۴ روز تا انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است. تغییر دولت، حوزههای مختلفی را تحت تاثیر قرار خواهد داد که سیاست خارجی نیز یکی از آنهاست. سفیر سابق ایران در انگلستان اعتقاد دارد که توازن و تعادل، حلقه مفقوده سیاست خارجی ایران است.
فرارو- ایران طی دو دهه گذشته درگیر مساله هستهای و تحریمهای گسترده بینالمللی بوده است. شاید به همین دلیل، سیاست خارجی بیش از آن که در کشورهای دیگر در معرض توجه عموم باشد، در ایران میان مردم جا دارد. برای بررسی اولویتهای سیاست خارجی در دولت چهاردهم و مسیرهای پیشروی ایران در دولت هر کدام از نامزدها، فرارو با سیدجلال ساداتیان، سفیر سابق ایران در انگلستان و تحلیلگر سیاست خارجی به گفتگو نشسته است:
مهمترین اولویت سیاست خارجی کشور در دولت آینده چه باید باشد؟
ساداتیان: خلاصهاش میشود توازن و تعادل. با توجه به این که چه کسی دولت چهاردهم را تشکیل بدهد، نقشه راه سیاست خارجی کشور میتواند متفاوت باشد. اما آن چه منافع ملی کشور را تامین میکند، بر اساس تجربهای که در این چند سال اخیر با آن مواجه شدیم، این است که دولت بعدی بتواند توازن در روابط خارجی را با همه کنشگران برقرار کند. ما دارای موقعیت بسیار ممتازی در این منطقه هستیم، اما به دلیل گرایش به یک سمت و عدم برقراری تعادل و توازن در روابط خارجی و مشکلاتی که با اروپا با امریکا داشتهایم، راه را برای سوء استفاده کشورهای دیگر باز کردهایم.
هر کدام از کشورهای همسایه به نحوی تعرضاتی نسبت به ایران دارند. کویت و عربستان چشم طمع به میدان گازی آرش دوختند و نامش را الدوره گذاشتهاند. امارات مدتهاست که ادعاهایی را درباره سه جزیره ایران مطرح میکند. طالبان سر مسئله حقابه ایران بازی در میآورد. آذربایجان بر سر گذرگاه زنگزور برای ایران مساله درست کرد. ترکیه با ما روابط خوبی دارد، اما از طرف دیگر چشم طمع دستیابی به سرزمینهای ترکزبان شرق آسیا از طریق ایران دوخته است. روابط اقلیم کردستان عراق با اسرائیل باعث بروز برخی درگیریها شد. سوریه و عراق که هر دو حیاتشان را مدیون جمهوری اسلامی هستند، خیلی صاف و صادق با ما برخورد نمیکنند.
برداشت من از صحبت شما این است که میتوانیم و باید با کشورها تعامل داشته باشیم، اما این لزوماً به معنای دوستی با آنها نیست.
بله؛ بخواهم مساله را بشکافم، باید این حقیقت را تشریح کنیم که الان همه کشورها در عین رقابت با یکدیگر کار میکنند. الزاماً دوست و رفیق هم نیستند. اروپاییها، روسها، چینیها و آمریکایی در سطوح مختلف با یکدیگر کار میکنند. به طور مشخص چین سر موضوع تایوان با آمریکا درگیر است، اما دو طرف مراوده و تبادلات تجاری دارند. چون منافعشان از همه چیز برایشان اهمیت بیشتری دارد. ما هم باید منافع خودمان را از طریق این مراودات و همکاریها تامین کنیم. وقتی به یک طرف میل میکنیم، به طور طبیعی دچار مشکلات در سطح بین المللی و در روابط دوجانبه میشویم. در میان این طوفان مشکلات، دیگران هم فکر میکنند که میتوانند تعرضاتی به منافع ایران داشته باشند. چون دستمان برای مقابله پر نیست. بنابراین، توازن در سیاست خارجی برای ما بسیار مهم است.
از میان ۶ نامزدی که در انتخابات هستند، ۳ نام بیشتر از دیگران شنیده میشود؛ جلیلی، قالیباف و پزشکیان. پیشبینی شما از سناریوی سیاست خارجی دولت هر کدام از این نامزدها چیست؟
اجازه بدهید سوال شما را بر اساس عملکردها و مواضع پاسخ بدهم. عملکرد آقای جلیلی ایجاد مانع بوده است. مثلاً در ارتباط با FATF ایجاد مانع کرد که ضرر و خسارت آن متوجه مردم شد. پول کالاهای صادراتی نمیتوانستیم وارد کشور کنیم یا برای بازگشت پوب باید هزینه میکردیم. از این ماجرا هم بخش خصوصی و هم بخش دوتی متضرر شدند. عملکرد ایشان در در خصوص مذاکرات هستهای در دوره مسئولیت خودشان و همچنین نظراتش راجع به برجام هم مشخص است.
سال ۱۳۹۲ در مناظرات آقای ولایتی با صراحت گفت که مذاکره جای بیانیه خواندن نیست. فرجام این روند هم که در دوران احمدینژاد رخ داد، قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت بود. مخالفتهای بعدی ایشان با برجام هم موجود است. در حالی که تیم روحانی و ظریف آمدند کار خودشان را در ترمیم این خرابکاریها انجام دادند و گشایشهایی در سالهای ۹۵ و ۹۶ ایجاد شد که در نهایت ترامپ دیوانه از برجام خارج شد. فکر میکنم سیاست خارجی دولت جلیلی، ادامه همین نگاه و سوابقش باشد. سیاست خارجی باز نخواهد بود. در حالی که سه کشور اروپایی قطعنامه علیه ایران از شورای حکام آژانس گرفتند که میتواند باعث فعال شدن مکانیسم ماشه شود، ایران دوباره به شورای امنیت برود و تحت تحریم این نهاد قرار بگیرد. در این صورت، افغانستان و عراق هم با ما کار نخواهند کرد. این دیگر تحریمهای اروپا و آمریکا نیست؛ همان تحریمهای شورای امنیت است که کشورها ملزم به رعایت آن هستند.
آقای قالیباف نفر بعدی است که احتمال پیروزی او وجود دارد. قالیباف تحت تاثیر بخشی جریان اصولگرایی است و بعید است که سیاست خارجی خیلی باز داشته باشد.در مناظرهها و سخنرانیها، میگوید با دنیا تعامل میکنم. ولی تضادهایی در گفتههای ایششان وجود دارد. مثلا وقتی راجع به FATF و برجام سوال میکنند، جواب روشنی نمیدهند. قالیباف تحت تاثیر این جریان اصولگرایی نمیتواند گشایشی در سیاست خارجی ایجاد کند و با دست باز مواجه نخواهد شد. این تفکر در چارچوب تقابل خود را تعریف میکند.
دکتر پزشکیان با صراحت اعلام کرد که بدون ارتباط با دنیا، نمیشود کاری از پیش برد. با توجه به این که آقای پزشکیان، دکتر ظریف را به عنوان مشاور کنار خود دارد، احتمال میدهم که در صورت تشکیل دولت، نگاه تنشزدایی خواهد داشت.