مدتی است فضای مجازی پر شده از پستهای خبری با عنوان بازی کلیکی همستر کامبت تلگرام که ۶۰ میلیون نفر را در دنیا که قطعا از این تعداد، چند میلیونشان هم در ایران هستند با انگیزه کسب درآمد سرگرم خود کرده است.
دکتر علی نیک جو، روانپزشک و روانکاو به این بهانه و با تاکید بر اینکه انگیزه و اشتیاق مردم در جامعه امروزی ما از منظر اقتصادسیاسی کاملا قابل درک و توجیه است، میگوید:
به گزارش خبرآنلاین، نباید فراموش کنیم آن چیزی که ما با آن کار و امرار معاش میکنیم و ساعات زندگیمان را میگذرانیم به آرامی بخشی از هویت ما و شخصیت و معنای زندگی ما میشود. کسی که بخش زندگی خود را صرف دلالی میکند عملا در سایر موقعیتهای زندگی هم دیگران را به مثابه شئی میببند که قابل خرید و فروش هستند.
او ادامه میدهد: چنین نگاهی فقط به خرید و فروش دلار، طلا، سکه و خانه محدود نمیشود بلکه به سایر امروز رندگی هم انتشار پیدا میکند. کسانی که بطور مدام و مکرر، وقتشان را صرف جریانی برای کسب پول بیشتر میکنند عملا چیزی از تعقل، حسکردن و اندیشیدن در کارشان نیست بلکه صرفا تبدیل به رباتی برای کسب درآمد شده که بتدریج چیزی از وجوه انسانیت ما باقی نمیگذارد.
هر چه هست مردم ما فارغ از تمام محدودیتهای اعمال شده بر روی پیام رسان تلگرام با هیجان بیشتری برای تهیه پروکسیهای قویتر و حضور دائمی در این فضا در حال تکاپو هستند.
در این بین، اما افراد محتاطتر با رد هر گونه منفعت در این بازی با بکاربردن ضربالمثلهایی مانند [پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود]زنگ خطرهایی را به دوستداران پر شمار این بازی سکه اندوزی گوشزد میکند.
لطفاً معادله روانی با ترکیبی (فعالیت کم> سکه اندوزی> حس پاداش> ترشح دوپامین در مغز> عادت سازی روانی) را در نظر بگیریم و به رابطه این گزارهها بیندیشیم
حال با اذعان نظر در اینکه هیچ شکست یا حرکت رو به عقبی در این بازی وجود ندارد یعنی یا سکه به دست میآوری یا با خرج کردن سکه سرعت جذب بیشتر در زمان به دست میآوری و تجربه موفق نات کوین این سکه اندوزی نیز احتمالاً وابسته به دلار است و امیدآفرینی ذهنی که به وجود آمده است.
میتوان نتیجه گرفت که معادله فوق با در نظرگیری این ۲ عامل چند آسیب جدی را میتواند از لحاظ روحی و روانی در پی داشته باشد.
اول اینکه طبق این فرمول مغز ما به یک روند رو به جلو عادت سازی روانی وابسته به مسائل مالی اعتیاد پیدا میکند و هر گونه خلل یا از دسترس خارج شدن این بازی و یا کلاً فیک بودن ماهیت یا درآمد متصور میتواند یک سرخوردگی شخصی و عمومی را در جامعه فراگیر نماید که بسته به سابقه روانی فرد یا میزان حسابی که شخص روی این درآمد باز کرده متغیر است.
دوم؛ در صورت مساعد بودن شرایط و واقعی شدن سکه اندوزی در مرحله اول یک بستر آماده اجتماعی برای حرکت گستردهتر به سمت در آمد بیشتر مهیاست که هم معادله ذهنی آنها در مورد زحمت کشیدن و عرق ریختن و در آمد زایی تغییر کرده و هم در صورت شکست در سطحی بالاتر از مورد قبلی تأثیرات منفی آن در خانواده و جامعه پدیدار میشود.
سوم؛ فارغ از زمینه شناسی علل گرایش مردم به این بازی که قطعاً مسائل اقتصادی زیربنای قدرتمند آن هستند غرق شدن بدون ذهن آگاهی میتواند تکانههای اجتماعی و فرهنگی مؤثری را در دراز مدت برای تودههای مردمی داشته باشد که توجه به نکته پایانی خالی از لطف نیست.
با توجه به گزارههای ناقص فرا تحلیلی در مورد این بازی و تا زمان تکمیل شدن اطلاعات رسمی لازم، نیاز هست که ضمن توجه به فرمول پیش گفته با احتیاط لازم از هر گونه درگیر شدن ذهنی و حساب باز کردن مالی حتی در صورت موفقیت در مراحل ابتدایی احتمالی خودداری گردد و با نوعی ذهن آگاهی و کنترل هیجانی نسبت به این عادت سازی واکنش آگاهانه داشته باشیم.