کارشناس سیاست خارجی ایران گفت: «نمیتوان با رویکردهای گذشته، دیگران را قانع کرد که به سمت همکاری بیایند و یه آنها بگوییم که مثل ما فکر کنند. صد البته که ما نباید مانند آنها فکر کنیم، ولی این انتظار که آنها نیز مانند ما فکر کنند، دور از واقع است.»
حسن بهشتیپور، کارشناس حوزه سیاست خارجی و تحلیلگر مسائل منطقه خاورمیانه، در رابطه با تأثیر سیاست خارجی ایران در منطقه بر مذاکره با اروپاییها و فشارهای آنها برای تغییر سیاستهای ایران در خاورمیانه، گفت: در روابط میان کشورها منطقه، یک طرف آمریکا قرار دارد و از سوی دیگر کشورهای منطقهای، به ویژه عربستان سعودی، امارات، بحرین، عمان، قطر و کویت وجود دارند که در زمینه همکاریهای منطقهای فعال هستند و از سوی دیگر، تنها ایالات متحده یا اسرائیل میتواند به تحریک آنها بپردازد و از شکلگیری همکاریهای مشترک نگران باشند.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: کشورها اروپایی جایگاهی ندارند که بتوانند تأثیر خاصی در این معادلات امنیتی داشته باشند. قبلا انگلیسها یک نفوذی داشتند ولی از ۱۹۷۱ به بعد عملا نمیتوانند کار خاصی انجام دهند. البته در مسائل هستهای ایران به دلیل همان موضوع اسنپبک حضور دارند، اما در این مسائل منطقهای، ما باید بهگونهای موضوعاتی را بهصورت مشترک شناسایی کنیم و سپس اعلام کنیم که بهمنظور امنیت مشترک میتوانیم روی این موضوعات همکاری کنیم و منافع مشترک به دست آوریم. چنین همکاریهایی میتواند مانع از تنش در منطقه و جلوگیری از جنگ و خونریزی شود و همچنین میتواند مداخله کشورهای دیگر را در امور منطقه کاهش دهد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص نحوه همکاری میان کشورهای منطقهای در طرح مودت که از سوی محمدجواد ظریف مطرح شده است، تصریح کرد: مشکل طرح آقای ظریف این است که برای این مسائل راهکاری نداده است. حرفهای قشنگ وجود دارد که ما باید در منطقه همکاری کنیم و حرف مشترک داشته باشیم. اما اینکه دقیقا راجع به چه موضوعاتی و چگونه وارد گفتوگو شویم، موضوع مهمی است. ما چگونه میتوانیم یک همکاری منطقهای را شروع کنیم؟ آیا باید از مسائل اقتصادی شروع کنیم؟ بهعنوان مثال، اتحادیه اروپا ابتدا همکاریها در زمینه زغال و فولاد را آغاز و سپس به سمت تشکیل بازار مشترک پیش رفت. این روند بهتدریج و بهصورت تدریجی صورت گرفت و نه بهصورت ناگهانی، به یک باره مرزها را برنداشتند و یک شبه هیچ چیز درست نشد.
بهشتیپور با اشاره به این موضوع که منطقه به سمت تنشهای بیشتر حرکت میکند، عنوان کرد: با توجه به شرایط کنونی، تنشها به زیان کشورهای منطقه است. آن کسی که از این تنش نفع میبرد بیرون منطقه است. هرچه تنش در داخل منطقه افزایش یابد، به نفع قدرتهای خارج از منطقه، نظیر اسرائیل، خواهد بود. آنها معتقدند که از هر طرف کشته شوند، خوب است و آن میگویند اجازه دهید این کشورها امکانات یکدیگر را نابود کنند و در واقع دشمنان اسرائیل به این نحو تضعیف شوند. ایالات متحده نیز میداند که در صورت وقوع جنگ، شرکتهای بزرگ تسلیحاتی آنها میتوانند سود کلانی به دست آورند. آنها هستند که میآیند و با فناوری و تسلیحات منطقه را خراب و آن را بازسازی میکنند.
این کارشناس مسائل منطقه بر لزوم ارائه یک مدل مشخص برای برقراری روابط با کشورهای منطقه تاکید کرد و اظهار داشت: آنچه اهمیت دارد این است که ما کشورهای منطقه را بهمنظور ایجاد همکاری جمعی در قالب مدل ۲+۶ یعنی مدل همکاری میان ایران و عراق و آن شش کشور شورای همکاریهای خلیج فارس دور هم جمع کنیم. ابتدا گفتوگو برای همکاری را شروع کنیم، مثلا این کشورها باید گفتوگوهای دورهای را در پایتختهای خود آغاز کنند تا راههای دسترسی به تفاهم را شناسایی کنند. همچنین رویکردها باید تغییر کند؛ زیرا نمیتوان با رویکردهای گذشته، دیگران را قانع کرد که به سمت همکاری بیایند و یه آنها بگوییم که مثل ما فکر کنند. صد البته که ما نباید مانند آنها فکر کنیم ولی این انتظار که آنها نیز مانند ما فکر کنند، دور از واقع است.
وی عنوان کرد: ما باید به سمت هم حرکت کنیم یعنی یکسری کارها و منافع مشترک را تعریف کنیم و رویکردهایمان هم تغییر کند و به هم نزدیک شود تا این موضوع به سمت یک همکاری مشترک و همه جانبه حرکت کند. ابتدا گفتوگو است، پس از گفتوگو، اگر به توافقی رسیدیم، میتوان به سمت همکاریهای اقتصادی و فرهنگی پیش رفت. این همکاریها خیلی جذابتر و پایدارتر است. وقتی منافع کشورها به هم گره میخورد، کمتر به سمت ساخت بحران برای هم میروند چرا که علنا برای شریک خود بحران خواهند ساخت.
بهشتیپور با اشاره به لزوم همکاریها اقتصادی و فرهنگی، گفت: وقتی این موارد تثبیت شد، میتوانیم به سمت همکاریهای سیاسی و امنیتی حرکت کنیم که به نظر من همیشه برعکس بوده است. متاسفانه قبل از همه، راجع به همکاری امنیتی صحبت میکنند که این اشتباه است همکاریهای امنیتی سطح عالی از همکاری است. البته این همکاری باید به صورت واقعی باشد و نه تنها یک قرارداد، ما در دهه هفتاد پیمان همکاری امنیت را امضا کردیم ولی صرفا قرار داد امنیتی مشکل ما را حل نمیکند. خلق همکاری به راحتی نیست ولی میتوانیم اول با گفتوگو منطقهای شروع کنیم و بعد میتوانیم به سمت همکاری امنیتی و سیاسی منطقه قدم برداریم.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم در زمین واقعیت صحبت کنیم و حرف از روی هوا نباشد، موانع جدی برای این همکاریها وجود دارد، یکی از مهمترین آنها ایالات متحده است. کشورهای همپیمان ما روابط گستردهای با آمریکا دارند و این همکاریها باید بهگونهای باشد که احساس تهدیدی برای ایالات متحده ایجاد نکند یا این نقشهای نباشد که منافع آمریکا در آن ضرر کند، اگر چنین احساس شود او با تمام قوا تلاش میکند تا این همکاری شکل نگیرد. آمریکا با توجه به هژمونی که در میان کشورها منطقه دارد، یک مانع بزرگ به حساب میآید. بنابراین، باید همکاریها بهگونهای شفاف، دقیق و همه پسند باشد و طرف آمریکا را به عنوان ذینفع، در نظر گیرد، همچنین طوری نباشد که منافع آمریکایها را به خطر بیندازد. در شعار دادن میتوانیم بگوییم با آمریکا کاری نداریم و هر کاری که میخواهد انجام دهد ولی در عمل همکاریها پا نمیگیرد و باید به گونهای باشد که حداقل در ضدیت با آمریکا به طور شفاف قرار نگیریم.