سائورون یکی از دو دشمن بزرگ در دنیای ارباب حلقههاست، به این معنی که او به اندازه پیروزیهایش در سه عصر سرزمین میانه شکست خورده است. در حالی که عصر چهارم سرزمین میانه نیز پس از پایان ارباب حلقهها وجود دارد، سائورون در این دوره فعالیت چندانی نداشت. در عوض، دخالت اصلی سائورون در جدول زمانی فوقالعاده گسترده سرزمین میانه در دوران اول، دوم و سوم رخ داد. سریال حلقههای قدرت در حال کاوش در دوران دوم اتفاقات ارباب حلقههاست، در شرایطی که سائورون سعی میکند قدرتی را که در طول دوره اول از دست داده، دوباره به دست آورد.
سهگانههای هابیتها و ارباب حلقههای پیتر جکسون در عصر سوم روایت میشوند و جزئیات آخرین دستیابی سائورون به حلقه واحد را تشریح میکنند. هر یک از این اقتباسها در دنیای جی آر آر تالکین روایت میشود، که داستانی را که در قرن بیستم برای سائورون ساخت به تصویر میکشد.
به گزارش روزیاتو، به این ترتیب، گاهشماری فیلمها و سریالهای ارباب حلقهها، نوشتههای تالکین، از موفقیتها و پیروزیهای سائورون گرفته تا شکستها و شکستهای او به دست مردمان آزاد سرزمین میانه، را دنبال میکند.
در عصر اول سرزمین میانه، سائورون آن ارباب تاریکی نبود که در قرون دوم و سوم بود. در عوض، سائورون خدمتکار مورگوث، بزرگترین دشمن در جهان تالکین بود. سائورون جنگ مورگوث علیه سرزمین میانه را رهبری میکرد، که عمدتاً در سرزمین از دیرباز گمشده بلریاند بر سر جواهرات بزرگ معروف به سیلماریلها به راه افتاد. در طول این جنگ، سائورون در قلعهای در جزیره تول-این-گورهوث مستقر شد و برن، قهرمانی که سائورون در فصل ۲ حلقههای قدرت از آن یاد میکند، را اسیر کرد. سیلماریل به دنبال یکی از سیلماریلها بود تا به عنوان نمادی از عشق خود به لوثین، یکی از زیباروی الفی، بدهد.
با این حال، سائورون برن و برادر گالادریل، فینرود را اسیر کرد که باعث شد لوثین برای نجات او به تول-این-گورهوث سفر کند. او در سفر خود با هوان، سگ شکاری بزرگی که توسط یکی از والاهای ارباب حلقه ها، اوروم، فرستاده شده بود، آشنا شد. سائورون مایل بود لوثین را به عنوان هدیهای برای مورگوث دستگیر کند، و در قالب یک گرگینه بزرگ به دنبال او و هوان رفت، زیرا پیشگویی شده بود که نمیتوان هوان را کشت مگر اینکه این کار توسط بزرگترین گرگی که تا به حال زندگی کرده باشد صورت گیرد.
سپس آن سه درگیر نبردی طولانی شدند. لوثین از جادوی قدرتمند خود برای مسحور کردن سائورون و خسته کردن او در هنگام مواجهه با هوان استفاده کرد. سرانجام، هوان گلوی سائورون را گرفت و خدمتکار مورگوث نتوانست فرار کند. لوثین از سائورون خواست تا کنترل تول-این-گورهوث را تسلیم او کند و وی همین کار را انجام داد و در قالب یک خون آشام بزرگ به جنگلی به نام تاور-نو-فوین گریخت. لوثین در ادامه برن و جسد فینرود را پیدا کرد، اولی را شفا داد و دومی را دفن کرد و بدین ترتیب اولین شکست بزرگ سائورون در ارباب حلقهها را رقم زد.
شکستی که سائورون به دست لوثین و هوان متحمل شد تنها یک رویداد کوچک بود که در جنگ برای جواهرات بزرگ رخ داد. نبرد نهایی این درگیری قرنها پس از اولین شکست سائورون رخ داد، جایی که گروهی از والاها، الفهای والینور، اشرافزادگان سرزمین میانه معروف به اداین و عقابهای بزرگ برای رویارویی با نیروهای عظیم مورگوث، با هم متحد شدند. این درگیریها منجر به جنگ خشم شد، یکی از بزرگترین نبردهای تاریخ ارباب حلقهها، که منجر به شکست مورگوث و تبعید او به حفره بیزمان شد. این نبرد در پیش درآمد اپیزود اول فصل اول حلقههای قدرت به تصویر کشیده میشود.
جالب اینجاست که نوشتههای تالکین نشان نمیدهد که سائورون خودش در این نبرد جنگیده باشد. بین این جنگ و شکست او از لوثین و هوان، چیز زیادی از فعالیتهای سائورون گفته نشده است. با این حال، خدمتکار مورگوث به دلیل تبعید شدن اربابش همچنان ضربه بزرگی را متحمل شد. پس از جنگ خشم، سائورون شکل مناسبی به خود گرفت و به سرزمین میانه گریخت و در آنجا پنهان شد تا اکنون که مورگوث شکست خورده بود، بتواند قدرت را به دست بگیرد.
هزاران سال پس از جنگ خشم، سائورون به طور مخفیانه تلاش کرد تا قدرت خود را به دست آورده و نقشهای برای تسلط بر سرزمین میانه فراهم کرد. این طرح شامل ۲۰ حلقه قدرت در ارباب حلقهها بود که با گول زدن سلبریمبور، الف آهنگر، سعی داشت آنها را بسازد. در نهایت، سائورون با الفهای سرزمین میانه مبارزه کرد تا در جریان محاصره ارگیون، این حلقهها را بدست آورد، نبردی که در جدول زمانی فصل ۲ حلقههای قدرت به تصویر کشیده میشود. این موضوع آغازگر جنگ الفها و سائورون بوده که طی آن ارباب تاریکی موفق شد پس از نابودی ارگیون، بیشتر اریادور را تصاحب کند.
با افزایش قدرت سائورون، تنها دژهای الفی باقی مانده، پایتخت لیندون و دره تازه تاسیس ریوندل بود. سائورون نیروهای خود را برای محاصره دومی فرستاد در حالی که در مسیر موسوم به خط لون به پیش میرفت، یک موقعیت دفاعی رودخانهای که در صورت تصرف، دسترسی به لیندون را امکان پذیر میکرد. سائورون با نیروهای رو به زوال شاه الف ها، گیل گالاد جنگید. پیروزی ارباب تاریکی قطعی به نظر میرسید تا اینکه نیرویی از نومنور از راه رسید. این گروه نه تنها ارتش گیل گالاد را تقویت کرد، بلکه از پشت به نیروهای سائورون نیز حمله برد.
این جنگ به عنوان نبرد گواتلو شناخته میشود، جایی که سائورون توسط گیل-گالاد و نومه نوریها به رهبری الندیل بیشتر و بیشتر به سمت جنوب شرقی عقب رانده شد. سائورون در نهایت تنها با تعداد کمی از محافظانش باقی مانده و مجبور به فرار شد. ارباب تاریکی به موردور عقب نشینی کرد و بدین ترتیب بود که در جنگ الفها و سائورون، یک پیروزی قاطع برای مردم آزاد سرزمین میانه و یک شکست قاطع در عصر دوم برای سائورون رقم خورد.
همانطور که در فصل ۲ حلقههای قدرت روایت شده و در آثار تالکین تشریح شده، سائورون بیش از هر چیز دیگری در سرزمین میانه از نومه نور میترسید. سائورون پس از شکست در نبرد گواتلو، اجازه داد که نومه نوریها او را به اسارت بگیرند. پس از بازگشت به این قلمرو جزیره ای، سائورون از تسلط خود در فریبکاری و خدعه استفاده کرد تا اعتماد آرفارازون، پادشاه نومه نور را جلب کند. فساد سائورون به مردم نومه نور نیز سرایت کرده و منجر به نابودی درخت سفید و ساخت معبد ملکور شد، مکانی که وفاداران به والاها قربانی میشدند.
سائورون به تحریک فارازون ادامه داد، در حالی که اقدامات او تا همان جا نیز والاها را خشمگین کرده بود. فارازن به زندگی طولانی الفها و والارها حسادت میکرد، حسادتی که سائورون از آن سوء استفاده میکرد. سائورون فارازون را متقاعد کرد که به والینور و والاها حمله کند و طول عمر آنها را برای خود و نومه نوریها غصب کند، اقدامی که خدای سرزمین میانه معروف به ارو را به شدت خشمگین کرد. ارو دست به کار شد و موج بزرگی را علیه فارازون و پادشاهی او به راه انداخت که منجر به سقوط نومه نور شد. سائورون در معبد ملکور بود که این موج نومه نور را در هم شکست و روح او را به شدت تضعیف کرده و وادار به بازگشت به موردور کرد.
در حالی که سائورون در موردور قدرت خود را باز مییافت، گروهی از وفاداران جان سالم به در برده از سقوط نومه نور به رهبری الندیل آخرین اتحاد را با گیل-گالاد و الفهای سرزمین میانه تشکیل دادند. سائورون از این اتحاد میترسید و دستور حمله پیشگیرانهای علیه پادشاهی گوندور را صادر کرد که در غیاب سائورون، توسط الندیل و پسرانش تشکیل شده بود. علیرغم درگیریهای فراوانی که در ادامه رخ داد، آخرین اتحاد به موردور رسید و در نبرد داگورلاد پیروز شد. آخرین اتحاد جای پایگاهی برای خود در موردور ایجاد کرد که به آنها اجازه میداد تا برج تاریک باراد-دور سائورون را محاصره کنند. نبرد آخرین اتحاد نیز به طور خلاصه در پیش درآمد فیلم ارباب حلقه ها: یاران حلقه ساخته پیتر جکسون به تصویر کشیده شده است.
با توجه به قدرتی که سائورون در قلعه خود جمع کرده بود، محاصره باراددور هفت سال دراز به طول انجامید. با این حال، در نهایت، سائورون از شکست به وحشت افتاده و فرم فیزیکی خود را برای مقابله با ارتشهای آخرین اتحاد نمایان کرد. سائورون مستقیماً با الندیل و گیل گالاد درگیر شد و در نتیجه نبرد سهمگینی رخ داد که طی آن هر سه به شدت مجروح شدند. الندیل و گیل گالاد – دو شخصیت اصلی در سریال حلقههای قدرت – کشته شدند، اگرچه این ستونهای آخرین اتحاد قبل از مرگ توانستند قدرت سائورون را به شدت تضعیف کنند. سپس ایزیلدور تکههای شمشیر پدرش، نارسیل را برداشت و حلقه واحد را از انگشت سائورون بیرون آورد.
سائورون با از دست دادن حلقه واحد، به شدت با کاهش قدرت مواجه شد، و در نتیجه بزرگترین شکست ارباب تاریکی از زمان جنگ خشم در پایان عصر اول رقم خورد. هزاران سال پس از شکست در جنگ آخرین اتحاد، سائورون نتوانست شکل فیزیکی به خود بگیرد و کنترل خود را بر بسیاری از زیردستان خود از دست داد. شکست خورده و تحقیر شده، گمان میرود که سائورون به سمت شرق عقب نشینی کرد تا بار دیگر قدرت خود را بازیابد.
هزاره پس از جنگ آخرین اتحاد در آغاز عصر سوم به دوران صلح هوشیارانه معروف شد. مردم آزاد سرزمین میانه برای نسلها بدون ترس از سایه سائورون به زندگی خود ادامه میدادند، در حالی که تفکر ارباب تاریکی و حلقه واحد تبدیل به افسانه تبدیل شد. حدود ۱۰۰۰ سال پس از دوران سوم، والاها ایستار را به سرزمین میانه فرستادند تا مراقب سائورون باشد و در صورت بازگشت او به مردم این سرزمین کمک کند. حدود یک هزاره بعد یا بیشتر، سائورون شکل یک نکرومانسر را به خود گرفت و پایگاهی برای خود در دول گولدور تأسیس کرد.
یکی از ایستاری ها، گندالف خاکستری، مدتها بود که به دو گولدور و نکرومانسر مشکوک شده بود. با ورود به قلعه، گندالف متوجه شد که این نکرومانسر در واقع همان سائورون است و در این باره به اعضای شورای سفید هشدار داده، از آنها خواست تا به دول گولدور حمله کنند. در عوض، رهبر شورای سفید، سارومان سفید، تصمیم گرفت که منتظر سائورون بماند تا مکان حلقه واحد را پیدا کند- حلقهای که هنوز سائورون به دنبال آن بود – تا بتوان از آن علیه ارباب تاریکی استفاده کرد.
در نهایت سارومان به هشدارهای گندالف توجه کرد. شورای سفید برای نابود کردن سائورون و تضعیف دوباره دشمن به دول گولدور حمله کرد. شورای سفید در این کار موفق بود که باعث شد سائورون دوباره به شرق سرزمین میانه بگریزد، بعد از اینکه نیروهای اورکها و اجنه او در جریان نبرد پنج ارتش شکست خوردند. شکست سائورون در این جنگ در سه گانه هابیتها و به طور خاص سومین فیلم این مجموعه به تصویر کشیده میشود.
شکستهای مکرر سائورون در دوران دوم و سوم به این معنی بود که او نمیتوانست فرم بدنی به خود بگیرد، در عوض در موردور شکل چشمی بدون پلک به خود گرفت. با پیشرفت دوران سوم، سائورون قدرتی شبیه به آنچه در جریان جنگ الفها و سائورون و جنگ آخرین اتحاد داشت را دوباره به دست آورد. خادمان سائورون، اشباح حلقه یا نازگول ها، شروع به جستجوی حلقه واحد کردند، در حالی که دیکر نیروهای ارباب تاریکی جنگی را علیه قلمروها انسانها آغاز نمودند. در این جنگ، سارومان که توسط پالانتیر فاسد شده بود، حمایت میشود.
درگیریهایی که به وجود آمد به جنگ حلقه معروف شد که عمدتاً در بسیاری از نبردهای سه گانه ارباب حلقهها به تصویر کشیده شد. پس از چندین شکست به دست وارث ایزیلدور، آراگورن، ارتش غربی توسط یاران حلقه شکل گرفت. ارتش غرب به سمت دروازه سیاه سائورون پیش رفت تا توجه او را از فرودو بگینز دور کند، کسی که برای نابود کردن حلقه واحد راهی کوه عدم شده بود.
این نقشه جواب داد؛ سائورون فکر میکرد که لشکر غرب حلقه را در اختیار دارد و تمام قدرت نظامی خود را علیه آنها به کار گرفت. فرودو، با کمک ناخواسته گولوم، حلقه واحد را نابود کرد و تمام وجود سائورون را یک بار برای همیشه پراکنده ساخت. این پایان عصر سوم سرزمین میانه و پایان هزاران سال استبداد سائورون بود. پس از عقب نشینی ها، شکستها، و بازگشتهای متعدد، جنگ حلقه شکست نهایی سائورون در ارباب حلقهها را رقم زد و عصر چهارم صلح آغاز شد.