نشان میدهد. البته حدود ۱۰ درصد این کوتاهشدگی بهصورت زلزله است و باقی آن بهصورت شکلهای دیگری از تغییر رخ میدهد.»
ساعت ۷ صبح ۲۳ مهرماه زلزلهای به بزرگی ۶.۳ ریشتر ۴۰ کیلومتری هرات را لرزاند و چهارهزار نفر که اکثرشان هم زن و کودک بودند، در این زلزله جانباختند. پس از این زلزله پسلرزههای زیادی هرات را لرزاند.
به گزارش فرهیختگان، اما همین دو روز گذشته بود که بار دیگر کابل و تعدادی از ولایتهای شمال و شمال شرقی با زلزلهای به بزرگی ۶.۴ ریشتر لرزیدند. البته مرکز ملی لرزهنگاری افغانستان اعلام کرد سه زمینلرزه در کمتر از ۲۴ ساعت افغانستان را لرزاند که آخرین آنها صبحجمعه ۲۲ دیماه بهوقت محلی منطقه «هندوکش» را تکان داده است. بزرگی این زلزله ۴.۴ و کانون آن در عمق ۱۸۰ کیلومتری زمین برآورده شده است. همچنین اولین و بزرگترین این لرزهها، زمینلرزه ظهر روز پنجشنبه بود که به بزرگی ۶.۱ ریشتر ساعت ۱۴:۵۰ به وقت محلی همین منطقه در افغانستان را تکان داد. بنابر اعلام مرکز ملی لرزهنگاری افغانستان، کانون این زمینلرزه در عمق حدود ۲۰۰ کیلومتری زمین بوده است.
زلزله دوم در مقیاس ۴.۳ ریشتر و در عمق ۱۷ کیلومتری زمین، حدود ساعت ۴ صبح جمعه همین نواحی را تکان داد. به گزارش پایگاه خبری منطقهای «ایندیا تودی» زمینلرزهها در دهلی و سایر بخشهای شمال هند و همچنین در لاهور پاکستان و بخشهایی از جامو و کشمیر احساس شده و برخی ساختمانها را لرزانده است. اما جریان این زمینلرزهها در افغانستان چیست؟ مهدی زارع، زلزلهشناس و استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی گفت: «افغانستان مرز برخورد بین ورقه هند با اوراسیاست و این موقعیت باعث میشود هر از گاهی آنجا زلزله اتفاق بیفتد. واقعیت این است که باید انتظار زلزله در آن منطقه را داشته باشیم. چهار زلزله از روز ۱۵ مهر در هرات پشت سر هم آمد. همچنین یکی دیگر پنجشنبه در نزدیکی فیضآباد رخ داد.»
زارع در رابطه با چرایی احتمال وقوع زلزلههای مختلف در افغانستان نیز تصریح کرد: «ورقه هند با سرعت سهسانتیمتر در سال بهسمت شمال حرکت میکند و هرقدر بیشتر بهسمت شرق افغانستان میرویم، این کوتاهشدگی بیشتر میشود و به چهار سانتیمتر در سال نیز میرسد و این اتفاقیاست که افتاده، بنابراین بخشی از این تغییر شکل و کوتاهشدگی بهصورت زلزله خود را نشان میدهد. البته حدود ۱۰ درصد این کوتاهشدگی بهصورت زلزله است و باقی آن بهصورت شکلهای دیگری از تغییر رخ میدهد.»
وی همچنین در رابطه با زلزله پنجشنبه افغانستان گفت: «منطقهای که روز پنجشنبه در آن زلزله رخ داد در هندوکش است. جایی است که زلزلههای قابلملاحظه زیادی داشته است. ۴ آبان ۱۳۹۴ یک زلزله ۷.۵ ریشتری در آن منطقه رخ داد، اما تمام زلزلههایی که در این منطقه هندوکش بهوقوع پیوستهاند در جایی کمجمعیتی بودهاند، یعنی در کوهستانهای مرتفع و کمجمعیت بوده. معمولا در چنین شرایطی انتظار تلفات بالا نداریم. البته زلزله سال ۹۴ به بزرگی ۷.۵ ریشتر، ۴۰۰ کشته داشت که ۲۵۰ کشته در پاکستان و ۱۵۰ کشته در افغانستان بودند، بههرحال زلزلهای که دیروز اتفاق افتاد، یک درجه پایینتر بود و معمولا اگر اتفاق خاصی مانند یک لغزش بزرگ یا تغییر شکل خاصی رخ ندهد، تلفات زیادی نخواهد داشت.»
این استاد دانشگاه در رابطه با موقعیت ایران در ارتباط با فعال شدن یا فعال نشدن گسلهای ایران بهدنبال این زلزلهها نیز توضیح داد: «زلزلهای که پنجشنبه رخ داد در مناطق هندوکش، بدخشان و فیضآباد بود و حدود هزار و ۸۰۰ کیلومتر با مرزهای شرقی ما فاصله داشت. طبیعتا با چنین فاصلهای انتظار نداریم اتفاقی در ایران رخ دهد. در رابطه با زلزلهای که در هرات اتفاق افتاد، یعنی از ۱۵ تا ۲۲ مهر امسال نیز این زلزلههای حدود ۲۰۰ کیلومتر با مرزهای ما فاصله داشت. طبیعتا در آن زلزلهها هم انتظار نمیرفت که تحریک مستقیم و شلیک جنبش در گسلهای ایران اتفاق بیفتد. البته هم گسلهای آن منطقه یعنی گسل هریرود و گسلهای سمت مرز ما یعنی گسل منطقه خواف و شمال دشت لوت؛ مناطق فعالی هستند. همچنین منطقه قائنات که نزدیکترین منطقه به زلزلههای مهرماه هرات است، در آنجا ۲۰ اردیبهشت ۷۶ زلزله زیرکوه قائن رخ داد. قبلتر هم در آبان و آذر ۵۷ زلزله قائنات اتفاق افتاده بود، اما بههرحال انتظار این نمیرود که بهطور مستقیم جنبشهای ما در تربیتحیدریه یا خواف از هرات تحریک شوند.»
زارع همچنین در ادامه توضیح داد: «البته با چهار زلزلهای که در هرات اتفاق افتاد، در خود منطقه هرات میتوان همچنان انتظار داشت زلزله بزرگتری رخ دهد، یعنی یکی از سناریوهای دیگری که داریم، این است که این چهار زلزله ۶.۴ ریشتر که رخ داد، مقدمه زلزله شدید با بزرگی هفت ریشتر یا بزرگتر هم باشد. این امر امکانپذیر است. هرچند قطعی نیست، اما این احتمال را میتوان درنظر گرفت. در مناطقی که تا امروز این زلزلهها اتفاق افتاده، حدود ۴۰ کیلومتر با شهر هرات فاصله داشتهاند. به همین دلیل آن جمعیت کشتهای که بر جای گذاشته، عمدتا از روستاییان افغانستان بودهاند و خانههای روستایی تخریب شدهاند. اکثر روستاها کمجمعیت و خرابیها هم در همان محدوده روستایی بودهاند. خرابیهای بسیار محدودی در خود هرات ایجاد شده، بنابراین اگر زلزلهای به بزرگی هفتریشتر نیز رخ دهد باز در همان ابعاد جمعیتی انتظار خسارت و تلفات میرود و آنجا منطقه پرجمعیتی نیست. مگر اینکه خود شهر هرات در معرض یک زمینلرزه قرار بگیرد، یعنی گسل زمینلرزهای، این بار هرات را تحتتاثیر قرار دهد. اما این روندی که زلزلههای مهر ۱۴۰۲ ایجاد کرده بودند، تقریبا ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر کانون هر چهار زلزله با هرات فاصله داشتند و همین امر کافی بود این زلزلهها در هرات موجب خرابی گسترده نشوند، بههرحال متاسفانه در آنجا خانههای خشت و گلی وجود دارند و روستاییانی که در آنجا زندگی میکردند، آسیب دیدهاند و بیش از دوهزار کشته برجا گذاشته است.»
زارع همچنین در پایان درباره تاثیر این زمینلرزهها بر جغرافیا و موقعیت کشورمان گفت: «برای تحتالشعاع قرار دادن پوسته زمین در ایران انتظار نمیرود که بهطور مستقیم پوسته ایران و گسل ایران را تحتتاثیر قرار دهد. بههرروی پوسته در ایران شرایط خودش را دارد و ما نگرانیهای خودمان را داریم، بنابراین معنی این سخنم این نیست که اساسا انتظار هیچ اتفاق قابلملاحظهای نباید داشت، اما در اثر زلزلههای افغانستان انتظار رخداد مهمی نداریم.»