یک جامعهشناس شهری، گفت: با اینکه ۱۵ درصد از جمعیت کشور در تهران زندگی میکنند حدود ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی کشور متعلق به آنهاست؛ یعنی تهران شهری با ارزش افزوده بالاست و نباید تضعیف شود.
خیلی وقت نیست که زمزمه تقسیم تهران به چند استان را میشنویم. براساس گفتههای احمد وحیدی وزیر کشور، موضوع تقسیم استان تهران توسط دولت در دست بررسی است که البته نیاز به تصویب در مجلس دارد.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو گزارش روزنامه ایران درباره بررسی نتایج و پیامدهای جامعهشناختی موضوع تقسیم تهران به ۳ استان است که در ادامه میتوانید بخوانید: خیلی وقت نیست که زمزمه تقسیم تهران به چند استان را میشنویم. براساس گفتههای احمد وحیدی وزیر کشور، موضوع تقسیم استان تهران توسط دولت در دست بررسی است که البته نیاز به تصویب در مجلس دارد. بر این اساس و به استناد حرفهای مسئولان، احتمال دارد تهران به سه استان تقسیم شود که علاوه بر پایتخت، تهران شرقی به مرکزیت ورامین و تهران غربی به مرکزیت شهریار، تشکل و ساختار سیاسی خود را خواهند داشت.
حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس شهری با اشاره به اینکه در کشورمان از حدود ۲۰ سال قبل با پدیدهای به نام ابرشهر مواجه هستیم، میگوید: «تهران به یک ابرشهر تبدیل شده است. یک ابرشهر یکپارچه که همه با هم کار میکنند و عموماً در نقاط اطراف که به ابرشهر پیوستهاند، بسیاری از کارگاهها و صنایع مستقر شدهاند و خدمات سکونتگاهی و کارگاهی به پایتخت ارائه میدهند. باید بپذیریم که اگر تهران نبود کرج همان شهر کوچک ییلاقی باقی میماند و اصلاً شاید اسلامشهری هم وجود نداشت، بنابراین اگر این شهرها رشد کردهاند به واسطه وجود تهران بوده است.»
حسیـن ایمانی جاجرمی درباره نتایج و پیامدهای تقسیم پایتخت به سه استان معتقد است: «قبل از اجرای هر طرح تفکیکی باید در مورد خدمات متقابل و مرزبندیهای مشترکی که این مراکز با هم دارند اقدامات کارشناسی مؤثر و دقیقی انجام شود، هر چند الگوهای جهانی نشان میدهند که در این موارد در بسیاری از کشورها به سراغ وحدت مدیریت رفتهاند و به صورت یکپارچه مدیریت میکنند، زیرا بسیاری از سازمانها به هم وابستهاند و جدا کردن هر کدام شاید اداره کردن امور را سخت کند.»
وی با تأکید بر اینکه پایتخت جنبههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی دارد، میگوید: «با اینکه ۱۵ درصد از جمعیت کشور در تهران زندگی میکنند حدود ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی کشور متعلق به آنهاست. یعنی تهران شهری با ارزش افزوده بالاست و نباید تضعیف شود، ولی شکی نیست که باید مشکلات را هم حل کنیم و این قابل درک است.
به نظرم مراکز اطراف به اندازه تهران روند توسعه را طی نکردهاند، اما راه این است که سازکارهای مشترکی مثل شورای منطقه تهران یا شهرداری مناطق تهران و مواردی از این دست ایجاد کنیم که همه مکانهای اطراف تهران هم در آن نماینده داشته باشند که قطعاً منافع زیادی هم برای این مناطق و هم برای تهران خواهد داشت.»
ایمانی جاجرمیبا تأکید بر اینکه ایجاد مالهای تجاری یکی از شیوههای مدیریت منطقهای است، عنوان میکند: «تهران فرصتهای اقتصادی زیادی دارد که میتوانیم برای توسعه مناطق کمترتوسعهیافته از آن استفاده کنیم، یک مورد همین مالهای تجاری است.
در همه دنیا این مالها را در مناطق حومه شهری درست میکنند و میبینیم که چند سالی است این مراکز در شهرهای اطراف تهران هم ایجاد شده است یا ایجاد شهرهای جدید قطعاً میتواند به توسعه این مناطق کمک کند که در اطراف تهران هم ایجاد شدهاند، بنابراین بسیاری از مسائل را میتوانیم منطقهای حلوفصل کنیم تا مناطق پیرامون هم وارد روند رشد و توسعه شوند و بتوانند از امتیاز پیرامون بودن استفاده کنند، مثلاً مالیات و عوارضی که از تهران دریافت میشود میتواند یکی از منابع ثروت برای این مناطق باشد.»
این جامعهشناس شهری با تأکید بر اینکه باید مردم این مناطق و مشکلاتشان دیده شود، میگوید: «به مردم این مناطق باید حق بدهیم، چرا که به نسبت تهران از نعمت توسعه برخوردار نشدهاند و در واقع حضور دارند تا بیشتر مشکلات تهران را حل کنند و این کار را هم به نحو احسن انجام میدهند، هر چند بیشتر آنها به ظرفیتهای کارگاهی و سکونتگاهی تهران تبدیل شدهاند، ولی محیطزیستشان قربانی شده و به هر حال آسیبهایی متحمل شدهاند.
باید بپذیریم که گاهی در این مناطق فضاهای زیادی بدون مدیریت رها شده یا به دلیل در حاشیه بودن چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند و مسائل آنها در سطح کلان و ملی مطرح نشده است. حتی گاهی شهرداریها و شوراهایشان مشکلات زیادی داشتهاند، در حالی که قدمت تاریخی برخی از آنها مثل ری از تهران هم بیشتر است، این مسائل را باید بپذیریم.»
طرفداران این طرح معتقدند، یکی از دلایل اصرار مسئولان برای تقسیم تهران تجربه موفقی است که با استان شدن کرج و تشکیل استان البرز به دست آمده است و حالا ایجاد استانهای غربی و شرقی برای تهران میتواند بار زیادی را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی از روی دوشهای تهران بردارد.
آنها مهمترین اهداف تقسیم تهران را مرکزیتزدایی برای تسریع در روند خدماترسانی به شهروندان، سرعت بخشیدن به امور اداری، کاهش بوروکراسی، تخصیص اعتبارات و استفاده از منابع هر شهر برای توسعه آن، عنوان میکنند.
این نکتهای است که احمد وحیدی وزیر کشور نیز بر آن تأکید داشته است: «در بعضی از شهرهای استان تهران وضع خوب است و در برخی شهرها وضعیت مناسبی نداریم؛ به همین دلیل مدتی است که بحث تقسیم تهران مطرح است.» بر اساس گفتههای وزیر کشور، استانهای غربی و شرقی تهران با هدف رسیدگی بهتر به شهرهای کمترتوسعهیافته تشکیل میشود.