رئیسجمهور منتخب دولت چهاردهم برای رسیدن به وحدت ملی باید ابتدا رویکردها به وحدت برسد و این جز با دوری از اصولگرا (نما)یان ساخته نیست.
مهدی عرب صادق؛ معاون سیاسی پیشین حزب موتلفه؛ متأسفانه از سال ۱۴۰۳، تندروی در مشی سیاسی ما اصولگراها نهادینه شده است و علت آن دوری از مشی اصولگرایی بوده است. بجز یک اسم، چیزی از اصولگرایی باقی نمانده است و مردم تبلور پایبندی به اصول انقلاب را در اصولگراها ندیدهاند و با نفوذ طیف تندرو جز پوستهای ترک خورده از اصولگرایی چیزی باقی نمانده است، پس به آقای پزشکیان توصیه میکنیم از اصولگرایان دور باشد چرا که رأی مردم به ایشان، نه به حضور اصولگرایان در دولت بود و انتخابات اخیر آخرین فرصت نظام در بازیابی سرمایه اجتماعی است.
آقای رئیس جمهور خوب میدانید ما حزب به معنای واقعی در کشور نداریم پس فریب ورشکستگان سیاسی اصولگرا را نخورید چرا که آنها برای کسب قدرت و آن هم تمامیت قدرت خط قرمزی ندارند و در این مسیر از یکدیگر میگذرند چه رسد به شما. اگر آنها در دولت باشند، منشأ شکست سیاست وحدت ملی شما خواهند بود و رنگ امروزشان زنگ خطر دولت چهاردهم خواهد بود. منافع ملی محور وحدت در راهبردهای حکمرانی باشد و رویکرد توسعه زیرساختها و تقویت سرمایه اجتماعی باشد.
آن چیزی که اصولگرایان را به این حال و روز انداخته است، تندروی بوده است و طیف اصلاحات اکنون که قدرت را در دست گرفته است تراز گفتمانی دوم خرداد را مطابق با نیازهای امروز ایران به روز کند و طبقه متوسط گفتمانی خود را تقویت کند. دولت وفاق ملی در راهبردها متبلور میشود و نه در حضور افراد مختلف با رویکردهای چندگانه و افرادی که فعلا تقیه کردهاند.
متأسفانه اصیلهای اصولگرایی که همواره محترم بودهاند و بر مشی و مدار ولایت نیز قرار داشتهاند از تندروی جوانان اصولگرایی نگران هستند. از نظر بنده رأی واقعی اصولگرایی و نه مدعیان اصولگرایی، مربوط به سبد رأی آقای قالیباف است و رأی جلیلی را نمیتوان در سبد اصولگرایی ریخت.
این سبد رأی مربوط به امتداد جریانات سیاسی است که توفیق دولت را نمیخواهند و همواره در آرزوی مشارکت پایین مردم در انتخابات بودهاند، پس لازم است آقای پزشکیان از افراد منتسب به این جریان فکری در کابینه خود بپرهیزد.
صراحتأ آرزوی برخی که همواره منافع خود و جناحشان را منافع نظام و ملت ترجیح دادهاند، بنیصدرسازی از پزشکیان است و در چند روز اخیر دیدیم که از ظریف شروع کردند تا به پزشکیان برسند. آقای دکتر پزشکیان؛ آنها به جای خوشایند به مصلحت میاندیشید و احزابی که با نام اصولگرایی، به اندازه یک مینیبوس هستند، راه شما را از مردم دور میکنند. مراقب آنها باشید، چرا که سایهشان هم اضافی است چه رسد به آفتابشان.
آقای پزشکیان میدانند و به رأی مردم نیز احترام میگذارند. رای مردم به مانیفست اصلاحات بوده است، پس ما اصولگرایان باید صبر پیشه کنیم و بدانیم به خود باختهایم، گرچه قبل از انتخابات توصیه کرده بودم به عقلانیت سلام کنند و از پزشکیان برای هرس کردن شاخههای خشکیده تندروی استفاده کنند.ای کاش بین باخت سیاسی و مرگ سیاسی از ابتدا باخت سیاسی و جناحی را میپذیرفتند تا دولت وفاق ملی از پای صندوق رأی آغاز میشد.
امروز دوری از قدرت برای اصولگرایان، مثل دوره نقاهت بیماری است که طی نشود این بیمار برای همیشه میمیرد، در پایان امیدوارم مجلس به رهنمودهای حکیمانه و پیشگیرانه رهبری در همراهی با دولت توجه نماید و جوانان تندروی مجلس دوازدهم آرام باشند و بدانند هدف رهبری پیشگیرانه بود.
خوشحالم که بصورت بالقوه دوقطبی اصولگرا و اصلاحطلب در جامعه پر رنگ شده است و البته لازمه بالفعل شدن و عینیت یافتن آن، دوری اصولگرایان از واژههای جعلی مثل دولت تخریبی سایه و جدا شدن راه اصولگرایی از اصولگرانمایی است، ضمن اینکه مردم از اصولگرایی انتظار بهشتی و رجایی دارند و نه امثال رسایی و ثابتی.