bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۶۳۹۱۳
در یادداشتی مطرح شد؛

اگر پزشکیان امروز از ظریف بگذرد، فردا مجبور می‌شود از خود بگذرد

اگر پزشکیان امروز از ظریف بگذرد، فردا مجبور می‌شود از خود بگذرد

«فضیلت و زمانه سازگار، ظریف هر دو را دارد؛ به شرطی که در زمین یخ زده سیاست و بدخواهی رذیلان سر نخورد. می‌دانیم دکتر پزشکیان در راه حل فصل این مشکل است. اما دکتر پزشکیان این را هم بداند، شیطان در جزییات نهفته است. اگر امروز از ظریف بگذرد، فردا مجبور می‌شود از خود بگذرد. وی بیش و بهتر از همه می‌داند که تلخی برخورد صادقانه، ارجح به شیرینی برخورد منافقانه است.»

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۴ مرداد ۱۴۰۳

فیاض زاهد و محمد مهاجری طی یادداشتی مشترک با عنوان”ظریف که در ۱۴۰۳ ظریف نشد! ” در روزنامه اعتماد نوشتند: دکتر پزشکیان این را هم بداند، شیطان در جزییات نهفته است. اگر امروز از ظریف بگذرد، فردا مجبور می‌شود از خود بگذرد. وی بیش و بهتر از همه می‌داند که تلخی برخورد صادقانه، ارجح به شیرینی برخورد منافقانه است.

خداحافظی تلخ محمدجواد ظریف در ساعات پایانی یکشنبه، به سرعت برق در فضای رسانه پیچید و یک بار دیگر نشان داد شاید رنجشی دوباره آن را پدید آورده باشد.

چه فرقی می‌کند که دلیلش اعتراض به انتخاب وزیر کشور کابینه پزشکیان نه در دقیقه۹۰ که در دقیقه ۱۲۰ آن‌هم در فرآیندی غیرمتعارف باشد یا در واکنش به قانونی که تابعیت اعضای خانواده، مانع گرفتن پست‌های حساس است. مهم آن است که محمدجواد ظریف در یک دهه گذشته از مردان اول در عرصه سیاست ایران است. بدون او نه مذاکره‌ای برای رفع تحریم صورت می‌گرفت، نه برجام به نتیجه می‌رسید، نه مردم به زندگی بهتر امیدوار می‌شدند، نه برگ‌هایی درخشان به نام «محمدجواد ظریف» به کتاب تاریخ ایران افزوده می‌شد.

اگر تمام سابقه‌اش را نگاه کنید، نقطه تاریک پیدا نمی‌کنید. رفتار ۴۰ساله شخصی‌اش حتی از پزشکیان بی‌حاشیه‌تر است، اما تعداد مخالفانش و حتی دشمنانش بسیارند. همه دشمنی‌ها هم به این دلیل است که شکست‌شان را از چشم او می‌بینند. ظریف دکترای بدون رانت و سهمیه‌اش را از دانشگاه معتبر امریکایی در سال ۱۳۶۶ گرفت.

۷ سال بعد به عنوان استادیار در دانشکده وزارت خارجه مشغول شد و اکنون پس از ۴۰ سال تدریس و ده‌ها مقاله علمی، هنوز دانشیار است و در برابر ارتقای او به مقام استادی مقاومت می‌شود. این درحالی است که بسیاری از دانشجویانش استاد تمام‌اند. او با اینکه وزیر و رییس هیات امنای دانشکده وزارت خارجه بود، در سال ۹۸ برای جلوگیری از هرگونه شائبه رانت، با رتبه استادیاری به دانشگاه تهران منتقل شد و درآنجا به دانشیاری رسید.

ظریف از طرف پدری و به ویژه مادری، خانواده‌ای ثروتمند داشته اما امروز منبع درآمدی جز حقوقش ندارد. هرگز تن به کار اقتصادی و اصطلاحا بیزینس نداده است. فرزندان پزشکیان از جنس بعضی آقازاده‌ها نیستند. پسر، دختر و عروسش با اینکه در رشته‌های تخصصی درس خوانده‌اند، بیکارند و او حتی یک سفارش برای هیچ‌کدام نکرده است. پسرش با نام خوانساری (پسوند نام خانودگی‌اش) خود را معرفی می‌کند که از رانت پدر استفاده نکند. از کار در بهترین شرکت مخابراتی امریکایی بیرون آمد تا قبل از وزارت پدرش به ایران برگردد.

از چندین شرکت بزرگ ایرانی کناره‌گیری کرده تا توقعات‌شان برای استفاده از نام پدرش را پیگیری نکند.

عروس دکتر ظریف هم با مدرک دکترای نانو از امریکا در دانشگاه امیرکبیر کار اداری می‌کند. پدر عروسش نیز که معاون دکتر عارف در دانشگاه تهران بوده و تلاشی برای استخدام او در هیات علمی نکرده چون ملاحظه ایجاد شائبه را دارد. از ظریف باز هم می‌توان گفت و نوشت؛ اما چنین سخنانی در دل سنگ کسانی که با او سر دشمنی دارند، کارگر نمی‌افتد.

ظریف، هنوز می‌تواند میلیون‌ها ایرانی را پای صندوق رای بیاورد تا بدخواهان نتوانند، آدم خود را از صندوق درآورند و همین جرم کوچکی برای ظریف نیست. دشمنانش وقتی آسوده خاطر می‌شوند که مانند تاریخ امیرکبیر، حکمی را به علیخان فراشباشی بسپارند که در آن به راحت کردن امیر، امر کرده باشند.

اما امروز امیر کجاست و دشمنانش کجا؟ نام امیر بر تارک تاریخ می‌درخشد و دشمنانش به لعنت تاریخ گرفتار آمده‌اند.

اما گمان نمی‌بریم ظریف به سیاست از این منظر بنگرد. اینکه در نوشته خداحافظی خود به یک ویژگی اخلاقی که مخالفانش به وی انتصاب می‌دهند، اشاره می‌کند، زاویه‌ای را در صحنه کنش سیاسی وی و سپهر سیاست در ایران باز می‌کند. به راستی محمدجواد ظریف با همه آن ذکاوت انتظار دیگری داشت؟

آیا فکر می‌کرد در چینش کابینه صرفا باید به ایده‌آل‌ها تکیه کرد نه به مقدورات! اینکه حتی ممکن است برخی این سخنان را زمزمه کنند که شاید نه ظریف و نه اصلاح‌طلبان نقشی در پیروزی ظریف نداشته‌اند! یا کهنسالان سیاسی که قدمی در این انتخابات برنداشته اما تعیین تکلیف اساسی در چینش کابینه را عهده‌دار شده‌اند!

اگر همه این فرض‌ها درست باشد باز نمی‌توان این واکنش را هضم کرد. بعد از استقرار دولت پزشکیان این دومین شوک جدی به دولت نوپا بود. اگر می‌خواستیم در وضعیتی ایده‌آل و آرمانی دولتی را چینش کنیم، نتیجه کار متفاوت می‌شد. حتی اگر وزیر کشوری (که می‌گویند از نظر اخلاقی قابل تکریم و از نظر مدیریتی ضعیف است) با اندازه‌های انتظارات سیاسی دولت جدید روی کار می‌آمد حاصل موضوع شاید فرق می‌کرد. حتی بر این باوریم دعوت چهره‌های سیاسی از اردوگاه‌های مقابل اگر به درخواست رییس‌جمهور بود باز قابل فهم است. اشکال اساسی به شخصیتی باز می‌گردد که به‌رغم موضع علیه این دولت چگونه به خود اجازه داده خودش را وارد این کارزار کند.

ماکیاولی را با کتاب شهریار می‌شناسیم؛ برخلاف تصویر نادقیق از وی، او چهره‌ای الهام‌بخش است. در حوزه سیاست، مردان سیاسی موفق را واجد دو خصیصه می‌داند. (virtue@ fortune) فضیلت و مکنت و ثروت. من دوست دارم furtune را جدا از تعابیری که به کار رفته است: (ثروت، مکنت، اقبال) زمانه سازگار بدانم. برای هر سیاستمداری توفیق منوط به داشتن این دو با یکدیگر است. فضیلت و زمانه سازگار. ظریف هر دو را دارد؛ به شرطی که در زمین یخ زده سیاست و بدخواهی رذیلان سر نخورد.

می‌دانیم دکتر پزشکیان در راه حل فصل این مشکل است. اما دکتر پزشکیان این را هم بداند، شیطان در جزییات نهفته است. اگر امروز از ظریف بگذرد، فردا مجبور می‌شود از خود بگذرد.

وی بیش و بهتر از همه می‌داند که تلخی برخورد صادقانه، ارجح به شیرینی برخورد منافقانه است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv