«پزشکیان با مهارت جراحی که تیغ در دست میگیرد. این تیغ را از دستشان گرفت! دو گوش افراطیون پایداری را برید و گذاشت کف دستشان! اینکه مدام میگویند. نباید از رهبری هزینه میکرد. بی سابقه هزینه کرد. بایست عذرخواهی کند و … برای این أست که پزشکیان با همان تیغ کارشان را ساخت. بدون این تیغ هیچ ندارند.»
عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ دولت اصلاحات نوشت: وزیر فرهنگ سابق لبنان برایم تعریف کرد. با سعد حریری قرار بود با آیت الله خامنهای ملاقات کنیم. سعد حریری گفت موضوع سلاح حزب الله را بایست مطرح کنیم. وقت ملاقات آیت الله خامنهای سعد حریری را در آغوش گرفت. گرم بوسید. پرسید آقای نخست وزیر رمان گوژ پشت نتردام را خواندی؟ نخوانده بود. آیت الله خامنهای گفت: در داستان بانوی بسیار زیبایی وجود دارد که لاتهای پاریس به او طمع کرده اند. اما آن بانو ازمیریلدا! چاقوی دسته صدفی برّایی دارد. از خودش دفاع میکند. کسی جرئت تعرض به او را ندارد. سلاح حزب الله مثل همان چاقوی برنده برای دفاع از لبنان است! کسی جرئت تعرض به لبنان را ندارد!
و اما چاقوی دسته صدفی تیغه بلند برنده ولایت فقیه و یا استناد به آقا سالها در کف اصولگرایان افراطی و یا متعادل بود. مخالف خود را به مخالفت با ولایت و آقا متهم میکردند.
پزشکیان با مهارت جراحی که تیغ در دست میگیرد. این تیغ را از دستشان گرفت! دو گوش افراطیون پایداری را برید و گذاشت کف دستشان! اینکه مدام میگویند. نباید از رهبری هزینه میکرد. بیسابقه هزینه کرد. بایست عذرخواهی کند و … برای این أست که پزشکیان با همان تیغ کارشان را ساخت. بدون این تیغ هیچ ندارند. درایت و سیاست یعنی همین! نه نکته پرانی علیه رهبری!