ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب و حضور تککاندیدایی در صحنه، یک ضرورت اسلامی و انقلابی است و نادیده گرفتن آن ـ بدون تعارف و با عرض پوزش ـ با شخصیت انقلابی نامزدها همخوانی نداشته و دور از انتظار است! انتظار آن است که هریک برای کنار رفتن به نفع دیگری پیشقدم شوند، نه آن که پا پس بکشند!
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:۱- تا این ساعت از چهارشنبه شب ۶ تیرماه که این وجیزه نوشته میشود، از ائتلاف در اردوگاه نامزدهای ریاست جمهوری چهاردهم خبر موثقی در دست نیست. اگرچه زمزمههای جستهگریختهای از احتمال ائتلاف به گوش میرسد، ولی هنوز به بارقه امیدبخشی تبدیل نشده است که امید است بشود! اصرار نامزدهای جبهه انقلاب -بهتر است گفته شود برخی از اطرافیان آنها- بر خودداری از ائتلاف و تبدیل عرصه چند کاندیدایی به یک کاندیدا، در حالی است که بعید است از ضرورت حیاتی ائتلاف و دغدغه بارها بر زبان و قلم آمده دلسوزان و مردم انقلابی بیخبر باشند! پس چرا ائتلاف نمیکنند؟!
۲- از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام است که «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه ... اگر همه آنچه را که میخواهیم به دست نیاوریم، نباید همه آنچه را که در دست است، از دست بدهیم». به وضوح میتوان دید که حضور چند نامزد همسو در انتخابات پیشروی آرای آنان را به چند بخش جداگانه تقسیم میکند و هر بخش در یکی از سبدهای رای ریخته میشود. بدیهی است که در این حالت، توان رقابت نامزدهای همسو با رقیبی که در سوی دیگر ایستاده است کاهش مییابد. این نکته بدیهیتر از آن است که درستی آن قابل مناقشه باشد. بدیهی نیست؟ معلوم است که هست، پس خودداری از ائتلاف برای چیست؟!
۳- ممکن است هر یک از دو کاندیدای مطرح «سبد رای» خود را از دیگری افزونتر بداند و براساس این برداشت، ادامه حضور خود را بر دیگری بایستهتر بداند و یا هر یک از آنها در مقایسه با دیگری مجموعه ویژگی و مختصات لازم برای ریاست جمهوری را در شخصیت خود افزونتر از طرف دیگر تلقی کرده و از این روی خود را برای تصدی جایگاه ریاست جمهوری (البته با انگیزه خدمت) شایستهتر از دیگری بداند.
۴- برداشتهای یاد شده در شرایط عادی نه فقط قابل ملامت نیست بلکه توجه به این ویژگیها ضروری نیز هست، ولی هنگامی که پای اسلام و انقلاب در میان است و یکی از نامزدها (صرفنظر از شخصیت حقیقی او) با جماعتی بدسابقه، نابلد، خودباخته، التماسکننده در مقابل دشمنان بیرونی، بیاعتنا به قشر مستضعف، همسو با جرج سوروس صهیونیست، مخالف توان نظامی کشور و کسانی که بارها وابستگی آنها به دشمنان بیرونی تجربه شده است و... محاصره شده و به میدان آمده باشد، ماجرا متفاوت خواهد بود. در این حالت ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب و حضور تک کاندیدایی در صحنه، یک ضرورت اسلامی و انقلابی است و نادیده گرفتن آن -بدون تعارف و با عرض پوزش- با شخصیت انقلابی نامزدها همخوانی نداشته و دور از انتظار است! انتظار آن است که هریک برای کنار رفتن به نفع دیگری پیشقدم شوند نه آن که پا پس بکشند!
۵- وقتی پای ائتلاف در میان است، برخی از دوستان به جابهجایی نامناسب بخشی از آرای این یا آن نامزد اشاره میکنند که باید گفت تقریباً، هیچ اقدام و حرکت ضروری و لازمی را نمیتوان درنظر گرفت که خالی از هرگونه زیانی باشد، بلکه باید سود حاصل از آن را با زیان احتمالی (در اینجا پرتی برخی از آراء) به مقایسه نشست و به قول حکیمانه حضرت امیر که در صدر این مقال آمد؛ «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه ... اگر همه آنچه را که میخواهیم به دست نیاوریم، نباید همه آنچه را که در دست است، از دست بدهیم».
۶- گفته میشود -و البته میزان صحت آن مورد تردید است- که شماری از اطرافیان دو نامزد مورد اشاره مانع ائتلاف و حضور تک کاندیدایی هستند! -که انشاءالله این خبر صحت نداشته باشد- و در صورتی که خدای نخواسته صحت داشته باشد باید به آن عزیزان گوشزد کرد که اصرار شما در پیشگیری از ائتلاف میتواند نشانه ترجیح منافع و بایستههای انقلاب به خواستههای سیاسی خود و یا برخاسته از غفلتی زیانبار باشد.
۷- و بالاخره باید به این نکته توجه داشت که هریک از نامزدها، در کنار خصوصیات مثبت و برجستهای که دارند، با کاستیهایی نیز روبهرو هستند. مهم آن است که اصلیترین ویژگیهای لازم را داشته باشند که دارند و نه آن که از هر نقیصهای دور باشند. امام معصوم که نیستند! نهایتاً باید یکی از آنها را برگزید و دیگری و دیگران را در همان سمت و سو به کار گرفت.
هنوز دیر نشده، هرکدام به اسلام و انقلاب دلباختگی بیشتری دارند باید در پیشنهاد خداپسندانه کنار رفتن به نفع دیگری پیشقدم شود.