فیلم زندگینامهای «چهرههای پنهان» یا «ارقام پنهان» (Hidden Figures) محصولی از کشور آمریکا است که در سال ۲۰۱۶ میلادی تولید شده است. کارگردان این فیلم که به گوشههایی از زندگی سه زن ریاضیدان نظر دارد، تئودور ملفی (Theodore Melfi) است. فیلم با IMDB خوبِ نزدیک به ۸ تاکنون بارها در جشنوارههای سینمایی معتبر از جمله اسکار مورد توجه قرار گرفته است.
«ارقام پنهان» یا «چهرههای پنهان» روایتی از کار و زندگی سه زن رنگینپوست و میهنپرست در ناسا است؛ سه زن در جهانی غیرمعمولی، جهانی که سازندگان آن گمان میکنند معمولی هستند و دیگران غیرعادی!
به گزارش ایسنا، فیلم زندگینامهای «چهرههای پنهان» یا «ارقام پنهان» (Hidden Figures) محصولی از کشور آمریکا است که در سال ۲۰۱۶ میلادی تولید شده است. کارگردان این فیلم که به گوشههایی از زندگی سه زن ریاضیدان نظر دارد، تئودور ملفی (Theodore Melfi) است. فیلم با IMDB خوبِ نزدیک به ۸ تاکنون بارها در جشنوارههای سینمایی معتبر از جمله اسکار مورد توجه قرار گرفته است.
اتفاقات «چهرههای پنهان» در دوران جنگ سرد به وقوع میپیوندد. بهطور مشخص، سال ۱۹۶۱ میلادی است. آمریکا و روسیه با یکدیگر درگیر هستند و هر دو کشور تلاش میکنند تا اولین انسان را به فضا راهی و ثابت کنند که دنیا در دستان چه کسی است. در همین زمان است که جان اف. کندی، رئیسجمهور آمریکا، در یکی از سخنرانیهای معروف خود، ماه را دریایی جدید و قلمروی تازه از «علم» معرفی و عنوان میکند که هر طور شده، کشورش باید به آن دست پیدا کند:
«ما رهسپار این دریای جدید میشویم، زیرا دانش جدیدی برای حصول و حقوق جدیدی برای کسبکردن وجود دارد. ما تصمیم میگیریم که در این دهه به ماه برویم و کارهای دیگری کنیم. نه بهخاطر اینکه کارهای آسانی هستند، بلکه، چون کارهای سختی هستند.»
آمریکا جان گلن (John Glenn) را در منازعه با روسیه که میخواهد یوری گاگارین (Yuri Gagarin) را به فضا بفرستد، مدنظر دارد. در این برهه که عالم سیاست، مردانه است و در رقابت فضایی بینالمللی، مردان حرف اول را میزنند، فیلم «چهرههای پنهان» داستان زندگی سه زن ریاضیدان، کمتر شناختهشده و میهنپرستِ آفریقایی- آمریکایی را به تصویر میکشد که اگر نبودند سرنوشت پروژه فضایی ایالات متحده با عنوان «فرندشیپ ۷» هر روز پیچیدهتر میشد و به عقب میافتاد.
یافتن خواستههای معمولی در دنیای غیر معمولی
کاترین جانسون (Katherine Johnson)، دوروتی وان (Dorothy Vaughan) و مری جکسون (Mary Jackson) سه زن ریاضیدان و «رنگینپوست» هستند که در این دوران بحرانی و البته آکنده از «نژادپرستی» در ناسا، سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا، به کارهای تحقیقاتی در دو شاخۀ ریاضی و مهندسی هوافضا مشغول هستند.
در این فیلم، مسئلۀ نژادپرستی که زن و مرد رنگینپوست هر دو گرفتارش بودند، جای تأمل دارد و برای درک زندگی جانسون و وان و جکسون نیز فهمیدنش اهمیت دارد. رنگینپوستها در این تاریخ به برخی از حقوق خود دستکم در برخی از ایالات متحدۀ آمریکا دست یافتهاند، اما هنوز تا ایدهآلها فاصله دارند. مارتین لوتر کینگ (Martin Luther King) در همین زمانه است که برای حقوق برابر رنگینها با سفیدها فعالیتهای مدنی خود از جمله سخنرانیهای کوبندهاش را دنبال میکند.
آمریکای این دوران طوری گرفتار تبعیض نژادی است که جانسون و وان و جکسون وقتی در ناسا، یعنی محیط کارشان، رفت و آمد میکنند، به چشم کسانی که آنها را نمیشناسند، نظافتچی هستند. کسی به ذهنش نمیرسد که سه رنگینپوست در ناسا شغلی جدی و مهم داشته باشند. در این تاریخ و در سرتاسر آمریکا، بیشتر امکانات و خدمات به دو بخش تقسیم شدهاند: مخصوص سفیدها و مخصوص رنگینها. چرا؟ چون سفیدها دوست ندارند به وسایلی دست بزنند یا از خدماتی استفاده کنند که رنگینها با آن سروکار دارند!
سایه سنگین رنگینپوست بودن همه جا با این زنان دانشمند همراه است. وقتی کاترین جکسون در ناسا ارتقا میگیرد، به بخشی جدید وارد میشود که کارکنان اصلی یا دانشمندان آن همگی مرد و سفیدپوست هستند. این قسمت، چایخوری مخصوص رنگینپوستها و سرویس بهداشتی ویژۀ آنها را ندارد. جکسون برای رفتن به دستشویی هر روز و هر بار که نیاز داشته باشد، باید حدود ۴۰ دقیقه وقت بگذارد تا به نزدیکترین سرویس بهداشتی زنانه که مخصوص رنگ پوستش است، برسد! آن هم وسط محاسبات ریاضی که مشخص میکند فضاپیمای «فرندشیپ ۷» از کجا باید بلند شود و دقیقاً در کجا به زمین بنشیند که دچار آتشسوزی یا اتفاقات اینچنینی نشود.
دوروتی وان نیز نمونه دانشمندی است که بهدلیل رنگ پوستش در ناسا با تبعیضهای نژادپرستانه و مردسالارانه روبهرو میشود. وان در بخشی کار میکند که تعدادی زن ریاضیدان زیر دستش هستند و در واقع یک گروه علمی را در ناسا بهطور اسمی هدایت میکند، اما رسماً این پست و مقام برای او ثبت نمیشود، چون زنهای رنگین نمیتوانند شغل سرپرستی و مدیریت را در ناسا به دست آورند. این تبعیض از طرف دیگر موقع امانتگرفتن کتاب، خودش را نشان میدهد؛ جایی که کتاب مدنظر وان در قفسۀ مخصوص رنگینپوستها نیست و او برای انجام پروژهاش به کتابی نیاز دارد که در قفسۀ سفیدپوستها است. اما کتابدار حاضر نمیشود آن را به وان امانت بدهد.
مری جکسون یکی دیگر از آن زنان ریاضیدان است که تبعیض نژادی اجازۀ پیشرفت به او نمیدهد. او با وجود تخصصش در ریاضی، توانایی حل مسائل مهندسی هوافضا را هم دارد، اما بهخاطر نداشتن یک مدرک، اجازۀ همکاری در بخش جدید ناسا به او داده نمیشود.
جکسون به گذراندن یک دوره و گرفتن مدرک آن نیاز دارد تا بتواند در ناسا و جایی که واقعاً شایستگی آن را دارد، مشغول به کار شود و خودش را ثابت کند. اما گذراندن آن دوره فقط مخصوص مردان سفیدپوست است و به این آسانیها ممکن نیست. جکسون برای گرفتن حق تحصیل در یک مدرسه مجبور میشود به دادگاه شکایت کند؛ دادگاهی که وقتی به آن وارد میشود، به او میگویند روی صندلی ویژۀ رنگینپوستها بنشین.
«چهرههای پنهان» یا «ارقام پنهان» روایتی از زندگی و کار سه زن رنگینپوست و میهنپرست در ناسا است؛ سه زن در جهانی غیرمعمولی، جهانی که سازندگان آن گمان میکنند معمولی هستند و دیگران غیرعادی! جانسون، وان و جکسون در این دنیای پیچیده برای اهداف دور و والای خود که هیچ، حتی مجبور هستند برای سادهترین خواستههای خود تلاش کنند.
آنها مجبور هستند به جامعه بفهمانند که حق رفتن به سرویس بهداشتی سفیدپوستها، امانتگرفتن کتاب از قفسۀ سفیدپوستها و درسخواندن در مدرسۀ سفیدپوستها را دارند. فیلم بهخوبی با خلق موقعیتهای طنز و شاد، تلخی واقعیتهای آن دوره و زمانه را میگیرد؛ واقعیتهایی که حول تبعیض نژادی میگردد. همچنین بهدرستی و مستند گوشههای از تاریخ آمریکا را روایت میکند. اما آنچه در «چهرههای پنهان» و در کنار مسئلۀ سفید و رنگینپوستی نباید از یاد برد، «زنبودن» جانسون و وان و جکسون است.
همه باور دارند که شاید روزی و روزگاری مردهای رنگینپوست و دونژادی و غیرآمریکایی بتوانند در ناسا کار کنند و به بهترین مدارج برسند، اما آیا «زنان رنگینپوست» هم خواهند توانست؟ در واقع، این فیلم صرفاً پیچیدگیهای جامعۀ نژادپرست آمریکا را نشان نمیدهد، بلکه میکوشد تا روایتگر زیست رنگینپوستانی باشد که علاوه بر این خصیصهشان، بهخاطر «زن بودن» هم به حاشیه رانده شدهاند و مجبور هستند مبارزهای دوچندان با تبعیضها داشته باشند.