«دولت پزشکیان بطور جدی مسیر توسعه روابط با همسایگان، قاره آسیا، قدرتهای بلوک شرق و جهان سوم را دنبال خواهد کرد، اما در مورد روابط با آمریکا و غرب با چالشهای متعدد داخلی و خارجی مواجه خواهد بود. همچون دولتهای قبلی، پزشکیان نیز بدون تشنج زدایی با آمریکا، قادر به عادیسازی روابط با جهان غرب نخواهد بود.»
حسین موسویان دیپلمات پیشین کشورمان در مقالهای که میدل ایست آی آن را منتشر کرده است آینده روابط ایران و غرب پرداخته است.
به گزارش جماران، در ادامه متن این مقاله را میخوانید: بعد از فوت رئیسی در حادثه سقوط هلیکوپتر، انتخابات زودرس ریاست جمهوری در ایران انجام شد و نهایتا مسعود پزشکیان با حدود ۱۶.۴ میلیون در مقابل سعید جلیلی با حدود ۱۳.۵ رای در حالی به پیروزی رسید که مشارکت حدود ۵۰٪ دور دوم افزایش قابل توجهی نسبت به مشارکت ۳۹٪ مرحله اول انتخابات داشت. پزشکیان جراح قلب و نماینده فعلی مجلس ایران است. او در دوره خاتمی وزیر بهداشت و درمان بود.
با وجود اینکه یک رئیس جمهور نقش مهمی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی در روابط خارجی ایران دارد، اما طبق قانون اساسی ایران حضرت آیت الله خامنهای مقام رهبری، قدرت اول کشور است و بیشترین اختیارات در حوزه نظامی، امنیتی، سیاست خارجی و تعیین سیاستهای نظام را دارد.
مطالعه مناظرات و تبلیغات تمام کمپینهای انتخاباتی و اظهارات مسئولین ایران دربعد از انقلاب ۱۳۵۷، نشان میدهد که دو محور «وضعیت اقتصادی مردم» و «روابط خارجی» بیشترین اهمیت را داشته است. درمورد اقتصاد ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ هم چند شاخص کلیدی وجود دارد که مورد قبول همه جناحهای سیاسی ایران است. و آن این واقعیت است که بعد از انقلاب تا کنون، ارزش پول ملی از از هر دلارحدود ۷۰ ریال در سال اول انقلاب به هردلار حدود ۶۰۰ هزار ریال سقوط کرده، تورم افزایش و به بیش از ۴۰٪ رسیده و تولید ناخالص ملی ایران کاهش زیادی داشته است.
اما در سیاست خارجی ایران، علیرغم دیدگاه مختلف جناحهای سیاسی، همه دولتهای بعد از انقلاب اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالگرا تلاش کردهاند که روابط با همسایگان، جهان عرب، جهان اسلام، جهان سوم و قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه و هند را گسترش دهند. اما اختلاف دیدگاه جناحهای سیاسی در مورد روابط با غرب و آمریکا وجود داشته که همچنان چالش اصلی روابط خارجی ایران است. با این وجود بین جناحهای مختلف سیاسی ایران در چند مورد اتفاق نظر وجود دارد:
۱) تحریمهای آمریکا تاثیر مهم و غیر قابل انکاری بر اقتصاد ایران داشته و خسارتهای تریلیون دلاری به اقتصاد ایران زده است. آمریکا بعد از انقلاب چند هزار تحریم علیه ایران اعمال کرده که فقط در دوره ترامپ ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران اعمال شد که در دوره دولتهای بایدن به بیش از ۲۰۰۰ تحریم افزایش یافت. لذا هیچ جناحی منکر تاثیر منفی این تحریمها بر اقتصاد ایران نیست.
۲) همه دولتهای بعد از انقلاب اعم از اصولگرا و یا اصلاح طلب حد اقل در یک مورد برای کاهش تشنج با آمریکا تلاش کردند و جملگی شکست خوردند که نمونه آخر آن هم توافق برجام بود که دردوران دولت اوباما صورت گرفت و بطرز بسیار آشکاری خصومت واشینگتن- تهران را کاهش داد. اما ترامپ از برجام خارج شد ودشمنیها را افزایش داد. با وجودیکه دولت اصولگرای رئیسی برای احیاء برجام تلاش کرد اما مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم دولتهای رئیسی و بایدن هم به نتیجه نرسید.
۳) اختیار تصمیم گیری در مورد سیاست خارجی از جمله روابط با آمریکا با مقام عالی رهبری ایران است و نه دولت یا مجلس.
این موارد حاکی از اهمیت موضوع روابط ایران و آمریکا درسیاست داخلی و خارجی ایران است. بهبود اقتصاد ایران نیازمند موارد متعددی است از جمله: رفع تحریمها، بهبود روابط خارجی، رفع فساد، بهبود حکمرانی و کارآمدی سیستم و خصوصیسازی اقتصاد ایران. پزشکیان در صورتی در حل این معضلات موفق خواهد بود که بتواند یک دولت «وحدت ملی» تشکیل دهد و از حمایت مقام رهبری، سپاه پاسداران و قوای قضائیه و مقننه برخوردار باشد.
من معتقدم که دولت پزشکیان بطور جدی مسیر توسعه روابط با همسایگان، قاره آسیا، قدرتهای بلوک شرق و جهان سوم را دنبال خواهد کرد اما در مورد روابط با آمریکا و غرب با چالشهای متعدد داخلی و خارجی مواجه خواهد بود. همچون دولتهای قبلی، پزشکیان نیز بدون تشنجزدایی با آمریکا، قادر به عادیسازی روابط با جهان غرب نخواهد بود.
روشن است که رفع تحریمها نیز بدون گشایش در روابط ایران وآمریکا ممکن نخواهد شد. مذاکرات و توافقات ایران و آمریکا در چهل سال گذشته شکست خورده چون همیشه راجع به یک موضوع مثل موضوع هستهای بوده در حالیکه دوکشوردرموضوعات متعدد اختلافات مهم دارند. لذا مذاکرات و «توافقات تک موردی» در چند دهه گذشته شکست خورده و در آینده هم شکست خواهد خورد مگر اینکه دو طرف «گفتگوی جامع» در مورد همه موضوعات مورد اختلاف طرفین داشته باشند.
حل دو مشکل اساسی اقتصادی و روابط خارجی چند دهه گذشته ایران، نیازمند تصمیمات کلان مقام رهبری است که لازمه چنین تصمیماتی نیزوجود وحدت و اجماع ملی در داخل است. آیت الله خامنهای رهبر قدرتمندی است که توان ایجاد اجماع ملی برای رفع مشکلات بزرگ را دارد. دوران ریاست جمهورجدید یک فرصت است. هیچ شکی نیست که آیت الله خامنهای و پزشکیان رئیس جمهور منتخب، هردو خواهان بهبود اوضاع اقتصادی و رفع تحریمهای ایران هستند.
برجام یک نمونه روشن بود که ایران به تمام تعهداتش عمل کرد اما جهان غرب زیر قولش زد. دولت بایدن هم در مورد احیاء برجام شکست خورد و تا انتخابات ماه نوامبر امسال هم قادر نخواهد بود که قدمهای جدیدی در روابط با ایران بردارد.
پزشکیان در مناظرات انتخاباتی گفت که برای رفع تحریمهای آمریکا و جهان غرب و احیاء برجام تلاش خواهد کرد. به فرض حمایت مقام رهبری از ابتکارات آتی او، باید دید که بعد از انتخابات چند ماه آینده، دولت جدید آمریکا سیاست «تعامل» با ایران را در پیش خواهد گرفت و یا «تقابل». برای تحول مهم در روابط ایران و غرب، توپ در زمین آمریکا و غرب است.