«مسعود پزشکیان با چنین موجوداتی طرف است. موجوداتی که دین و اخلاق و انقلاب و نظام و ارزشها و منافع ملی را فقط در خودشان متبلور میدانند و کاری جز غر زدن و ایراد گرفتن و ناسزا گفتن و دروغ بافتن و تهمت زدن بلد نیستند.»
«فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشتی مشترک با عنوان «مسعود پزشکیان و دشمنانش» در روزنامه اعتماد نوشتند: این روزها افردی بابهانه و بیبهانه به پزشکیان حمله میکنند و به انتصابهایش نیش و کنایه میزنند که در تمام عمرشان در هیچ انتخاباتی حتی انجمن اولیا و مربیان مدرسه فرزندشان کاندیدا نشدهاند تا شیرینی انتخاب توسط دیگران را مزه مزه کنند.
نه اینکه نخواهند کاندیدا شوند؛ میخواهند، عشقش را هم دارند، اما مطمئنند که رای نمیآورند. میدانند اعضای خانواده و نزدیکان و دوستانشان هم به آنها رای نمیدهند. همین افراد وقتی رییسجمهور با اکثریت آرا انتخاب میشود خودشان را محق میدانند درباره همه تصمیماتش اظهارنظر کنند و توقع هم دارند او به حرفشان گوش بدهد و هر چه میخواهند به کرسی بنشیند.
این مخالفان، دیری نمیگذرد که به دشمن تبدیل میشوند. دلیل روشنش اینکه، چون حرف حساب ندارند و گوش رییسجمهور و دولت هم بدهکار حرف ناحساب نیست، چارهای برایشان باقی نمیماند که به جرگه اپوزیسیون بپیوندند. بعد از مدتی نتیجه کار اینها در قالب سریال گاندو بیرون میآید یعنی، چون نتوانستهاند به هدفشان برسند، طرف مقابل را جاسوس و نفوذی میخوانند و با سرهم کردن یکی دو قصه، سناریوی فیلم و سریال را سفارش میدهند و ابایی هم ندارند که همچون سریال گاندو، داستان را طابق النعل بالنعل همانگونه روایت کنند که اعضای شورای مرکزی منافقین در امریکا و اروپا دیکته کردهاند.