موج مهاجرت به اشکال مختلف در ایران همیشه وجود داشته است. شاید در برهههایی از زمان این موج کاهش پیدا کرده باشد، اما هیچ وقت روی توقف را به خود ندیده است. در بعضی مقاطع زمانی، خبر غرق شدن شدن پناهجویان ایرانی در دریای مدیترانه، کانال مانش یا مرگ آنها در اردوگاهها میان دیگر اخبار گم میشود.
فرارو- باران ارجمند ملیپوش تنیس زیر ۱۵ سال تنیس روی میز که برای شرکت در مسابقات جهانی نوجوانان به سوئد رفته بود، کاروان ایران را ترک و از بازگشت به کشور خودداری کرد بر اساس بیانیه رسمی فدراسیون تنیس روی میز «این ورزشکار نوجوان بدون اطلاع و هماهنگی فدراسیون پس از پایان مسابقات قهرمانی جهان و حین بازگشت تیم به کشور، خود را به پلیس شهر کوپنهاگ معرفی کرد و از دسترس مسئولان تیم خارج شد، این درحالی است که شیوه نامههای مراقبتی و معمول، در تمامی مراحل برای ورزشکاران اعزامی انجام گرفته بود پس از اطلاع مسئولان فدراسیون از این اتفاق، موضوع بصورت فوری از طریق سفارتخانه ایران در سوئد و دانمارک و در تماس با خانواده این ورزشکار مورد پیگیری قرار گرفت و در حال حاضر اقدامات لازم برای کسب اطلاع از وضعیت او در جریان است.»
به گزارش فرارو، اگر چه خبر مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران حرفهای کشورمان جدید نیست، اما مورد باران ارجمند موردی خاص است. احتمالاً او کمسنوسالترین ورزشکاری است که طی این سالها به کشورهای خارجی پناهنده میشود. بر اساس خبری که تسنیم منتشر کرد، کاروان ایران از سوئد به دانمارک سفر کرد تا از طریق فرودگاه کپنهاگ به استانبول و از آنجا به تهران پرواز کند.
موج مهاجرت به اشکال مختلف در ایران همیشه وجود داشته است. شاید در برهههایی از زمان این موج کاهش پیدا کرده باشد، اما هیچ وقت روی توقف را به خود ندیده است. در بعضی مقاطع زمانی، خبر غرق شدن شدن پناهجویان ایرانی در دریای مدیترانه، کانال مانش یا مرگ آنها در اردوگاهها میان دیگر اخبار گم میشود. بسیاری تلاش میکنند از مسیرهای قانونی موجود خودشان را به کشورهای خارجی برسانند و بسیاری دیگر به دلایل مختلف، راههای سخت و پرمخاطره را انتخاب میکنند.
ماجرای باران ارجمند که آخرین نمونه از رفتنِ سرمایههای ملی است، صحبتی را یادآوری میکند که علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیس در نشستی که اتاق بازرگانی تهران برگزار کرده بود، مطرح کرد.
ربیعی گفته بود: «مهاجرت پدیده امروز و مختص به ایران نیست و حتی در جوامع توسعه یافته هم امری جاری است، اما این موضوع در یک دهه اخیر در کشور ما به یک مسأله سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. در موضوع مهاجرت پیشتر با رویکرد نفی برخورد میشد و متاسفم که در مهمترین نهادهای سیاسی کشور به موضوع مهاجرت با نگرانی نگاه نشده، رویکرد دیگر این است که مهاجرت نتیجه یک توطئه دانسته میشود و رویکرد سوم ابراز نگرانی منفعلانه است. تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال رسیده است این در حالی است که علل تمایل به مهاجرت در نسلهای جدید با نسلهای قدیم تفاوت دارد پیشتر مهاجرت با انگیزه جذب سرمایه صورت میگرفت و ایرانی مهاجر با این سرمایه بر میگشت، اما امروز مهاجرت راه فرار قلمداد میشود.» باران ارجمند متولد ۱۳۸۹ و ۱۴ ساله است.
امروز محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار بار دیگر به نکاتی اشاره کرد که کمبود کادر درمان را به ما یادآوری میکند. او گفت: «در حال حاضر، بسیاری از پرستاران با ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه کار، یعنی در اوج بازدهی خود، به دلیل شرایط نامناسب، به مهاجرت فکر میکنند.» دبیرکل خانه پرستار در بخش دیگری از صحبتهایش، مقایسهای میان حقوق دریافتی پرستاران در ایران و کشورهای دیگر انجام داد: «با توجه به نرخ کنونی دلار و حقوق پرستاران در ایران، این شغل به هیچ وجه جذاب نیست. در مقایسه با کشورهای اروپایی که پرستاران میتوانند بین ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ دلار حقوق بگیرند، پرستاران ایرانی تنها ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان (حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار) دریافت میکنند. این تفاوت قابل توجه باعث میشود که بسیاری از پرستاران به فکر مهاجرت بیفتند یا شغلهای دیگر را انتخاب کنند.»
حسین سیمایی صراف وزیر علوم نیز چندی قبل خبر از مهاجرت ۲۵ درصد اساتید کشور داد. یعنی یک چهارم اساتید دانشگاه ایران را ترک کردهاند. شاید بدانیم چهرههایی مثل حسین بشیریه که سالهاست در دانشگاه سیراکیوس نیویورک تدریس میکند، سالهاست که به دلایلی پیشتر گفته شده ایران را ترک کردند. اما همه اساتید دانشگاه که برای عموم مردم شناختهشده نیستند تا خبر مهاجرتشان به رسانهها و افکار عمومی راه پیدا کند. ای کاش این اخبار زنگهای هشدار را به صدا در بیاورد.