بورس تهران همواره با نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی، همبستگی مستقیمی داشته و بنا به دلایلی مانند تاثیر مستقیم و غیرمستقیم دلار بر سودآوری شرکتهای بورسی، اثر دلار بر ارزش داراییهای تحتتملک شرکتها و ارزش جایگزینی و همچنین تقویت جسارت خریداران برای خرید سهام، نرخ ارز همواره مقوله قابلتوجهی برای بازار سهام تلقی میشود.
روز گذشته (یکشنبه) شاخص کل بورس رشد ۲.۹ درصدی را تجربه کرد که در ۴ماه اخیر بی سابقه بوده است. به این ترتیب در سه روز متوالی شاخص کل به صورت غیر دستوری با رشد حدود ۴.۹ درصد مثبت شد؛ حال آنکه بازدهی بازار از ابتدای سال تنها ۹.۵ درصد بود. در نهایت نماگر اصلی بورس در انتهای معاملات به سطح یکمیلیون و ۱۴۷ هزار واحد رسید.
به گزارش دنیای اقتصاد، تداوم رشد دلار و قرار گرفتن نسبت قیمت به سود بازار در کف ۱۵ ساله که به معنای ارزنده بودن قیمت سهام شرکتهاست، سوخت رشد بازار سهام در سه روز معاملاتی گذشته بودهاند. همچنین، انتشار گزارشهای بهمن ماه شرکتها در کدال اتفاقات خوبی را برای بازار سهام رقم زد؛ بهطوریکه مجموع فروش شرکتهای فعال در بازار سهام به ۲۵۹ همت رسید که از ابتدای سال این میزان فروش ماهانه، بیسابقه بوده است. کارشناسان تاکید دارند مرز ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد، مقاومت روانی آینده را میسازد که در صورت رد شدن آن، انتظارات برای رشد بیشتر شاخص، افزایش پیدا میکند.
سه شنبه، هشتم اسفندماه، شاخصکل بورس تهران، سطح ۲میلیون و ۴۶هزار واحدی را ملاقات کرد، محدودهای که پایینترین سطح ۳ ماه اخیر نماگر اصلی تالار شیشهای محسوب میشد و قابل پیشبینی بود که با نزدیکی شاخصکل به مرز روانی ۲ میلیونواحدی و همچنین رسیدن دلار در بازار آزاد به سقف تاریخی، بورس نیز واکنش مثبتی به ماجراهای مذکور خواهد داشت.
در گزارش هشتم اسفند «دنیایاقتصاد» تحتعنوان «حفظ موقعیت کنونی» و در بخش بررسی سناریوهای آتی بازار نیز به این موضوع اشاره شد که با توجه به رشد دلار در بازار آزاد، احتمالا بازار از این محدودهها نزول معناداری را تجربه نکند و در مسیر صعودی قرار بگیرد. همین موضوع نیز به حقیقت بدل شد و در جریان سه روز کاری، شاخصکل بورس تهران توانست از کف سهماهه خود، رشد ۴.۹۳درصدی را تجربه کند.
در جریان معاملات روز یکشنبه بورس تهران، شاخصکل با رشد ۲.۹درصدی همراه شد و در سطح ۲میلیون و ۱۴۷هزار واحدی کار خود را به اتمام رساند. رشد ۲.۹ درصدی این شاخص، بیشترین رشد درصدی تجربه شده شاخصکل در ۶ ماهه دوم سالجاری بود. آخرینباری که شاخص توانست رشدی بیشتر از رشد روز گذشته در مقیاس روزانه را بهثبت برساند، به پنجم شهریورماه سالجاری بازمیگردد که شاخصکل رشد ۲.۹۳ درصدی را در یک روز تجربه کردهبود. شاخص هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد، در روز گذشته با رشد ۲.۱۵ درصدی همراه شد تا این نماگر نیز به مانند شاخصکل بیشترین رشد روزانه خود از ۵ شهریور سالجاری به بعد را تجربهکرده باشد. در فرابورس نیز شاخصکل این بازار رشد ۱.۷۷ درصدی را ثبت کرد.
همانطور که به کرات در گزارشهای قبلی «دنیایاقتصاد» گفته شده، زخم کاری تصمیمات خلقالساعه سیاستگذار در سالجاری، از گذرگاههای مختلف بازار سهام را در تنگنا قرارداده و سببشده تا تقاضا از تالار شیشهای گریزان شود. بی اعتمادی نسبت به آینده بازار و فعل و انفعالاتی که در ماههای آتی حادث خواهد شد، یکی از مهمترین عواملی بود که در سالجاری، مانع از ورود جریان پول به بازار سهام شد، اما از یک جایی به بعد وقتی دلار مجددا تا حوالی سقف تاریخی خود پیشروی میکند، مطمئنا بازار سهام نیز نمیتواند به این موضوع بی تفاوت باشد.
بورس تهران همواره با نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی، همبستگی مستقیمی داشته و بنا به دلایلی مانند تاثیر مستقیم و غیرمستقیم دلار بر سودآوری شرکتهای بورسی، اثر دلار بر ارزش داراییهای تحتتملک شرکتها و ارزش جایگزینی و همچنین تقویت جسارت خریداران برای خرید سهام، نرخ ارز همواره مقوله قابلتوجهی برای بازار سهام تلقی میشود.
در سالجاری، واکنش بورس تهران به نوسانات قیمت دلار، اندکی با تاخیر همراه بود، در بیان چرایی این امر میتوان به دو موضوع اشاره کرد، اول اینکه بازار سرمایه همواره با یک تاخیر زمانی نسبت به نوسانات قیمت دلار واکنش نشان دادهاست.
عامل دوم نیز به بیاعتمادی بازمی گردد، یعنی با وجود اینکه دلار در بازار آزاد از خود تمایلات صعودی ابراز میکرد، بورس تهران به این موضوع بیتفاوت بود، یعنی سرمایهگذاران حاضر در قلمرو بورس تهران، در محاسبات ذهنی خود به ریسک ناشی از بی اعتمادیها و نااطمینانیها در فضای بازار سهام، وزن بیشتری نسبت به اثر مثبت افزایش نرخ ارز قائل بودند.
یکی از نکات قابلتوجه بازار در روزهای اخیر، استقبال فوق العاده از معاملات صندوقهای اهرمی بودهاست. همزمان با رسیدن شاخصکل به کف سهماهه خود در هشتم اسفند، این صندوقها نیز کف ماههای اخیر خود را در اواخر هفته گذشته بهثبت رساندند، اما پس از تغییر روند در تالار شیشهای، این صندوقها با استقبال گستردهای همراه شده و ارزش معاملات این صندوقها با روزهای قبلی، تفاوت معناداری داشتهاست.
بررسیهای آماری نشان میدهد که بازدهی این صندوقها از کفهای قیمتی بهثبت رسیده در هفته گذشته تا پایان روز معاملاتی گذشته در بازه ۱۱ الی ۱۵درصد قرار داشتهاست که این موضوع، پتانسیل کسب بازدهی در روزهای خوب تالار شیشهای را برای این صندوقها نمایان میسازد.
برخی رشد بورس تهران در روزهای اخیر را به مقوله انتخابات نسبت میدهند، در واقعیت میتوان اینچنین استنباط کرد که هیچ ارتباط معنادار و خاصی میان صعود شاخصهای تالار شیشهای در مقطع کنونی و مساله انتخابات وجود ندارد.
همانطور که سابقا ذکر شد، بورس تهران فقط به رسیدن دلار به سقف تاریخی، واکنش مثبت نشان داده است و مساله مهم این است که افزایش قابلتوجه نرخ ارز در بازار آزاد جسارت و شجاعت خرید را در دل خریداران تقویت کرده است، پس نمیتوان میان رشد بورس تهران و مساله انتخابات مجلس در مقطع فعلی، ارتباط خاصی را ردیابی کرد.
مساله قابلتوجه این است که مجددا امید به تالار شیشهای بازگشته است و اگر سیاستگذار بتواند با تزریق چند خبر مثبت بنیادی به بازار، این شادابی و میل به خرید سهام را در کلیت بازار حفظ کند، میتوان به روزها و ماههای آتی بورس تهران به دید امیدوارانهتری نگریست. بهرغم افزایش نرخ ارز در بازار آزاد، اما اختلاف نرخ نیمایی با دلار بازار آزاد همچنان یکی از مهمترین دغدغههای بورس تهران و سهامداران است.
از سوی دیگر اگر سیاستگذار بتواند در زمینه زدودن سایه قیمتگذاری دستوری از سر صنایع مختلف بازار اقدامات مثبتی را انجام دهد، میتوان به آینده خوشبین بود. گروه پالایشی، پتروشیمی و خودرویی از صنایعی هستند که سیاستگذار میتواند با انجام برخی اقدامات که تغییرات بنیادی را در سودآوری این شرکتها ایجاد میکند، بازار سهام را در کورس نگه دارد. همچنین اگر سیاستگذار بورسی بتواند فضای اطمینان را در تالار شیشهای ایجاد کند، جریان پول با امیدواری بیشتری در صحنه معاملات سهام حضور خواهد یافت. این اطمینانی که صحبت شد از دو محل قابل بررسی است، اول اینکه سیاستگذار باید بتواند در راستای احقاق حقوق سهامداران در زمینههای مختلف بهخصوص قانونگذاریهایی که سودآوری صنایع مختلف بورس تهران را تحتالشعاع قرار میدهد، گام بردارد.
ثانیا سیاستگذار باید به لحاظ مکانیزمهای معاملاتی نیز در بازار اعتماد را برقرار سازد، یعنی بازار را به سمت و سویی هدایت کند که نشانهای از دخالت عوامل خارجی در دستکاری قیمتها در کلیت بازار سرمایه قابلردیابی نباشد، پس نتیجتا میتوان اینچنین استنباط کرد که ادامه مسیر معاملاتی و رشد بازار به حرکات استراتژیک سیاستگذار بورسی بستگی دارد.