bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۳۰۲۶

خطوطی برای ژاله علو و آرزو‌های آن

خطوطی برای ژاله علو و آرزو‌های آن

خانم ژاله علاوه‌ بر نقش آفرینی در دوبله یا سخن گفتن به جای هنرپیشگان خارجی هم نقشی یگانه داشت و آن صدای پرصلابت و خیرخواه نقش‌ها را باور پذیر و در یاد ماندنی می‌نمود. ناصر ملک مطیعی روایت می‌کند که در زندگی هنری اش خانم علو نقش مهمی داشته است. آن جا که به او می‌گوید شبیه جیمز دین هنرپیشه مطرح امریکایی است و از شکست تجاری فیلم‌های نخست اش ناامید نشود و ادامه دهد و حتی او را به کارگردان‌های تازه هم معرفی می‌کند.

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۰۴ دی ۱۴۰۳

دکتر احسان اقبال سعید؛ هنوز آفتاب میانه‌ی سوم دی ماه نیم جان بود که خبر آمد ژاله‌ی علو خاموش شد. باور نداشتم صاحب آن نگاه سنگین و صدای اساطیری از نفس افتاده باشد و نقشی نخواند.

نخست خانم علو را با نقش خاله لیلا در مجموعه جاندار روزی، روزگاری ساخته‌ی امرالله احمدجو شناختم. آنجا که در نقش زنی صحرانشین پیر و مراد راهزنی، چون مرادبیگ شد و با اغماض و آموزش از طرار، نگاهبان اجاق و اتراق و نیز پاسدارنده‌ی حرمت انسان ساخت. خاله لیلا تا همیشه برایم تجسم نفس حقی بود که بر ویلان صحاری می‌وزید و با جامعیت و قدرت راهبری و بزرگی کردنش از آهن طلا می‌ساخت. بعدتر دانستم خانم ژاله علو با نام کامل شوکت علو، فرزند خاندانی نژاده است و نیایش علوالسلطنه خوشنویس عهد قجر است که زانو به زانوی عماد الکتاب و رضای خوشنویس میزد.. همان رضایی که علی حاتمی در هزار دستانش زیبا تصویر ساخت و از جنس ترنم و وزن کلام در دهانش نهاد تا در خاطره‌ها بماند. خانم علو دیرزمانی زیست و به سان تماشاگری قدیم حکایت‌ها از روزگار رفته و اکنون داشت.

در سال تولدش، ۱۳۰۶ خورشیدی تنها دو سالی از رضاشاه شدن سردار سپه می‌گذشت و هنوز دختر لر هم با بازی روح انگیز سامی نژاد از استویوی اردشیر ایرانی و رژیستوری عبدالحسین سپنا بیرون نیامده بود. روح انگیز سامی نژاد که برای همان نقش عمری درشت شنید، سنگ و ناسزا خورد و در عزلت مرد و البته شوی نخستش نصرت الله محتشم سال‌ها بعد با خانم ژاله علو ازدواج کرد!.. می‌بیند بازی‌های جهان و حسن سفر خطی و بی مکان در دل زمان را هم... ثریا اسفندیاری از روزگار خردیش در اصفهان روایت می‌کند که چگونه پرواز هواپیمایی تکنفره در اسمان را می‌نگریست و نمی‌دانست خلبانش ولیعهد آن روز ایران است که با همسر مصری اش فوزیه به اصفهان آمده و صبح همان روز ثریا در قالب دانش آموزان مدرسه راهبان اصفهان گل در دست برایشان دست تکان داده و سالیانی بعد دست تقدیر دخترک را همسر همان خلبان نمود.

خانم علو هنرپیشگی را در هنرستان هنرپیشگی تهران آموخت، همان مرکز ابتدایی که می‌خواست آرزوی اکتور و آکتریس شدن جماعت را برآورد. هنرستان هنرپیشگی بخشی از سازمان پرورش افکار در عهد پهلوی نخست بود که می‌خواست شبیه آن چه در آلمان نازی و ایتالیای موسولینی می‌شود جوانان را بیآراید وبیاموزد تا طرحی نو دراندازند و پیشگامان تحول در جامعه شوند. خانم علو در هنرستان روزگار غریب و هم شاگردی‌های تاریخ سازی را کنار خود دید. از سید علی نصر نویسنده و دیپلمات که بعدتر تماشاخانه نصر را بنیان نهاد و مدیر تئاترش احمد دهقان روزنامه نویس، مقابل چشمان خانم علو و داریوش اسدزاده هنرپیشه با ضرب گلوله‌های حزب توده بر خاک افتاد و تا سال‌ها بعدتر کسی ندانست که ترور را افسران توده‌ای به همدستی خسرو روزبه انجام داده‌اند. فهیمه راستکار همکلاسی اش که خواهر همسر روزبه بود و بازیگر و همسر نجف دریابندی مترجم معروف و از اعضای حزب توده و او تمام این‌ها را دید و خواست تنها در هنر بماند و بپیماید و گرد سیاست و تعهد را بر تنش زدود و همین رمز ماندگاری و نقش افرینی نزدیک به یکصد ساله اش در دفتر هنر ایران زمین شد.

خانم ژاله علاوه‌ بر نقش آفرینی در دوبله یا سخن گفتن به جای هنرپیشگان خارجی هم نقشی یگانه داشت و آن صدای پرصلابت و خیرخواه نقش‌ها را باور پذیر و در یاد ماندنی می‌نمود. ناصر ملک مطیعی روایت می‌کند که در زندگی هنری اش خانم علو نقش مهمی داشته است. آن جا که به او می‌گوید شبیه جیمز دین هنرپیشه مطرح امریکایی است و از شکست تجاری فیلم‌های نخست اش ناامید نشود و ادامه دهد و حتی او را به کارگردان‌های تازه هم معرفی می‌کند.

یگانه فرزند بانوی فقید حاصل ازدواجش با ایرج رزمجو ترانه سرا و قهرمان دو ومیدانی بود. رزمجو خالق ترانه ایی ماندگار است که از مرتضی پاشایی تا آوازه خوانان دهه پنجاه در آن سوی آب‌ها کلماتش را اجرا نموده‌اند. همدوروه تیمور غیاثی و نصرت کردبچه و فرامرز آصف که با این آخری از دویدن بریدند و دست در کار ترانه و آواز شدند..

به هر روی خانم ژاله علو در نود و هفت سالگی روی در نقاب خاک و خاموشی کشید و حاصل قریب یکصد سال زیستنش در تن نقش‌ها مقابل ماست. او اعصار و ادم‌ها را به چشم دید و درشکه تا تراموا را هم... سالی پیش از تولدش درویش خان آن تارنوازیگانه و مشروطه چی یار عارف قزوینی در تصادف درشکه و اتول و تار در بغل از دنیا رفت و تا این سال‌ها و این روز‌ها راهم... می‌گویند از مضرات عمر طولانی دیدن برخاک افتادن همه همگنان و محبان و نیز تنهایی و غربت است و حسنش به چشم دیدن هیجان‌ها و نیز نشستن غبار‌ها و در حکم و سالم و سیاح جهان را دیده و در فراز و فرودش دل نبستن...

برچسب ها: ژاله علو بازیگر
bato-adv
bato-adv
bato-adv