bato-adv
bato-adv

فروش عجیب بلیت نمایش بدون کارگردان با نوید محمدزاده و بهرام رادان

فروش عجیب بلیت نمایش بدون کارگردان با نوید محمدزاده و بهرام رادان

تماشاگر، مهم‌ترین سرمایه یک اثر هنری است. بارها در این باره داد سخن داده‌ایم، اما به نظر می‌رسد که این جمله زیبا واقعاً در حد شعار است و نه‌تنها مدیران هنری به آن پایبند نیستند که از آن بدتر، برخی از هنرمندان هم به آن بی‌توجهی می‌کنند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۹ - ۰۶ تير ۱۴۰۳

به‌تازگی پیش‌فروش بلیت نمایش موسیقایی «سی‌صد» آغاز شده است، این در حالی است که هنوز بخشی از عوامل این کار از جمله کارگردان آن معرفی نشده است.

به گزارش ایسنا، چنین اتفاقی اگر بی‌سابقه نباشد، قطعا کم سابقه است چراکه پیش‌فروش بلیت یک اثر هنری اعم از تئاتر یا کنسرت موسیقی زمانی آغاز می‌شود که همه عوامل گروه به صورت قطعی مشخص شده باشند تا تماشاگر بداند برای تماشای چه کاری قرار است هزینه کند و قرار است محصول هنری چه کسانی را به تماشا بنشیند.

این اثر نمایشی موسیقایی به عنوان پروژه‌ای از سهراب پورناظری معرفی و اعلام شده که نوید محمدزاده، بهرام افشاری و بهرام رادان بازیگران آن هستند و قرار است بازیگران دیگری نیز در کنار آنان به ایفای نقش بپردازند اما عجیب است که در خبر پیش فروش این کار نه نام کارگردان اعلام شده و نه نام بازیگران دیگر و نه حتی نام نویسنده ولی در عوض تا دل‌تان بخواهد اسامی حامیان مالی کار به چشم می‌خورد. هر کسی که کوچک ترین نسبتی با کار هنری داشته باشد، خوب می‌داند که انتخاب اعضای گروه با کارگردان است. هرچند سرمایه‌گذاران نیز در این زمینه اعمال نظر و گاهی هم گزینه‌های خود را تحمیل می‌کنند، اما در هر حال، باید در گام اول کارگردانی وجود داشته باشد که سرمایه‌گذار نظر خود را به او تحمیل کند.

قرار نیست با بدبینی و سوءظن به پروژه‌ای بنگریم که هنوز دیده نشده و اطلاعات چندانی درباره آن نداریم اما همین یک خبر ساده با نام سه بازیگر شناخته‌شده کافی است که دست‌مان بیاید، مساله اصلی بیش از هر چیزی، بحث اقتصادی است.

در مناسبات زندگی امروز، دیگر کمتر کسی است که دنبال تقدس‌گرایی هنر باشد یا هنرمندان را درویشان مسلکانی بداند که بی‌اعتنا به مال و منال دنیا در گوشه‌ای نشسته‌اند و به خلق هنر می‌پردازند. این اعتقادات که دیگر نخ‌نما شده و حالا هیچ عقل سلیمی با بازگشت اقتصادی و سوددهی یک اثر هنری، نمی‌تواند مخالفتی داشته باشد ولی اینکه صرفا به فکر پول درآوردن باشیم و تماشاگر را با نام چند سلبریتی جذب کنیم و هیچ اطلاعات بیشتری درباره آن اثر هنری به او ندهیم، جای شگفتی و تاسف بسیار دارد.

این روزها بازار کنسرت تئاتر بدجوری داغ شده و در بسیاری سالن‌ها چنین آثاری روی صحنه است. ظاهرا مخاطب دارد و فروشش تضمین شده که آسیب‌شناسی آن جای بحث دارد و در این نوشتار نمی‌گنجد ولی این گونه برخورد با مخاطب پدیده نوظهوری است؛ اینکه علنا نشان دهیم که او را به چشم بلیت نگاه می‌کنیم.

از همان زمانی که بحث خصوصی شدن تئاتر مطرح شد، نه تنها هنرمندان نسل‌های قبل‌تر بلکه هنرمندان نسل میانه نیز هشدار دادند که دولت نباید به بهانه خصوصی‌سازی، حمایت خود را از تئاتر قطع کند که نتیجه آن، همین وضعیت بلبشویی می‌شود که امروز شاهد آن هستیم که پول، حرف اول و آخر را بزند و تماشاگری که گروه‌های نمایشی طی دو سه دهه با کمترین امکانات تبلیغی و با خون دل به سالن‌های تئاتر کشاندند و سرمایه انسانی این چنین ارزشمندی را به چنگ آوردند، حالا این گونه مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرد.

bato-adv
bato-adv
bato-adv