اگرچه این اولینبار نیست و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود که اسم علی دایی در تاریخ فوتبال تبدیل به شناسنامه فوتبال ایران میشود، ولی رفتاری که با این ستاره در ایران میشود، چندان زیبنده نیست. واضح است منظور، رفتار مسئولان با علی دایی است. او سالهاست از مربیگری در فوتبال ایران دور مانده و اگرچه میگوید تصمیمی خودخواسته است، ولی ایجاد محدودیتهای گاه و بیگاه برای او که اسمش اعتباری برای فوتبال ایران است، میتواند موجبات ناامیدی بیشتر برای او شود
روزنامه شرق نوشت: دو گل تازهای که لیونل مسی، فوق ستاره آرژانتینی، در دیدار اخیر تیمش مقابل گواتمالا به ثمر رسانده باعث شده تا بار دیگر نام علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، در دنیا مطرح شود. دلیلش این است که مسی با گلهای اخیری که وارد دروازه رقیب کرده، تعداد گلهای ملیاش را به ۱۰۸ رسانده و باعث شده تا تعدادی از این بنویسند که او به رکورد گلهای ملی علی دایی رسیده و تعدادی دیگر هم از این بگویند که او هنوز یک گل دیگر باید بزند تا به رکورد علی دایی در تاریخ برسد.
دایی، اسطوره بیبدیل فوتبال ایران، تا همین یکی دو سال قبل با زدن ۱۰۹ گل ملی، رکورددار گلهای زده در این عرصه بود، ولی بعدها کریستیانو رونالدو، فوق ستاره پرتغالی، از راه رسید و این رکورد را شکست و بهبود بخشید. البته که این تمام ماجرا نیست؛ چراکه فیفا بعدها با منتشرکردن اطلاعاتی درباره یکی از دیدارهای تیم ملی فوتبال ایران، یکی از بازیها و گلهای زده ملی علی دایی را از چرخه خارج کرد و باعث شد تا اینطور تلقی شود که تعداد گلهای ملی علی دایی نه ۱۰۹ گل، بلکه ۱۰۸ گل است. ماجرای این یکی کمی عجیب و غریب است؛ چراکه علی دایی سال ۲۰۰۰ در جدال با اکوادور گلزنی کرده، ولی فیفا سه سال پیش، این بازی را از چرخه بازیهای رسمی تیم ملی خارج کرد. ظاهرا اکوادور در آن بازی نه با تیم اصلی بلکه با تیم زیر ۲۳ سالها یا المپیکش در بازی حاضر شده است.
تیم ملی در اوایل سال ۲۰۰۰ برای برگزاری سه بازی دوستانه به آمریکا رفت که یکی از آن مسابقات با تیم ملی اکوادور بود؛ همان دیداری که برای اولین بار جواد نکونام هم به میدان رفت. مرور اسناد تاریخی نشان میدهد سرمربی تیم ملی اکوادور در آن مقطع، هرنان داریو گومز بوده، ولی در آن مسابقه مربیای به نام آلفردو انکالادا سکان هدایت این تیم را بر عهده داشته و همین مسئله باعث شده تا فیفا این بازی را ملی حساب نکند. تیمی که اکوادور در آن مسابقه به زمین فرستاد، متفاوت از تیمی بود که سال بعد در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ و سال بعد از آن در خود جام جهانی بازی کرد و ظاهرا بنا بر این دلایل، فیفا این بازی را در زمره بازیهای ملی قرار نداده است.
همانطور که عنوان شد، در آن مسابقه علی دایی هم حضور داشت و با این شرایط تنها بازی ملی کمشده دایی مقابل اکوادور است. در آن بازی که با پیروزی ۲ بر یک ایران به پایان رسید، گل اول ایران توسط علی دایی وارد دروازه حریف شد و در صورت حذف این مسابقه از فهرست بازیهای ملی یک گل از مجموع گلهای ملی دایی کسر شده است. این اتفاقات در شرایطی در سطح ملی ایران از یک سو و در آمار شخصی علی دایی از سوی دیگر رخ داده که فیفا بارها تعداد گلهای زده علی دایی در عرصه ملی را ۱۰۹ تا حساب کرده است.
حالا این مورد فرع داستان است؛ چراکه چه با ۱۰۸ گل و چه با ۱۰۹ گل، اسم علی دایی دوباره این روزها مطرح شده و فضایی مشابه با زمانی که کریستیانو رونالدو قصد داشت رکورد دایی را بشکند، در رسانههای دنیا به وجود آمده است. درست است که رکورد علی دایی دوباره شکسته شده یا بهزودی برای دومین بار میشکند و او را به رتبه سوم برترین گلزنان تاریخ ملی در دنیا میفرستد، ولی این واقعیت را از نباید از یاد برد که شکسته شدن این رکورد به دست ابرستارههایی همچون رونالدو و مسی، اهمیت کاری را که علی دایی انجام داده برجسته و پررنگ میکند. در کنار این مورد، اسم علی دایی هر بار که در چنین مواردی در فوتبال مطرح میشود، یادآور فوتبال ایران خواهد بود که دوباره سودش را کشور خواهد برد.
اگرچه این اولینبار نیست و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود که اسم علی دایی در تاریخ فوتبال تبدیل به شناسنامه فوتبال ایران میشود، ولی رفتاری که با این ستاره در ایران میشود، چندان زیبنده نیست. واضح است منظور، رفتار مسئولان با علی دایی است. او سالهاست از مربیگری در فوتبال ایران دور مانده و اگرچه میگوید تصمیمی خودخواسته است، ولی ایجاد محدودیتهای گاه و بیگاه برای او که اسمش اعتباری برای فوتبال ایران است، میتواند موجبات ناامیدی بیشتر برای او شود.
داستان ممنوعالخروجیاش، پلمب رستوان و مغازه، بازگرداندن هواپیمایی که حامل همسر و فرزند او بود، ضبط پاسپورت و ممنوعالمعاملهشدن اتفاقاتی است که بر علی دایی در این یکی دو سال رفته است. اگرچه با درایت مسئولان تعداد زیادی از این محدودیتها برداشته شده و علی دایی مشکلات گذشته را ندارد، ولی پسندیده است که در چنین فضایی که دنیا، فوتبال ایران را به اسم علی دایی میشناسد، از ظرفیت جهانی او استفاده شود تا سودش را ایران ببرد. بدیهی است که برای رسیدن به چنین هدفی، ابتدا باید قدردان جایگاه علی دایی و چهرههای مشابه در داخل بود و سپس از اعتبار آنها به سود منافع فوتبالی بهره برد.