علی ارواحی متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی اظهار کرد: پسروی آب دریای خزر و کاهش تراز آن، علاوه بر تاثیراتی که بر پهنه آبی دریا میگذارد، میتواند باعث افزایش غلظت نمک آب دریا، توسعه شورهزارها و بیابانزایی در سواحل شمالی ایران و دیگر کشورهای حاشیه خزر شود. از طرف دیگر، این پسروی و کاهش تراز باعث میشود دهانه ورودی تالابهای ساحلی در شمال کشور از ساحل دریا فاصله بگیرد، در نتیجه سرعت و شدت انتقال آب از تالابهای ساحلی به سمت دریا افزایش مییابد، یعنی وقتی تراز دریاچه خزر پایین میآید فاصله بین دهانه ورودی تالاب تا ساحل میتواند تخلیه تالابهای ساحلی شمال کشور را سرعت ببخشد.
به گزارش ایرنا، علی ارواحی افزود: چند سال پیش مرکز علوم محیط زیست دریایی برخی دانشگاههای دنیا یک تحقیقاتی علمی را انجام دادند. پیشبینی این بود که تا پایان قرن ۲۱ میلادی ـ یعنی حدود ۷۶ سال آینده ـ ممکن است دریاچه خزر کاهش ترازی بین ۹ تا ۱۸ متر داشته باشد، در نتیجه پهنه آبی دریای خزر بین ۲۳ تا ۳۴ درصد کاهش خواهد یافت. این شرایط نتیجه یکسری عوامل تاثیرگذار است؛ از جمله کاهش بارندگیها، احداث سدهای متعدد، کاهش آبدهی رودخانههایی که به دریای خزر سرریز میشوند به ویژه ولگا که تقرییا ۸۵ درصد آب خزر را تامین میکند، تغییرات اقلیمی است که بر کاهش ضخامت لایههای یخ در حوضه ولگا تاثیر میگذارند، هدررفت آب، کاهش ابرناکی، توسعه تاسیسات حفاری و صنایع در حاشیه خزر، افزایش دمای هوا، تشدید تبخیر سطحی و ازدیاد غلظت گازهای گلخانهای، افزایش دمای سطح آب و تخلیه آلایندهها از جمله مواردی هستند که میتوانند باعث کاهش تراز آب شوند.
وی اظهار داشت: اگر شرایط پسروی دریای خزر بر اساس این پیشبینیها جلو برود، احتمال دارد که خلیج گرگان تا ۱۰ سال آینده شرایط بسیار خشکی را تجربه کند، یا تالاب انزلی در شرایط بدتری نسبت به امروز قرار گیرد. در آخرین گزارشی که از وضعیت تالاب انزلی اعلام شده بود گفتند که تا سال ۱۴۳۸ ـ یعنی ۳۵ سال دیگر ـ ممکن است کاملا خشک شود. علاوه بر این، دیگر تالابهایی که در استانهای گلستان و شرق مازندران هستند مانند گمیشان، میانکاله، کیاشهر، زیباکنار و پارک ملی بوچاق نیز در معرض یک فاجعه محیط زیستی یا یک بحران قرار میگیرند.
وی درباره نقش لایروبی در حیات دوباره خلیج گرگان گفت: وقتی بحث پسروی خزر را به عنوان یک عامل پیش روی خود میبینیم، راهکارهای احیایی ما نیز باید با در نظر گرفتن این واقعیت باشد، یعنی کانالهایی که اکنون لایروبی میشوند و کارهایی که در آن محدوده برای نجات خلیج گرگان اتفاق میافتد، ممکن است تا ۵ سال دیگر این تاثیر را برای آن منطقه نداشته باشد. برای همین اگر همزمان با انجام اقدامات احیایی ریسکهای پیش رو هم در نظر گرفته شود و روی حقابههای رودخانههای بالادستی این تالابها تمرکز شود، قطعا موثرتر خواهد بود. یا حداکثر لایروبی را در رودخانههای بالادست هم داشته باشیم که جریانات سیلابی و بارشهای مقطعی که اتفاق میافتد، بتواند به جای اینکه رسوبات را وارد تالاب کند و کاهش عمق اتفاق بیفتد، جریان آبی را به تالاب منتقل کند.
ارواحی در پاسخ به این سوال که آیا مشکلی که در تالابهای ساحلی تجربه میکنیم فقط ناشی از تغییرات اقلیم و پسروی و کاهش تراز خزر است، گفت: قطعا خیر، بهرهبرداریهای بیرویه و تامین نشدن حقابه تالابها در کنار تغییر اقلیم این مشکلات را ایجاد کرده است.
وی افزود: در تمام تالابهای ساحلی، علاوه بر پسروی و کاهش تراز خزر، بهرهبرداری بیرویه از رودخانههایی که در بالادست این تالابها قرار دارند مزید بر علت است. تالاب انزلی حدود ۲۰ سال پیش در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست تالابهای در معرض خطر تخریب) قرار گرفت. آن زمان بحث پسروی خزر و کاهش تراز را به شدت امروز نداشتیم. این نشان میدهد که عوامل تاثیرگذار دیگری از جمله عدم تحویل حقابه تالاب انزلی است، ۱۱ رودخانه در بالادست تامینکننده آب تالاب هستند که کاهش دبی این رودخانهها از یک طرف و پسروی خزر از طرف دیگر و همچنین کاهش بارشهای سالانه موجب شده تا تالاب انزلی در شرایط بدی قرار بگیرد.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی با اشاره به حجم زیاد انباشت رسوبات در تالاب انزلی گفت: انباشت رسوبات یکی دیگر از عوامل دخیل در شرایط کنونی تالاب انزلی است. برآورد میشود حداقل سالانه ۶۰ هزار تن بار رسوبی از رودخانههای بالادست وارد تالاب انزلی شود که این مساله باعث میشود که تراز بستر تالاب نسبت به سطح دریای خزر افزایش یابد و بعد از آن روند تخلیه آب از تالاب به سمت خزر شدت یابد، چون در این شرایط شیب تالاب به سمت دریا بیشتر میشود.
وی افزود: علاوه بر این، در تالاب انزلی تخلیه پسماندها را هم داریم یا در بالادست بعضا عملیات آبخیزداری، احداث بندها و تلههای رسوبگیر ممکن است بهخوبی اجرا نشوند. علاوه بر این، احداث موجشکن جدید بدون در نظر گرفتن شرایط و انجام مطالعات وضعیت جریانهای دریایی در محل اتصال تالاب و خزر، خودش یک عامل ثانویه برای تشدید انباشت مواد رسوبی در تالاب است.
ارواحی اظهار داشت: انباشت رسوبات در تالاب از یک طرف سطح بستر را افزایش داده و از طرف دیگر هم وقتی سطح بستر افزایش مییابد باعث کاهش عمق تالاب میشود، تا جایی که در نقاطی از تالاب انزلی عمق آن ممکن است در حد ۳۰ سانتیمتر باشد یا متوسط عمق تالاب کمی بیشتر از یک متر باشد. حال سوال این است که کاهش عمق تالاب چه تاثیری میگذارد؟ وقتی عمق تالاب کم میشود، کاهش حجم مخزن و ظرفیت نگهداشت روانآبها و سیلابها را به همراه دارد، یعنی در نظر بگیرید که دریای خزر پسروی کرده و رودخانههای بالادست هم حقابه را نمیدهند. در این شرایط بارش رخ میدهد و قرار است سیلاب ناشی از این بارش وارد تالاب شود در حالی که حجم مخزن کاهش یافته و کوچکتر شده است، در نتیجه سیلاب با سرعت بیشتری از تالاب به دریا تخلیه میشود و در نهایت خشکیدگی تالاب را تشدید میکند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلاتی که در تالاب انزلی داریم گونه غیر بومی سنبل آبی است که تکثیر و توسعه آن در تالاب باعث بروز مشکلات زیادی در انزلی شده است. این گونه سرعت تکثیر و تعرق بالایی دارد و سطح آب را میپوشاند، در نتیجه باعث کاهش تراز و اکسیژن آب میشو. همچنین این گیاه آب مورد نیاز برای رشد را از آب تالاب میگیرد، بنابراین خودش هم مصرفکننده است.
ارواحی گفت: اینها از جمله مواردی است که با استناد به آنها، وضعیت بحرانی تالابهای ساحلی به ویژه انزلی را فقط به گردن تغییر اقلیم یا پسروی آب خزر نیندازیم، بلکه بدانیم چند عامل در کنار هم بحران را در تالاب انزلی و سایر تالابهای ساحلی تشدید میکند.
وی تاکید کرد: علاوه بر این، یکسری زیستگاهها در برخی از تالابهای ساحلی کشور وجود دارد که زیستمندان زیادی را در خود جای داده، بنابراین حفظ کردن آنها بسیار حائیز اهمیت است، از این رو میتوان با انجام یک مطالعه موضوعی و استفاده از مصالح بومی مانع شدت تخلیه آب از تالاب به سمت دریا شد.