نوسانات اخیر بازارها در سراسر دنیا چالشهای زیادی را برای بازیگران بازار، بهویژه سرمایهگذاران خرد ایجاد کرده است. «اکونومیست» برای امنیت سبد سرمایهگذاری در این شرایط توصیه میکند سرمایهگذاران، فارغ از هیجانات بازار، پرتفوی سرمایهگذاری خود را بهصورت فصلی بررسی کنند و مورد بازنگری قرار دهند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بازارهای سهام در ســـراســـر دنــیـا تابستانی پر از نوسان را تجربه کردهاند. در پی این نوسانات، بهسرعت شاهد از دسترفتن پساندازهایی بودیم که به سختی جمعآوری شده بودند و موجب نگرانی سرمایهگذاران شدند. معمولا در این شرایط به سرمایهگذاران توصیه میشود که از بررسی مدام پرتفوی خود اجتنابکرده و از محاسبه ضرر و زیان متحملشده، دوری کنند. از سوی دیگر، همواره تاکید میشود که در این موقعیت تصمیم به تغییر استراتژی سرمایهگذاری خود نگیرند.
صبر کنند تا این توفان بگذرد و قیمت سهام به مسیر صعودی خود بازگردد. اکونومیست در مقالهای این استراتژی را مورد نقد قرار داده است. این توصیهها زمانی منطقی هستند که از فروش وحشتزده بازیگران پس از یک ریزش سنگین جلوگیری کنند. برخلاف باور عمومی، حتی سرمایهگذاران خرد نیز باید به نوسانات بازار توجه کنند، با اینحال پلتفرمهای سرمایهگذاری که چنین توصیههایی میکنند، لزوما از روی خیرخواهی عمل نمیکنند؛ چرا که شعار «مهم مدت زمان حضور در بازار است، نه زمانبندی ورود به بازار» برای کسانی جذاب است که کارمزدشان به مدت زمانیکه مشتریانشان در بازار هستند، بستگی دارد. اینکه تنها واکنش درست به نوسانات، هیچ کارینکردن باشد، چندان قانع کننده بهنظر نمیرسد.
سرمایهگذاران ابتدا باید تاثیر نوسانات بازارها بر ترکیب پرتفوی خود را بررسی کنند. فرض کنید استراتژی شخصی این است که ۶۰ درصد از سرمایه اش را در سهام و ۴۰ درصد مابقی را در اوراق قرضه سرمایهگذاری کند. این در حالی است که نوسانات اخیر موجب تغییر این ترکیب و تعادل میشود؛ چرا که قیمت سهام کاهشیافته و قیمت اوراق قرضه افزایش پیدا کردهاست.
اکنون این ترکیب به ۵۶ درصد سهام و ۴۴ درصد اوراق قرضه تغییر یافتهاست. این بدان معناست که سرمایهگذار حتی با وجود نوسانات فعلی بازار، باید تعادل را به سبد سرمایهگذاری خود بازگرداند. برای برقراری این تعادل لازم است اوراق قرضهای که قیمتشان بالا رفته را فروخته و سهامی که ارزانتر شدهاند را بخرد.
اگر چه بهنظر میرسد که اکنون زمان خوبی برای این اقدام باشد، اما در عمل این کار چندان ساده نیست. سرمایهگذاران اغلب فکر میکنند اگر صبر کنند ممکن است قیمت سهام ریزش بیشتری را تجربه کند و در نتیجه زمان بهتری برای خرید را فراهم کند. در بیشتر مواقع تعلل موجب میشود که فرصت از دست برود، در نتیجه به سرمایهگذاران توصیه میشود بهجای تلاش برای پیداکردن زمان دقیق و مناسب، بهتر است به یک برنامه منظم پایبند باشند.
بهعنوان مثال هر سه ماه یا هر ماه یکبار پرتفوی خود را بدونتوجه به اینکه بازارها در آن لحظه چه وضعیتی دارند، مجددا تنظیم کنند. بسیاری از بازیگران بازارهای مالی علاقهمند به استفاده از جزئیات و اطلاعاتی هستند که در پی نوسانات بازار بهدست میآید. وقتی قیمت اوراق قرضه بالا میرود، بازده کاهش مییابد و سودی که از نگهداشتن اوراق تا زمان سررسید حاصل میشود (YTM)، کمتر میشود.
این در حالی است که وقتی قیمتها در بازار سهام سقوط میکند، بازده مورد انتظار از سهام بیشتر میشود، همچنین نوسانات شدید قیمت سهام نشان میدهد که دامنه نتایج احتمالی، چه خوب و چه بد، بیشتر شده و سرمایهگذاری در سهام ریسک بیشتری پیدا کرده است. با ترکیب این اطلاعات، استفاده از فرمول «سهم مرتون» میتواند بهترین ترکیب سهام و اوراق قرضه را برای پرتفوی مطلوب بر اساس شرایط بازار و میزان ریسک پذیری ارائه دهد.
این فرمول بیان میکند میزان سرمایهگذاری در سهام باید توسط نسبت بازدهی اضافی که سهام نسبت به اوراق قرضه دارد، تعیین شود، همچنین این مقدار باید نسبت عکس با مجذور نوسانات بازار و میزان ریسک گریزی سرمایهگذار داشته باشد. بهجز میزان ریسک گریزی افراد که ثابت است، سایر عوامل ممکن است هنگام سقوط بازار تغییر کنند. در نتیجه حفظ تعادل بین ریسک و بازده، مستلزم به روزرسانی ترکیب پرتفوی بر اساس این تغییرات است.
ممکن است معاملهگران حرفهای بهسرعت بتوانند سرمایه موجود در پرتفوی خود را از اوراق قرضه به سهام تبدیل کنند، اما برای افراد معمولی این فرآیند به این سرعت انجام نمیشود و در این مدت قیمتها تغییرات زیادی داشته باشند. همچنین کوچکترین اشتباهی در این شرایط ممکن است منجر به ضررهای قابلتوجهی شود.
از سوی دیگر، تغییرات مداوم در ترکیب سبد سرمایهگذاری میتواند موجب از دستدادن سود احتمالی داراییهایی درحال رشد شود. هفتهنامه اکونومیست در گزارش خود به سرمایهگذاران توصیه میکند اگر قصد تغییر در تخصیصهای پرتفوی خود را دارند، باید این کار را بر اساس یک روش از پیش تعیین شده و در زمانهایی که جو حاکم در بازار آرامتر است، انجام دهند و از تصمیمگیریهای عجولانه در مواقع ترس و آشفتگی پرهیز کنند.
در این مواقع اتخاذ یک استراتژی جدید، حتی اگر بر مبنای یک فرمول دقیق مانند سهم مرتون باشد، نادرست است، چراکه برای بازیگران بازار آسان است که تغییر استراتژی را بهانهای برای فروش داراییهایی کنند که در آن لحظه نگران آنها هستند، با اینحال این بهمعنای آن نیست که سرمایهگذاران باید بهسادگی از نوسانات بازار چشم پوشی کنند. نوسانات قیمتی حتی اگر منطقی بهنظر نرسند، میتوانند تاثیر قابلتوجهی بر وضعیت و عملکرد پرتفوی افراد بگذارند، بنابراین توصیه میشود سرمایهگذاران از قبل برای چنین شرایطی برنامه ریزی کردهباشند تا بتوانند بهموقع واکنش نشان دهند.