کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در نیویورک گفت: در ماههای پیش رو بعید است امکان مذاکره معنی داری در مورد تحریمهای هستهای وجود داشته باشد. چون طرف تحریمهای هستهای آمریکا است و دولت جدید آمریکا نیز اولاً در اول بهمن در کاخ سفید مستقر میشود و ثانیاً یکی دو ماه طول میکشد تا مقامات مرتبط به سیاست خارجی دولت جدید تعیین و مورد تأیید کنگره قرار گیرند؛ لذا بعید است امکان مذاکرات جدی در مورد تحریمها تا اواسط فروردین وجود داشته باشد.
کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی برای بار دوم طی چند ماه تنش میان ایران با اسرائیل، درباره احتمال تغییر دکترین هستهای ایران هشدار داده و البته این بار، احتمال تغییر در برد موشکهای ایران را روی میز قرار داده است.
به گزارش انتخاب، گفتگو با کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته، را در ادامه میخوانیم:
آیا تداوم و اوج گیری تنشها به تغییر دکترین نظامی ایران منجر میشود؟
تداوم فشار ممکن است در شرایطی که عزمی قطعی و تفکری ایدئولوژیک مبنای کار باشد، فی نفسه عامل تعیینکنندهای نباشد. در سطح فردی میدانیم که افراد حاضراند حتی جان و خانواده خود را فدای اندیشه و مرام خود کنند. منتهی در سطح کشوری مسأله این است که آیا کشور امکانات لازم برای تداوم رویاروی منفردانه با اسرائیل و شمار کثیری از کشورهای غربی و برخی از کشورهای منطقه را که با آنها همسو هستند، دارد یا خیر؛ و البته امکانات که میگویم شامل امکانات اقتصادی و نیز آمادگی شرایط اجتماعی و سیاسی در داخل هم میشود؛ و همزمان امکانات شامل امکانات نظامی برای برپایی و ادامه جنگی از فاصله دور هم میشود؛ خاصه آنکه چنین جنگی تنها میتواند با تکیه بر ادواتی با تکنولوژی بسیار پیش رفته باشد. به عبارت دیگر ما درگیر جنگی تکنولوژیک هستیم و در یک جنگ تکنولوژیک تجهیزاتی و تسلیحاتی و ادواتی مبنای کار است که هیچ شباهتی با ادوات در جنگهای سنتی و رویارویی سربازان روی زمین و داخل سنگرها ندارد.
آقای خرازی از افزایش برد موشکها به بیش از ۲ هزار کیلومتر سخن گفته است؛ تحلیل شما چیست؟
صحبت از افزایش برد موشکهای ایران بدون تردید بر میزان تنش بین ایران و غرب خواهد افزود. نحوه طرح این موضوع توسط آقای دکتر خرازی و ربط دادن تلویحی آن به قضیه حمایت اخیر اتحادیه اروپا از ادعاهای مضحک امارات نیز به گونهای است که اروپا ممکن است از آن برداشت تهدید مستقیم کند، در حالیکه بعید است که ایشان قصد تهدید غرب را داشته است. در اینکه اقدام اخیر اتحادیه اروپا در اشاره به سه جزیره ایرانی و استفاده از واژه "اشغال" کاملاً به لحاظ حقوقی بی معنی و بی پایه و در تعارض با رویههای اتحادیه اروپا در موضوعات مشابه در گذشته است، هیچ تردیدی نیست. اما به هر حال این یک موضعگیری سیاسی بوده و انگیزههای روشن خاص خود را داشته و میتواند به نوعی در مقام تلافی حمایت از اشغال برخی مناطق اوکراین مطرح شده باشد. البته طبیعی است که اتحادیه اروپا نمیتواند و نباید نسبت به اقدام غیراصولی و تجاوزکارانه روسیه در اشغال بخشی از قلمرو یک کشور مستقل و حمایت ادعایی از آن به شکلی غیراصولی و غیرحقوقی واکنش نشان داد. به هر حال این مسألهای است که باید از راههای دیپلماتیک و اصولی به آن پرداخته شود و مشکل رفع را رفع کرد. اما شک نیست که در رابطه با این امور صحبت کردن از افزایش برد موشکهای ایران قطعاً مشکل را پیچیدهتر و خطرناکتر میکند و به هیچ شکلی نمیتواند به حل مشکل کمک کند؛ خاصه آنکه اگر برخی از جهات معاند بکوشند تا این سخن را به حساب نوعی تهدید بگذارند. به هر حال حتماً آقای دکتر خرازی توجه داشتهاند که اکثر کشورهای اروپای غربی عضو ناتو هستند و حتماً ایشان قصد تهدید ناتو را نداشته است.
به رغم تنش ها، امکان مذاکره در ماههای آتی وجود دارد؟
در ماههای پیش رو بعید است امکان مذاکره معنی داری در مورد تحریمهای هستهای وجود داشته باشد. چون طرف تحریمهای هستهای آمریکا است و دولت جدید آمریکا نیز اولاً در اول بهمن در کاخ سفید مستقر میشود و ثانیاً یکی دو ماه طول میکشد تا مقامات مرتبط به سیاست خارجی دولت جدید تعیین و مورد تأیید کنگره قرار گیرند؛ لذا بعید است امکان مذاکرات جدی در مورد تحریمها تا اواسط فروردین وجود داشته باشد. در آغاز به کار دولت بایدن نیز همینطور بود و مذاکرات ۱+۴ با شرکت غیرمستقیم آمریکا از نیمه فروردین ۴۰۰ شروع شد. اما در این فاصله بسیار مفید و لازم است که مشورتها با طرف آمریکایی ترجیحا بطور مستقیم در جایی مانند عمان از سرگرفته شده و ادامه یابد. اکنون مسأله این است که منافع ایران و آمریکا در طیف گستردهای از موضوعات با هم تلاقی دارد و چارهای جز گفتگو در مورد آنها نیست. مذاکراتی که به "تفاهم نانوشته" در اردیبهشت ۴۰۲ انجامید و گاه از آن به عنوان "روند مسقط" یاد شده، به همین دلیل انجام میشد.