همانگونه که مشخص است، انتخابات دوره ششم مجلس خبرگان در سال جاری از دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم غیررقابتیتر است. این در حالی است که مطابق با آخرین خبرها، یکی از نامزدهای این انتخابات از حوزه انتخابیه هرمزگان انصراف داده و یکی دیگر از آنها نیز همین امروز فوت کرده است و بنابراین تعداد نامزدهای این دوره را باید ۱۳۶ نفر در نظر گرفت.
انتشار آمار تأییدها و ردصلاحیتهای انتخابات مجلس خبرگان در روزهای اخیر، ابهامات زیادی را حول این انتخابات ایجاد کرده است.
به گزارش هممیهن، سخنگوی شورای نگهبان چند روز پیش خبر از تأیید صلاحیت ۱۳۸ نفر در این انتخابات داد که نتایج آن در روزهای اخیر مورد توجه بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهای قرار گرفته است. ابتدا با خبر ردصلاحیت حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین، این انتخابات مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. اما انتشار جزئیات بیشتر از نتایج ردصلاحیتها، تعجب و حیرت بسیاری از ناظران سیاسی را بهدنبال داشت. اما این انتخابات چه ویژگیای دارد که اینگونه مورد توجه قرارگرفته است؟ میزان رقابت در انتخابات مجلس خبرگان بهطور طبیعی به دلیل ماهیت آن پایین است؛ از آنجایی که در این انتخابات فقط مجتهدان و یا کسانی که سطح چهار حوزه را دارند میتوانند در آن شرکت کنند، بسیاری از افراد امکان شرکت در آن را ندارند و همین امر خود به خود باعث کاهش رقابت در آن میشود؛ اما اعلام نتایج تأییدصلاحیتها نشان میدهد که در قیاس با دورههای گذشته، ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان غیررقابتیترین دوره است.
جدول بهخوبی گویای این امر است:
همانگونه که مشخص است، انتخابات دوره ششم مجلس خبرگان در سال جاری از دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم غیررقابتیتر است. این در حالی است که مطابق با آخرین خبرها، یکی از نامزدهای این انتخابات از حوزه انتخابیه هرمزگان انصراف داده و یکی دیگر از آنها نیز همین امروز فوت کرده است و بنابراین تعداد نامزدهای این دوره را باید ۱۳۶ نفر در نظر گرفت.
آمار منتشرشده راجع به انتخابات خبرگان نشان میدهد که براساس میزان افرادی که تاکنون تأییدصلاحیت شدهاند، در ۷ استان البرز، خراسان جنوبی، زنجان، سمنان، فارس، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان، هیچ رقابتی وجود ندارد و در این استانها، تعداد کرسیهای انتخابی و تعداد نامزدها یا برابر است و یا تعداد نامزدها کمتر از تعداد نمایندگان انتخابی است. بنابراین، میتوان گفت که تاکنون و بنا بر آمار اعلامی، در ۱۳ کرسی هیچ رقابتی شکل نمیگیرد. البته این امر مسبوق به سابقه بوده و در دوره قبل انتخابات خبرگان (سال ۱۳۹۴) نیز در برخی حوزهها رقابتی وجود نداشت؛ با این حال، آن دوره این موضوع محدود به ۶ استان و برای ۹ کرسی بود و از این جهت، در این انتخابات رقابت کمتری نسبت به گذشته وجود دارد. در میان این استانها، خراسان جنوبی بیشتر از همه خبرساز شده چراکه آقای ابراهیم رئیسی در آنجا تنها نامزد تأییدصلاحیت شده است.
در میان ۷ استان فوقالذکر، استانهای زنجان و شیراز قابلتأملتر هستند؛ درحالیکه در شیراز ۵ کرسی برای رقابت وجود دارد، فقط ۴ نفر تأیید صلاحیت شدهاند و این امر به معنای آن است که در صورت برگزاری انتخابات در آنجا یک کرسی خالی باقی میماند. اما این موضوع در خصوص استان زنجان جالبتر است؛ جایی که ظاهراً یک کرسی برای رقابت وجود دارد، اما هیچکسی تأیید صلاحیت نشده است و بنابر گفته دبیر ستاد انتخابات این استان، «تاکنون مورد تأییدشدهای اعلام نشده است».
تعداد استانها فاقد رقابت احتمالاً بیشتر خواهد بود
با وجود گذشت بیش از ۴ روز از اعلام نتایج تأیید یا ردصلاحیت نامزدهای انتخابات خبرگان رهبری، تاکنون اطلاعات و آمار دقیقی راجع به ۷ استان اردبیل، آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، خوزستان، سیستان و بلوچستان و کردستان اعلام نشده است. این ۷ استان در مجموع ۱۷ کرسی مجلس خبرگان رهبری را تشکیل میدهند. در حال حاضر از میان ۱۳۸ کاندیدای تأییدصلاحیتشده، تکلیف ۱۱۵ نامزد (در ۲۴ استان) مشخص شده است؛ یعنی آنکه در ۷ استانی که اطلاعاتشان هنوز منتشر نشده در مجموع ۲۳ نامزد تأیید صلاحیت شدهاند که این ۲۳ نامزد برای ۱۷ کرسی رقابت خواهند کرد. براساس اصل لانه کبوتری در ریاضیات، این امر نشان میدهد که حداقل در یک استان دیگر هم تعداد کرسیهای انتخابی و تعداد نامزدها با هم برابر است. با این حال، اگر در یکی از این استانها چندین نفر تأیید صلاحیت شده باشند، احتمالاً تعداد حوزههای غیررقابتی بیشتر هم خواهد شد. بهطور مثال اگر از حوزه خراسان شمالی ۴ نفر تأییدصلاحیت شده باشند، آنگاه در مجموع در ۱۰ استان، رقابتی برای انتخابات شکل نخواهد گرفت؛ با این حال باید منتظر ماند تا آمار نهایی این استانها مشخص شود.
آنچه تاکنون ذکر شد، وضعیت اولیه انتخابات خبرگان است؛ هنوز امکان تأیید صلاحیت برخی افراد و همچنین جابهجایی در برخی حوزهها وجود دارد و هر یک از این دو اتفاق، میتواند منجر به شکلگیری رقابتی حداقلی در برخی از حوزههای مذکور شود. با این حال آنچه واضح است آن است که انتخابات پیش روی خبرگان، یکی از غیررقابتیترین انتخاباتهای سالهای اخیر است و این در حالی است که این نهاد، از اهمیت بسیار بالایی در کشور برخوردار است. اکنون بهطور متوسط بر هر یک کرسی، ۵/۱ نفر رقابت میکنند که این خود نیز عدد بسیار پایینی است. این پرسش مهم باقی است که چرا سرنوشت چنین انتخاباتی به این وضع دچار شد و آیا کسانی که در این سازوکار غیررقابتی انتخاب میشوند، میتوانند بهخوبی مردم را نمایندگی کنند؟