اولین باری که یک کامپیوتر قهرمان شطرنج را شکست داد، برخی اعلام کردند که این آغاز پایان انسانها است.
فرارو- برخلاف پیش بینیهای وحشتناک در طی سه دهه گذشته، کامپیوتر و هوش مصنوعی جایگزین انسانها نشدهاند بلکه باعث پیشرفت ما شدند.
به گزارش فرارو به نقل از فوربز، امروزه هوش مصنوعی در گوشه و کنار زندگی ما نفوذ کرده است و نگرانیهایی مشابه با زمانی که کامپیوترهای پیشرفته به تازگی به بازار آمده بودند را میشنویم. با این حال اکثر افرا نکته مهمی در مورد انقلاب هوش مصنوعی را نادیده میگیرند: این یک بازی بین انسان و ماشین نیست. مغز انسان یکی از پیچیدهترین و کارآمدترین سیستمهای پردازش اطلاعات در دنیا است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند حجم وسیعی از دادهها را پردازش کرده و الگوها را شناسایی کند، فاقد درک دقیقی است که به طور طبیعی برای انسانها به وجود میآید.
توانایی ما برای خواندن بین خطوط، درک زمینه و انجام جهشهای شهودی بر اساس اطلاعات محدود، چیزی است که سیستمهای هوش مصنوعی با وجود قدرت محاسباتی چشمگیرشان نمیتوانند تقلید کنند. هوش مصنوعی میتواند احساسات را تجزیه و تحلیل کند و حالات چهره را تشخیص دهد، اما نمیتواند واقعاً احساسات را درک یا تجربه کند. این محدودیت بسیار مهم است، زیرا هوش هیجانی انسانها بسیاری از تصمیمات مهم در تجارت و زندگی را هدایت میکند.
چه مذاکره در مورد یک معامله پیچیده باشد، چه مدیریت یک تیم در حین بحران یا توسعه محصولاتی که در سطح عمیقتری با مصرف کنندگان ارتباط برقرار میکنند، هوش هیجانی انسانها غیرقابل جایگزین است. قابل توجهترین ویژگی انسان توانایی ما در تصور چیزهایی است که هرگز وجود نداشتهاند و تبدیل آنها به واقعیت است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند بر اساس الگوهای موجود تغییراتی ایجاد کند، نمیتواند ایدههای واقعاً جدیدی را تصور کند یا اهمیت عمیقتر آنها را درک کند. نوآوری نه تنها مستلزم خلاقیت است، بلکه به درک نیازها، خواستهها و ظرافتهای جامعه نیز نیاز دارد، ویژگیهایی که همیشه منحصراً انسانی باقی خواهند ماند.
به جای جایگزینی انسان، هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به قدرتمندترین ابزار ما برای تقویت تواناییهایمان است. به این فکر کنید که دستیار درخشانی دارید که میتواند کارهای معمول را انجام دهد، اطلاعات را به سرعت پردازش کند و بینشهای ارزشمندی را ارائه دهد، اما در نهایت به خرد انسانی برای هدایت کاربرد آنها نیاز دارد. این مشارکت به ما اجازه میدهد تا بر آنچه به بهترین شکل انجام میدهیم تمرکز کنیم: تفکر استراتژیک، ایجاد رابطه و حل خلاقانه مسئله.
پیچیدگی تصمیم گیری اخلاقی در مراقبتهای بهداشتی، قانون یا تجارت را در نظر بگیرید. در حالی که هوش مصنوعی میتواند بینشهای مبتنی بر دادهها را ارائه دهد، نمیتواند پیامدهای اخلاقی را بسنجید یا قضاوتهای مبتنی بر ارزش انجام دهد. این تصمیمات مستلزم درک ارزشهای انسانی، هنجارهای اجتماعی و توانایی ایجاد توازن بین منافع رقیب است. تحول واقعی در مورد جایگزینی انسانها نیست بلکه در مورد پیشرفت ما است. از آنجایی که هوش مصنوعی وظایف معمول و تکراری را بر عهده میگیرد، انسانها آزادند تا بر فعالیتهای با ارزش بالاتری که نیازمند تواناییهای منحصر به فرد انسانی هستند، تمرکز کنند. این تغییر نقشها و فرصتهای جدیدی را ایجاد میکند که ما نمیتوانستیم یک دهه پیش تصور کنیم و ثابت میکند که پیشرفت فناوری کار انسان را حذف نمیکند، بلکه ما را تکامل میدهد.
در این دوره جدید، موفقیت متعلق به کسانی است که میدانند چگونه از هوش مصنوعی و انسانی استفاده کنند. کلید رقابت با هوش مصنوعی نیست، بلکه توسعه مهارتهای انسانی متمایز است که آن را تکمیل میکند. با ادامه پیشرفت تکنولوژیک، انسانیت ما، توانایی ما برای اتصال، ایجاد و مراقبت، ارزشمندتر میشود. محیط کار آینده تنها تحت تسلط هوش مصنوعی یا انسان نخواهد بود، بلکه توسط کسانی شکل خواهد گرفت که در ترکیب هر دو مهارت دارند. با پذیرفتن هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای بهبود به جای جایگزینی، میتوانیم آیندهای ایجاد کنیم که پتانسیل انسان را تقویت کند. به هر حال، قویترین نیرو، هوش مصنوعی یا هوش انسانی به تنهایی نیست، بلکه هوشی است که توسط فناوری تقویت شده و توسط خرد انسانی هدایت میشود.