bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۰۹۶۳۶

کنسرت فرضی پرستو احمدی و برخورد فرضی

کنسرت فرضی پرستو احمدی و برخورد فرضی

«در برآورد مسئله‌های کنونی احتمالاً آخرین چیزی که باید به آن توجه شود خواندن یک خواننده زن در کارونسرایی خالیست؛ خواننده‌ای که می‌تواند به جمع انبوه مهاجرت‌کنندگان تبدیل شود و هر روز بی‌هیچ استرس و حرف و حدیثی کنسرت فرضی و واقعی بگذارد. باور کنید اگر پرستو احمدی صد کنسرت فرضی دیگری هم بگذارد، بحران‌های منطقه‌ای ما حل نخواهد شد.»

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۴ - ۲۵ آذر ۱۴۰۳

روزنامه هم میهن نوشت: برگزاری کنسرت خواننده‌ای چه زن باشد چه مرد در همه جای جهان، جز کشور ما و افغانستان کنونی هیچ ارزش خبری‌ای نخواهد داشت مگر درباره کیفیت کنسرت و تحلیل هنری آن. اینکه تور تیلور سوئیفت هم جز ابعاد موسیقایی و هنری آن پرسروصدا می‌شود هم حکایت دیگریست و دقیقاً عکس حکایت آنچه اینجا، پس از کنسرت فرضیِ پرستو احمدی اتفاق می‌افتد. 

سوئیفت که به‌زعم بعضی هم نامش بسیار بزرگتر از هنرش است، نه‌فقط باعث رونق اقتصادی شهرهایی در آمریکا می‌شود که به عنوان آیکون رویای آمریکایی کشور به کشور می‌رود و بیشتر از هر دیپلمات و حتی بمبی در گسترش هژمونی آمریکا تاثیرگذار خواهد بود.

ما با این صحبت‌ها فاصله کهکشانی داریم. ما که حتی نمی‌توانیم در تصویر مخدوش و غیرواقعی‌ای که از ایران در رسانه‌های اصلی جهان در حال بازنمایی است اندکی تاثیرگذار باشیم. ما که در ابربحران‌ها دست و پا می‌زنیم و برگزاری کنسرتی می‌شود بزرگترین بحران کنونی‌مان. ما که یک کنسرت در همه جهان «ساده» و «معمولی» می‌شود ترند شبکه‌های اجتماعی‌مان. 

اپوزیسیون برانداز می‌گوید که کار خودشان است که فلان چیز دیده نشود، کاربران ارزشی می‌گویند که قضیه مشکوک است و دست دولت مستقر در کار است. همان‌ها که از سر فراغت بال و نداشتن هیچ مسئله‌ای مثل نوجوانان عاشق که «استاکر» معشوق‌شان می‌شوند، صفحه به صفحه می‌روند تا ببینند فلان مقام وزارت ارشاد چه کسی را لایک کرده و چه کسی را نه. 

به کنسرت فرضی و فرضیه‌های پیرامونش کار ندارم. این چند روز آنقدر گفتند، نوشتند که حرف درست و نادرست دیگری بعید می‌دانم مانده باشد؛ لااقل در این هنگام. شاید بعدتر و با فاصله گرفتن از این اتفاق بتوان خوانش سیاسی-اجتماعی دیگر و پخته‌تری داشت. به عنوان شهروند؛ شهروندی که در ایران زندگی می‌کنم و دغدغه زیست روزمره را دارم به مسائل حول آن که نشانه‌هایی دارد کار دارم. 

به این کار دارم که موافق و مخالف این اجرا در این نقطه با هم هم‌نظرند که به‌زودی با او برخورد قهری خواهد شد. قوه قضائیه هم ناامیدشان نمی‌کند. بوروکراسی پیچ در پیچ اداری که اگر گیری داشته باشید چندین و چند روز کاری باید بروید تا شاید با دعا و معجزه کارتان راه بیفتد در روز تعطیل بیانیه می‌دهد که با برگزارکنندگان کنسرت فرضی «برخورد قضایی» خواهد کرد. 

یکی نوشته بود نگذاشتند خواننده گلویش را صاف کند. این نوع برخورد برای مسئله‌ای که بخش بسیار زیادی از مردم اصلاً آن را جرم نمی‌دانند و عکس آن، حق مسلم یک هنرمند می‌دانند باعث دلزدگی بیشتری می‌شود. مردمی که به گفته خود رئیس قوه چندین میلیون پرونده ناتمام در صف رسیدگی دارند، مایه شگفتی و احتمالاً خشم‌شان می‌شود که برای چنین اتفاقی و اتفاق‌های مشابه قوه قضائیه و نیروی قهریه برخورد فوری و قاطع دارد. 

هزاری هم صداوسیما بگوید که مردم خواستند برخورد شود، باز مردمِ صداوسیما، بخش عظیمی از مردمِ واقعی و کوچه و بازار نمی‌شوند. مردمی که در ۲۴ ساعت بیش از نیم میلیون به فالوئرهای همان خواننده مورد غضب قرارگرفته، اضافه کردند. ای‌کاش این بار نیروی قهریه غافل‌گیرمان کند و مسائل کلان ملی را در اولویت پروپاگاندای رسانه‌ای دو طیف رادیکال قرار دهد. واقعاً وقت آن است که به این بیندیشند با برخورد قهری، نمی‌توان با مسائل فرهنگی که پیوند عمیقی با جامعه دارد مواجه شد. 

این بار بهتر است که همه چیزمان به همه چیزمان نیاید. مدارا و تساهل بیشتری داشته باشیم. با تساهل بیشتر به این اتفاق بنگریم اگر در نهایت دغدغه ما ایران و مردمان ایران است. چراکه در برآورد مسئله‌های کنونی احتمالاً آخرین چیزی که باید به آن توجه شود خواندن یک خواننده زن در کارونسرایی خالیست؛ خواننده‌ای که می‌تواند به جمع انبوه مهاجرت‌کنندگان تبدیل شود و هر روز بی‌هیچ استرس و حرف و حدیثی کنسرت فرضی و واقعی بگذارد. باور کنید اگر پرستو احمدی صد کنسرت فرضی دیگری هم بگذارد، بحران‌های منطقه‌ای ما حل نخواهد شد.

در بود و نبود تروریست‌ها در همسایگی ما تاثیری نخواهد داشت. در اینکه هر روز صبح چند درصدی از ارزش پول ملی ما کم می‌شود موثر نخواهد بود. باور کنید که نور چراغ‌های کم‌سوی کنسرت فرضی در ناترازی انرژی ما بی‌تاثیر است. ولی برخورد قهری با این مسائل حتماً که گسست‌های اجتماعی ما را زیادتر خواهد کرد. حتماً که تصویر ایران را مخدوش‌تر خواهد کرد.

نویسنده: علی ورامینی

bato-adv
bato-adv
bato-adv