«همین که کیهان انتصابات جدید را نپسندیده نشان میدهد آسانسور پزشکیان روشن شده است، چون از انتصاب «زاویهدارها» انتقاد کرده، اما این انگ اگر کارگر بود نمایندگان هم سو با خودشان اعتنا میکردند و روزچهارشنبه ۳۱ مرداد به همه ۱۹ وزیر پیشنهادی رأی نمیدادند. تعبیر آسانسور پزشکیان را برای فانتزی کردن موضوع به کار نمیبرم و میدانم از جدیت قضیه میکاهد و دستگاه مدرن ربطی به آموزههای نهج البلاغه ندارد، اما غرض این است که قرار است کسانی را که در بالایی نا موجه جا خوش کرده اند پایین بیاورد و پایین نشستگانی را از حاشیه به متن.»
مهرداد خدیر طی یادداشتی در عصرایران نوشت: انتصاب یک زن به معاونت ریاست جمهوری و ریاست سازمان حفاظت محیط زیست و نیز نمایندۀ اهل سنت مردم نقده در مجلس به عنوان معاون رییس جمهور در توسعه مناطق محروم نشان میدهد مسعود پزشکیان وعدههای خود را فراموش نکرده منتها در حد امکانات و مقدورات عمل میکند.
انتخاب عبدالکریم حسین زاده نشان میدهد در عمل به وعدهها مصمم است و اگر مجال معرفی وزیر سنی فراهم نشد حالا معاونی از اهل سنت منصوب میکند ولو یک نماینده از حامیان او در مجلس کم شود.
بنای پزشکیان بر تحقق وعدههاست اما بیتنش و بدون تحریک حساسیتها. کما اینکه وزیر زن برمیگزیند اما برای وزارتخانهای کاملا تخصصی. البته یک پدر و دختر محترم توصیه کرده بودند اگر قرار بر انتخاب زنی است در وزارتخانه مرتبط با تعلیم و تربیت باشد (سید احمد و جمیله علمالهدی) اما مسعود پزشکیان خانم فرزانه صادق را نه برای وزارت آموزش و پرورش یا علوم و تحقیقات یا بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که برای وزارت راه وشهرسازی پیشنهاد کرد چون به تعلیم و تربیت دستوری و بخشنامهای باور ندارد و مشکل آموزش و پرورش این نیست که وزیر آن زن نبود این بود که آدمی با سطح سواد و روابط اجتماعی مراد صحرایی وزیر آن بود که با حربه ماده ۱۹ معلمان را خودی غیرخودی کرده عدهای را در تراز نمیدانستند. آن یکی در شبکه سه میگفت عادل در مدار نیست و این یکی در وزارتخانه عظیم تراز تعریف کرده بود و خوش بختانه دیگر نیست.
خانم صادق به همان وزارتخانهای رفت که مهرداد بذرپاش که پلکان ترقی را با سرعت نور طی کرده بود او را از معاونت آن برکنار کرده بود. خانم وزیر البته رای اعتماد گرفت و اکنون به عنوان دومین وزیر زن در جمهوری اسلامی شناخته میشود.
رییس جمهور پزشکیان معاونی از اهل سنت و نه معاون اهل سنت را هم از میان نمایندگان برگزیده که قبلا از فیلتر گذشتهاند تا نیاز به طی مراحل مجدد استعلام از نهادهای امنیتی نباشد یا دست کم به غلطت غیر نمایندهها نباشد و بحث عقیدتی هم نیست چون او را برای این معاونتی منصوب کرده که ربطی به مذهب ندارد: امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور.
درست است که وعدههای اصلی او مشخصا رفع فیلترینگ و حذف طرح موهن موسوم به نور درباره پوشش زنان بوده اما همین که درمراسم معارفه وزیر جدید کشور سایه این طرح موهن حس نمیشد جای امید برای حذف باقی گذاشته و مهمتر از آن رفع فیلترینگ هم یک ضرورت است. (شگفتا که پدر و دختر متخصص فلسفه تعلیم و تربیت که در بالا ذکر خیر آنها رفت این دغدغه را ندارند که وقتی فیلتر میکنیم یعنی شهروندان رو به فیلترشکن میآورند و فیلترشکن یعنی به دست خودمان راه دستیابی به مستهجنترین سایتها را برای فرزندانمان باز میگذاریم و چه صحنهای تکان دهندهتر از این که پدر و مادر از فرزند خود میخواهند فیلترشکن نصب کند. چرا؟ چون میخواهد از پیام رسانهای پرامکانات استفاده کند ولی در عمل راه ورود به هر سایتی برای بچهها باز میشود و این یگانه ثمره فیلترینگ است که مثل طرح نور توهین به شهروندان است.)
آقای پزشکیان به درستی گفته ادامه مسیر فعلی اداره کشور «دیوانگی» است و مصمم است مسیر را تغییر دهد و اگر آدمی از گذشته را نگاه داشته به خاطر این است که مسیرها را غلطتر از آدمها میداند.
در نطق رییس جمهور در وزارت کشور دو تعبیر تازه در خور تامل بود. یکی این که گفت: «من برتر نیستم. من تنها یک تسهیل گرَم تا توافق، تفاهم و وحدت در کشور تقویت شود و در سایه آن به اهداف خود برسیم.»
دیگری هم این جمله: «در این دولت کسانی که بیدلیل موجه بالا رفتهاند پایین میآیند و کسانی که به ناحق پایین رفتهاند بالا کشیده خواهند شد.»
همین که کیهان انتصابات جدید را نپسندیده نشان میدهد آسانسور پزشکیان روشن شده است چون از انتصاب «زاویهدارها» انتقاد کرده اما این انگ اگر کارگر بود نمایندگان هم سو با خودشان اعتنا میکردند و روزچهارشنبه ۳۱ مرداد به همه ۱۹ وزیر پیشنهادی رأی نمیدادند.
آنچه آقای پزشکیان گفته البته باز مبتنی بر آموزههای نهجالبلاغه است و خطبهای که مولا علی هنگام بیعت در مدینه ایراد کرد:
«غربال آزمایش به هم درآمیخته و غربال میشوید تا صالح از فاسد جدا گردد. یا همانند دانههایی که در دیگ میریزند تا چون به جوش میآید زیر و زبر شوند. پس پستترین شما بالاترین شما شود و بالاترینتان پستترین تان. واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشی گرفتگانتان واپس رانده شوند.»
تعبیر آسانسور پزشکیان را برای فانتزی کردن موضوع به کار نمیبرم و میدانم از جدیت قضیه میکاهد و دستگاه مدرن ربطی به آموزههای نهج البلاغه ندارد اما غرض این است که قرار است کسانی را که در بالایی نا موجه جا خوش کردهاند پایین بیاورد و پایین نشستگانی را از حاشیه به متن.
البته آسانسور را به عنوان استعاره همان تسهیلگری هم میتوان به کار برد و این که قرار نیست تنها درطبقات دولت و حاکمیت توقف کند و بر آن است که میان دولت و جامعه درتردد باشد و مراد از جامعه هم نه فقط تودههای بیشکل که نهادهای مدنی و صنفی و سیاسی و تخصصی و کارگری و کارفرمایی.
در این فضا یک فعال سیاسی هم گفته خبرهای خوشی درباره رفع حصر در راه است و جالب این که رفع حصر در وعدههای رییس جمهور نبود چون نمیخواست حساسیت ایجاد کند و در طیفهای گوناگون پایگاه داشت.
با این وصف آسانسور پزشکیان نباید در طبقات خاصی توقف کند و مدام باید در تردد باشد و ماموریت نخست آن هم چنان که خود گفته پایین کشیدن جماعت پرمدعایی است که به صرف مشتی ادعا و ظاهرسازی و بدون تخصص کافی بالانشین شدهاند و بالا بردن پایین نشستگان صالح که خاصه در این سه سال در پی خالصسازی حذف یا حاشیهنشین شده بودند.
* فرهنگستان برای آسانسور دو معادل پیشنهاد کرده: یکی بالابر که از قبل هم برای آسانسورهای کارگاهی به کار میرفت ولی در اینجا چون پایین آوردن بالانشینهای ناموجه بیشتر مد نظر است به کار نمیآید و دیگری آسان بر و باز در اینجا وجه رفت وآمدی و ترددی مدنظر است نه سهولت در جا به جایی و به همین خاطر از واژه اصلی استفاده شد اگرچه هم بالابر و هم آسان بر در موارد دیگر مناسباند. اگرچه با اشاره به تسهیلگری در متن اگر به جای آسانبر، آسانگر پیشنهاد شده بود به کار میآمد.