شورای نگهبان یک جمع تخصصی است و مبنایش قانون است. مصلحتسنجی به آن معنایی که گفته میشود، راهی در شورا ندارد. مبنا آن چیزی است که در قانون ذکر شده است. در مورد شرایط داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری ما با اصل ۱۱۵ قانون اساسی مواجه هستیم که تأکید دارد نامزدهای ریاست جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی باشند و برخوردار از شرایطی مانند مدیر و مدبّر بودن باشند.
هادی طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان در گفتگو با KHAMENEI.IR به بررسی و تشریح روند احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری پرداخته است که در ادامه میخوانید:
در دوره چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری، از بین افرادی که برای ثبتنام به وزارت کشور مراجعه کرده بودند، در حدود هشتاد نفر از داوطلبان شرایط اولیه را برای ثبتنام جهت نامزدی ریاست جمهوری دارا بودهاند. چه فرایندی طی شد تا شورای نگهبان صلاحیتهای داوطلبان نامزدی در این دوره از انتخابات را بررسی کند؟
همه هشتاد نفری که داوطلب نامزدی در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری بودند، در صحن شورا پروندهشان طرح و بررسی شد.
ابتدا گزارشی درباره سوابق و خصوصیات هر یک از داوطلبان داده میشد و پس از آن استعلامهایی هم که درباره افراد انجام شده بود، طرح میشد. سپس اعضای شورای نگهبان بر اساس شناخت و اطلاعاتی که داشتند، به صورت مستقل نظرات خود را بیان میکردند. در نهایت نیز رأیگیری میشد.
بر اساس قانون، وظیفهی سنگینی برعهدهی اعضای شورای نگهبان گذاشته شده است؛ لذا مباحث کاملاً جدی انجام شد. پس از انجام مباحثات، داوطلب باید هفت رأی احراز از اعضای شورا کسب میکرد تا گفته شود احراز صلاحیت در مورد آن شخص صورت گرفته است. اگر آراء حتی یک عدد کمتر میشد یعنی شش نفر رأی مثبت میدادند، احراز صلاحیت صورت نمیگرفت.
نحوه تشخیص صلاحیت و احراز آن برای اعضا چگونه است؟ آیا توصیههای بیرونی اثری میتواند بر رأی نهایی بگذارد؟
خیر هیچ کدام از اعضای شورای نگهبان با توصیه و مباحثی از این دست، نظرش تغییر نمیکند. شورا کاملاً مستقل است. اعضا ممکن است دادههای مختلفی دریافت کنند؛ استعلام است، مباحثه است، نکات است، پرونده هم مطالعه میشود، اما در نهایت هر شخص بین خودش و خدای خودش بر اساس مستندات و سوابق گفته شده به جمع بندی میرسد و آن تشخیصی را که قانون برعهدهاش گذاشته است، انجام میدهد.
مبنای تشخیص یک خطکش مهم دارد و آن ضوابط قانونی است. مبنای ما در شورای نگهبان قانون است و بر مبنای آن رأیگیری انجام میشود. رأیگیری به صورت مخفی بود؛ بدین معنا که اسامی در برگههای رأی مخفی نوشته میشد و هر یک از اعضا، گزینهی احراز صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت را انتخاب میکردند و در نهایت شمارش آرا صورت میگرفت.
این فرایند در خصوص هر ۸۰ نفر طی شد؛ حتی یک نفر از این ۸۰ نفر نبود که این فرایند در موردش طی نشود و اتفاق نیفتد. تمام تلاش شورا این بود که کار در نهایت صحت، دقت و اتقان و البته با مقداری تسریع انجام شود که فرصت برای تبلیغات انتخاباتی وجود داشته باشد.
آیا در احراز صلاحیتها و بررسی صلاحیتهای نامزدها، مصلحتسنجی هم اثر دارد؟
شورای نگهبان یک جمع تخصصی است و مبنایش قانون است. مصلحتسنجی به آن معنایی که گفته میشود، راهی در شورا ندارد. مبنا آن چیزی است که در قانون ذکر شده است. در مورد شرایط داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری ما با اصل ۱۱۵ قانون اساسی مواجه هستیم که تأکید دارد نامزدهای ریاست جمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی باشند و برخوردار از شرایطی مانند مدیر و مدبّر بودن باشند.
تلاش تکتک اعضای شورای نگهبان این بود، در مورد آن شخصی که میخواهند رأی بدهند این اوصاف را احراز کنند لذا مصلحتسنجی به معنای اینکه کسی شرایط را نداشته باشد و احراز صلاحیت شود، صورت نگرفت. مبنا قانون و احراز شرایط قانونی است که به وسیله تشخیص اعضا صورت میگیرد.
نظر شخصی شما درباره حضور جناحهای مختلف و افراد مختلفی که تأیید صلاحیت شدند چیست؟ این را نشانه چه میدانید و چه برداشتی میتوان داشت؟
حضور جریانات سیاسی مختلف در انتخابات، یک فرصت برای کشور است؛ اینکه جریانات سیاسی مختلف نسبت به موضوعات مختلف کشور فکر کرده و راهکار ارائه داده باشند، برای حل مسائل کشور مفید است و این راهکارها به کار گرفته میشود.
وقتی به سوابق انتخاباتها و خروجیهایی که پدید آمده نگاه میکنیم، شاهد رقابت گروههای سیاسی مختلف و روی کار آمدن دولتهای مختلف هستیم. گروههای سیاسی، سلایق، احزاب و جریانات مختلف با انتخاب و ارادهی مردم فرصت خدمت پیدا کردند و تشکیل دولت دادند.
اگر اسامی رؤسای جمهور و دولتها را در ذهنمان مرور کنیم؛ یعنی دولت فعلی را با دولت قبل از خودش مقایسه کنیم. دولت قبلی را با دولت قبلتر از خودش مقایسه کنیم و همینجور عقب برویم، خواهیم دید که سلایق گوناگون با انتخاب مردم دولت را به دست گرفتند. در مجالس شورای اسلامی هم به همین صورت بوده است. گفتمانهای مختلفی در مجالس حضور داشتند که میتواند صحه بر این مطلب باشد که با رأی و اراده مردم، گروههای مختلف و رویکردهای گوناگون که گاهی خیلی هم متفاوت از هم بودند انتخاب شدند. انشاءالله در آینده هم به همین صورت خواهد بود.
شما در ادبیات خودتان از عبارت احراز صلاحیت استفاده میکنید و از تأیید یا رد صلاحیت چیزی نمیگویید. تفاوت این دو و نسبت این عبارات با قانون انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
در انتخابات ریاست جمهوری برخلاف انتخابات مجلس یا انتخاباتهای دیگر با مفهوم رد صلاحیت مواجه نیستیم و با دو مفهوم احراز صلاحیت و عدم احراز صلاحیت مواجه هستیم.
سطح انتخابات ریاست جمهوری و جایگاه ریاست جمهوری، سطح بالایی است. اوصافی که در قانون اساسی ذکر شده نظیر رجل سیاسی، رجل مذهبی، مدیر، مدبّر و سایر اوصاف در حد ادارهی کشور مدنظر است؛ لذا یک کسی ممکن است یک نمایندهی مجلس خوبی باشد، یک وزیر خوبی باشد، یک مسئول خوبی باشد و در جایگاه خودش هم دانش تخصصی لازم را داشته و توانمندی اجرایی کافی هم داشته باشد، اما همین آدم در یک مصدر دیگر یعنی در یک وزارتخانه دیگر و در یک جایگاه دیگر نتواند آنجا را خوب اداره بکند. آیا این بدان معناست که او مشکلی دارد؟ خیر مشکلی ندارد لذا با رد صلاحیت مواجه نمیشود بلکه با عدم احراز صلاحیت مواجه میشود. یعنی مدیریت آن شخص مثلاً در این سطحی که بوده خوب بوده، اما در حد اداره کشور نیست.
در قانون انتخابات ریاست جمهوری موضوع رد صلاحیت پیشبینی نشده است. البته ممکن است در مورد کسی مشکلاتی هم مطرح باشد، اما عموم آن کسانی که احراز صلاحیت نمیشوند، کسانی هستند که اعضای شورا آن سطح عالی برای ادارهی کشور را در فرد احرازشده نمیبینند.
رئیسجمهور عالیترین مقام پس از رهبری است. پس آن فرد باید بتواند هیئت وزیران را اداره کند. در بحرانها و مسائلی که پیش میآید به خوبی تصمیم بگیرد، عاقبتاندیشی کند، و امور کشور را به پیش ببرد؛ چنین سطحی مدنظر قانونگذار بوده است.
درباره اخلاق انتخاباتی، آیا این موضوع صرفاً یک بحث اخلاقی است یا اینکه در فرایند انتخابات هم نقش دارد؟
در برگزاری فرایند انتخابات هم مجری و هم ناظر شورای نگهبان است. ناظر از ابتدای آغاز فرایند انتخابات که ثبتنام است تا روز رأیگیری و شمارش آراء و در نهایت در بررسی صحت انتخابات نیز نظارت خواهد کرد؛ بنابراین شورای نگهبان بر کل فرایند انتخابات نظارت دارد.
در کنار بحثهای قانونی و حقوقی حوزهی نظارت، رعایت اخلاق انتخاباتی نیز به مردم و کاندیداها کمک خواهد کرد.
نامزدها در یک فضای آرام و منطقی میتوانند خودشان را معرفی کنند و برنامهای که دارند را به استحضار ملت شریف ایران برسانند تا مردم تصمیم درست بگیرند. اگر فضا به نحوی غبارآلود شود و با تخریب همراه باشد، مردم از شناخت نامزدها باز میمانند.
رعایت اخلاق انتخاباتی، فضای امن و آرام ایجاد میکند تا هدف تبلیغات یعنی معرفی نامزدها و برنامههایشان محقق شود. بالاخره کشور با مسائل مختلفی مواجه است. برنامههای نامزدها باید برنامههای عملی برای پیش بردن امور و حل مسائل کشور باشد. در یک فضای منطقی و در یک فضایی که اخلاق بر آن حاکم است، میتوان حرفها را به گوش مخاطبان و رأیدهندگان رساند. انشاءالله اگر همه عزیزان به این موضوع توجه داشته باشند، نتیجهاش انتخاب خوب و دقیق مردم خواهد بود.