در سریال، گالادریل و الروند هنگام ساخت حلقهها توسط سلبریمبور حضور دارند و نتیجه میگیرند که ساخت سه حلقه راهی برای جلوگیری از تمرکز قدرت در دست یک موجود است.
در قسمت اول فصل دوم سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت»، سه حلقه قدرتمند الفی سرانجام صاحبان خود را یافتند.
به گزارش روزیاتو، گالادریل، کیردان کشتیساز و گیل-گالاد، پادشاه بزرگ نولدور، این حلقهها را به دست آوردند. این حلقهها که توسط سلبریمبور ساخته شدهاند، قدرتمندترین و مهمترین حلقههای قدرت هستند و سرنوشت سرزمین میانه در عصر دوم مستقیماً به وجود آنها و دارندگانشان گره خورده است. با این حال، تفاوتهایی بین داستان حلقههای قدرت الفها در سریال آمازون پرایم و نوشتههای تالکین وجود دارد که آنها را حتی جذابتر میکند.
در سریال «حلقههای قدرت»، الفهای سرزمین میانه با معضلی روبرو هستند. همزمان با افزایش قدرت سائورون و آدار، قدرت الفها رو به کاهش است. این امر با مرگ درخت لیندون نمایش داده میشود. الفها یا باید از حلقههای تازه ساخته شده استفاده کنند یا به سرزمینهای نامیرای والینور بازگردند. هنگامی که گالادریل، کیردان و گیل-گالاد برای اولین بار حلقههایشان را به دست میکنند، درخت نجات مییابد و الفها میتوانند در سرزمین میانه بمانند.
در نوشتههای تالکین، الفها با مشکل مشابهی روبرو میشوند. ساخت سه حلقه مستقیماً با کمرنگ شدن نور الدار در سرزمین میانه مرتبط است. الفها به عنوان موجودات نامیرا، گذر زمان را متفاوت تجربه میکنند و شاهد مرگ و فنای جهان هستند در حالی که خود باقی میمانند. بنابراین، حلقهها برای حفظ و تقویت زیبایی و طول عمر چیزهایی که در سرزمین میانه دوست دارند، و همچنین حفظ نور فیزیکی و نفوذ فرهنگی و معنوی آنها ساخته شدند.
در سریال، گالادریل و الروند هنگام ساخت حلقهها توسط سلبریمبور حضور دارند و نتیجه میگیرند که ساخت سه حلقه راهی برای جلوگیری از تمرکز قدرت در دست یک موجود است. در کتابها، دلایل متفاوت، اما تا حدودی مکمل سریال هستند. الفها خطر ایجاد اشیاء قدرتمندتر را درک کرده بودند. سائورون قبلاً بر ساخت ۷ و ۹ حلقه قدرت تأثیر گذاشته بود و ایجاد حلقههای بیشتر میتوانست خطر فساد بیشتری را به همراه داشته باشد.
تفاوت اصلی این است که در کتابها، این حلقهها پس از سایر حلقههای قدرت ساخته شدند، نه قبل از آنها. وقتی سائورون از ساخت این سه حلقه مطلع میشود، تصمیم میگیرد با ارتش خود به ارگیون بازگردد. او قلمرو الفها را غارت و نابود میکند و به دنبال حلقههای قدرت الفها میگردد. در سریال، اما، غارت ارگیون به دلیل حضور آدار و این واقعیت که سائورون هنوز در ارگیون و در پوشش آناتار است، متفاوت خواهد بود.
در «حلقههای قدرت»، گالادریل ننیا، حلقه آب را پس از اینکه حلقه میافتد و به سمت او میغلتد، در لیندون به دست میآورد. این حلقه از الماس بوده و تنها حلقهای است که تالکین تأیید دارد از جنس میتریل است. در کتابها اما، سلبریمبور مستقیماً ننیا را به گالادریل میدهد. خواص این حلقه به آن قدرت در امان بودن و احتمالاً پنهان شدن از شر را میدهد.
ناریا، حلقه آتش، دارای یک یاقوت است و طبق افسانههای تالکین، مشخص نیست چه فلزی در آن به کار رفته است. در سریال، سلبریمبور به نیاز به نقره اشاره میکند که منجر به استفاده از خنجر فینرود میشود. در «حلقههای قدرت»، کیردان پس از ناکامی در انداختن آن به دریا، این حلقه را به دست میآورد. اما در کتابها، گیل-گالاد آن را به او میدهد.
خرد کیردان حتی منجر به رها کردن ناریا میشود. در کتابها، ایستاری (جادوگران سرزمین میانه) در اوایل عصر سوم به سرزمین میانه میرسند و در این زمان است که الف کشتیساز با گندالف ملاقات میکند. کیردان تشخیص میدهد که جادوگر خاکستری خردمندترین ایستاری است.
سومین حلقه الفها، ویلیا علیرغم رنگ آبی آن، حلقه هواست. این حلقه دارای یک سنگ یاقوت کبود است و از جنس طلا است، اگرچه در «حلقههای قدرت» اشاره میشود که در ترکیب آن کمی آلیاژ میتریل نیز وجود دارد. این حلقه قدرتمندترین حلقه از میان سه حلقه محسوب میشود، اگر چه قدرتهای آن به طور دقیق مشخص نشده است.
در کتابها، سلبریمبور ویلیا را پس از ساخته شدن به گیل-گالاد میدهد. پادشاه بزرگ نولدور در ابتدا این حلقه را به دست میکند. پس از غارت ارگیون، نبرد ادامه مییابد، زیرا سائورون و نیروهایش سرزمینهای اریادور را ویران میکنند. همچنین، پس از سقوط ارگیون، الروند ریوندل را تأسیس میکند، جایی که تا پایان بازگشت پادشاه در آن ساکن خواهد بود.
علیرغم احتیاط الروند با ناریا، این حلقه همچنان قدرتمند است. الروند نیز به عنوان یک شفادهنده قدرتمند شناخته میشود و ناریا چنین تواناییهایی را به شدت تقویت میکند. او به یک شخصیت کلیدی در مبارزه علیه سائورون تبدیل میشود و مشاور و پناهگاه کسانی است که با ارباب تاریکی مخالفت میکنند.
در مجموع، سریال «حلقههای قدرت» با وفاداری نسبی به آثار تالکین، داستان حلقههای قدرت الفها را به تصویر میکشد، اما تغییراتی را نیز برای سازگاری با روایت تلویزیونی اعمال میکند. این تفاوتها و شباهتها باعث میشود که هم طرفداران کتابهای تالکین و هم بینندگان جدید بتوانند از این اثر حماسی لذت ببرند.