«فکر میکنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آوردهاید؟ طیبالله! بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هر آن که نتوان دید.»
سید عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: «بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد.»
ای کاش میتوانستم تعبیر یوسفعلی میرشکاک را درباره ممیزان این روزگار این جا بنویسم. نه این که محافظه کاری کنم، نه. برای من نوشتنش آسان است، اما حوصله شکایت و دادگاه و این حرفها را ندارم و در ضمن نمیخواهم دوستان خبرآنلاین را به زحمت بیندازم. البته فکر میکنم خیلی هایتان شنیده اید، اما اگر کسی نشنیده و دوست دارد بشنود به مصاحبه ایشان با حسین دهباشی مراجعه بفرماید.
بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی مهر ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلیها دیده اند. بسیاری از رسانههای ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده.
سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرفهای خنده آورنده ترغیب میشود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریالهای داخلی راحتتر است. سریالی که از همه سریالهایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است.
سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالبتر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب میشود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانیها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ.
بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از اینها میفهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.
همین سریال خوشساخت مغرضانه و تحریفگر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریالهای فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلمها و سریالهای مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمیآورد، اما هرجا که میروی بحث سریال حشاشین داغ است؛ و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند.
سری به کتابفروشیها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آنها مراجعه کرده اند و کتابهایی در این موضوعات خواسته اند.
شما از کلمه شبهه میهراسید چرا که فکر میکنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب میدانید، اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمیتوانید درک کنید. نمیتوانید، چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه، چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را میپیماید.
درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن.
الان هم فکر میکنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.
چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن
یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن
حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون
آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن
بر هوا بخیه و به سندان مشت میزنند و به خویش میبالند
گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن
عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ مینشود
گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن