فوتبال ایران سالهای سال است که شعار مبارزه با فساد سر میدهد، اما در عمل تنها برخی شعارها شنیده میشود و اثری از معرفی مصداق و فرد فاسد نیست.
طبیعی است که فساد در فوتبال بیش از هر فدراسیون دیگری رخنه کرده باشد، چراکه در آن پول زیادی وارد میشود و تعداد صفر قراردادهای منعقدشده در فوتبال تفاوت اساسی به رشتههای ورزشی دیگر دارد. هر وقت رسانه، کارشناس یا افشاگری در فوتبال از فساد دم زده، مدیران فدراسیون فوتبال در مقام دفاع، خواهان شواهد و مدارک شدهاند و برای کشف آن هیچ زحمتی به خود راه ندادهاند.
کمیته های قضایی متعدد فوتبال از انضباطی گرفته تا کمیته اخلاق، به خصوص همین کمیته اخلاق، بدون ذکر نام و حتی گاهی اوقات بدون اعلام حکم صادره، به صورت پنهانی و در خفا برخی را محروم و گروهی را تبرئه میکنند.
بیشتر آنهایی که بدون اطلاعرسانی محروم میشوند هم با اعتراض به کمیته استیناف، حکم رد یا عفو میگیرند و در نهایت آب از آب تکان نمیخورد.
به طور مثال؛ در یک مورد عجیب بازیکنی در باشگاه دولتی فولاد خوزستان؛ هفت فصل است که در لیست حضور دارد اما فقط ۱۶ دقیقه بازی رسمی کرده که از همین مقدار ناچیز هم تنها یک دقیقه در لیگ برتر بوده است!!
برخی سایتها با انتشار این مطلب پرسیدهاند؛ راز بقای این بازیکن ۳۱ساله و گمنام در فوتبال چیست؟ پاسخ البته روشن است...
آیا اگر این تیم، خصوصی بود، مدیرعامل آن جرات داشت یک بازیکن آماتور فوتبال را بدون صلاحیت و کاربرد، هفت سال نگه دارد و قراردادش را تمدید نماید؟! این نا بازیکن ، فامیل و وابسته چه مقام و منصبی است که کسی جرات ندارد کنارش بگذارد؟ این چه ورزشکاری است که طی اینهمه سال نتوانسته حداقل کمی سطح فنیاش را در تمرینات بالا بکشد و برای دقایقی هم که شده، به زمین برود تا چنین آبروریزی رخ نداد!
چنین ورزشکار کماستعدادی، چگونه جای استعدادهای ناب فوتبال جنوب را اشغال کرده و تا کی میخواهد یک سهمیه بزرگسال را بسوزاند؟
پشت او کیست که هر مربی و مدیرعاملی میآید نمیتواند تکانش بدهد و همه مجبورند تحملش کنند؟ سعید آذری و گرشاسبی با آنهمه ادعا چگونه او را عضو تیم کردند و مربی در سطح نکونام چرا عذر او را نخواست؟ او کیست که با تغییر دولت ها و مدیران استانی و کشوری هم، محکم سرجایش هست و در واقع بقایش به مقامات سیاسی هم وابسته نیست؟ او تا حالا چقدر پول بابت قراردادهایش از این تیم متصل به بودجه دولتی گرفته است؟
بگذارید اسمش را بدون تعارف بگوییم؛ نام او ابراهیم سلجوقی است و از سال 1395 و در دوره مربیگری سیروس پورموسوی مربی کنونی استقلال خوزستان، به فولاد پیوست.
بازیکنی ۳۰ ساله که هفت فصل متوالی در لیست باشگاه خوزستانی بوده، اما آمار بازی بسیار بسیار کمی دارد و نگهداشتن او اصلا طبیعی نیست. جرات میخواهد که چنین مورد واضحی را جلوی چشم انبوه رسانهها مرتکب شوند و فکر کنند کسی نمیبیند.
در سایت باشگاه فولاد خوزستان، آمار بازی این بازیکن ۱۶ دقیقه عنوان شده و در لیگ برتر فصل 1400-1399 یک دقیقه و در جام حذفی فصل 01-1400 به مدت ۱۵ دقیقه برای این بازیکن آمار بازی به ثبت رسیده است. او دو سال است بازی رسمی نکرده اما هنوز هست!
در حالی که سایت باشگاه فولاد پست این بازیکن را مهاجم عنوان کرده، ولی وی در یکی از مصاحبههایش پست خود را مدافع اعلام کرده است. جالب است که مصاحبه هم کرده و چنین اعتماد به نفسی هم داشته!
این موارد در حالی رخ میدهد که در فصول گذشته بارها دیده شده که بازیکنان بزرگ فولاد به دلیل پُر بودن لیست و جایگزینی بازیکنان جدید با قلم قرمز مربیان این تیم روبهرو شدند، اما در مورد سلجوقی اوضاع متفاوت است.
باید گفت مشکل امروز فوتبال ایران همین جزئیات و ناعدالتی در سطوح باشگاهی و آکادمی ها است که فساد در آن فراگیر شده و هر فردی با پول و رابطه میتواند فرزند خود را به درجات بالاتر برساند و او را آنجا حفظ کند، بدون آنکه حق او باشد.
عمر حرفهای در رشته فوتبال همین یک دهه است و بازیکنی نظیر سلجوقی، که معلوم نیست در تمرینات حاضر میشده یا خیر؟ حالا به سالهای پایانی گشت و گذار خود در فوتبال نزدیک شده و اگر رضایت بدهد، نوبت به بقیه سفارشیها برسد.