برای پرداختن به موضوع حمله به سفارت عربستان باید تصویری از وضعیت آن زمان داشته باشیم. اثرات بهار عربی همچنان در منطقه و همه چیز به هم ریخته بود. ایران و عربستان به صورت غیرمستقیم در بحران سوریه و عراق با یکدیگر درگیر بودند. ماجرای فرودگاه جده مربوط به همین سال است. فروردین همان سال حمله عربستان به یمن آغاز شده بود و آنها ایران را متهم به حمایت از حوثیها میکردند. از سال ۲۰۱۱، بحرین نیز دچار ناآرامی شد و ریاض همان اتهام مشابه را درباره دخالت در امور بحرین و حمایت از شیعیان این کشور را به تهران میزد. مهرماه همان سال ۱۳۹۴ فاجعه منا رخ داد و در چنین شرایطی که خودِ عربستان نیز با برخی ناآرامیها در مناطق شیعهنشین روبهرو شده بود، شیخ نمر گردن زده شد و بحران یک پله بالاتر رفت.
فرارو– ۱۲ دی ۱۳۹۴ (۲۰۱۶)، دقیقاً ۹ سال قبلتر از امروز، سفارت عربستان سعودی در شمال تهران مورد حمله قرار گرفت. رویدادی که به تنهایی باعث قطع روابط تهران و ریاض نشد، اما نقطه عطف مهمی در این حوزه و تاریخ دیپلماسی کشورمان محسوب میشود. علت این هجوم، اعدام شیخ نمر باقر النمر یکی از روحانیون شناختهشده شیعه در عربستان بود. روابط ایران و عربستان در آن زمان وضعیت مناسبی نداشت و این اقدام یک کاتالیزور برای بحرانیتر شدن ارتباط تهران – ریاض بود. همزمان با حمله به سفارت، سرکنسولگری عربستان در مشهد نیز مورد تعرض قرار گرفت.
به گزارش فرارو، برای پرداختن به موضوع حمله به سفارت عربستان باید تصویری از وضعیت آن زمان داشته باشیم. اثرات بهار عربی همچنان در منطقه و همه چیز به هم ریخته بود. ایران و عربستان به صورت غیرمستقیم در بحران سوریه و عراق با یکدیگر درگیر بودند. ماجرای فرودگاه جده مربوط به همین سال است. فروردین همان سال حمله عربستان به یمن آغاز شده بود و آنها ایران را متهم به حمایت از حوثیها میکردند. از سال ۲۰۱۱، بحرین نیز دچار ناآرامی شد و ریاض همان اتهام مشابه را درباره دخالت در امور بحرین و حمایت از شیعیان این کشور را به تهران میزد. مهرماه همان سال ۱۳۹۴ فاجعه منا رخ داد و در چنین شرایطی که خودِ عربستان نیز با برخی ناآرامیها در مناطق شیعهنشین روبهرو شده بود، شیخ نمر گردن زده شد و بحران یک پله بالاتر رفت. افکار عمومی بخشی از جامعه ایران در آن شرایط کاملاً ضد عربستان بود.
ایران پس از سال ۱۳۹۲ و تغییر دولت، به سمت تنشزدایی عملی با غرب حرکت کرد. مذاکرات ایران و ۱+۵ با مدیریت محمدجواد ظریف پیش رفت و تیر ۱۳۹۴ به برجام و سپس قطعنامه ۲۲۳۱ تبدیل شد. این رخداد در زمان حادث شد که ایران توانسته بود بخشی از این تنشزدایی را پیش ببرد و موانع قانونی و بینالمللی مقابل کشورمان برداشته شود. به طور طبیعی پس از یک بحران سیاسی و امنیتی ۱۲ ساله میان ایران و غرب، زمان نیاز بود که اعتمادهای از دست رفته دو طرف بازسازی شود. محمدجواد ظریف در اظهارنظری که اردیبهشت ۱۳۹۶ داشت، این اقدام را خیانت نامید: «ما روز حمله به سفارت عربستان در جلسه شورای عالی امنیت ملی حضور داشتیم و در آنجا اجماع بود که اگر به سفارت عربستان حمله شود بهانهای برای شرارت جدیدی از سوی سعودی آماده میشود که همین طور هم شد.
وی افزود: اطمینان داشته باشید اگر این حماقت و به نظر من خیانت تاریخی رخ نداده بود امروز شرایط به شکل دیگری بود. من این را بدون هرگونه تردید به شما میگویم کما اینکه اگر ما آن شب تا صبح بیدار نبودیم و موضوع ملوانان آمریکایی را با عزت و حکمت و سربلندی حل و فصل نکرده بودیم امروز وضعیت دیگری داشتیم.
ظریف ادامه داد: وقتی ترامپ رییس جمهور آمریکا شد عدهای گفتند ترامپ گرفتاریهای داخلی دارد و نمیخواهد در خارج وارد بحرانها بشود. یک اتفاق، یعنی وضعیت شیمیایی در سوریه، باعث شد ۱۸۰ درجه برنامه آمریکا تغییر پیدا کند. حالا برخی میگویند این اتفاق از پیش تعیین شده بوده است؛ کما اینکه میگویند رخداد ۱۲ سپتامبر هم از قبل برنامه ریزی شده است.
وزیر امور خارجه اظهارداشت:در مورد بوش پسر هم همین اتفاق رخ داد. استدلال بوش پسر این بود که ما نباید خودمان را نخود هر آشی بکنیم. بوش هم که او را رییس جمهور جنگ میخواندند درست مثل ترامپ پیش از تصدی ریاست جمهوری همین ادعا را داشت ولی یک اتفاق، حالا هر چه که بود توطئه بوده یا طراحی، باعث شد تاریخ عوض بشود. یک اتفاق در سوریه باعث شد جریان به هم بخورد و این به خاطر شرایط سیال روابط بین الملل است. در دوران دوقطبی کمتر مشاهده میشد که یک اتفاق بتواند مسیر تاریخ را عوض کند.
وی با بیان اینکه یک خطای کوچک در این محیط پرتنش و پرتشنج میتواند شرایط را عوض کند، یادآور شد: ما در آستانه اجرایی شدن برجام دو تحول مهم داشتیم: یکی حمله به سفارت عربستان و دیگری اتفاقی در خلیج فارس که برای ناو آمریکایی اتفاق افتاد. یکی بد مدیریت شد و دیگری درست مدیریت شد. حالا به این ادعا که هر دو حادثه با هدف جلوگیری از اجرایی شدن برجام طراحی شده بود نمیپردازیم. اما نوع مدیریت بسیار مهم است.»
در اوج شرایط بحرانی منطقه که در ابتدای گزارش آن را مرور کردیم، ارتباط دیپلماتیک ایران و عربستان به صورت رسمی قطع شد. عادل الجبیر وزیر خارجه وقت عربستان این خبر را اعلام کرد. در آن زمان تمام مناسبات تجاری دو کشور نیز قطع شد. عربستان پس از این رویدادها و وقایع منطقهای که همواره بحرانیتر میشد، کارزاری برای تحت فشار قرار دادن از لحاظ دیپلماتیک ایجاد کرد. مهمترین رویدادهای این کارزار را میتوان کاهش روابط ایران و امارات به سطح کاردار، قطع روابط دیپلماتیک از سوی بحرین و به وجود آمدن تنش دیپلماتیک با قطر و کویت بدانیم.
هفت سال طول کشید تا در نهایت روابط ایران و امارات به حالت عادی بازگشت. در سال ۱۴۰۱ بود که سفیر امارات به تهران بازگشت. روابط ایران و عربستان نیز اسفند همین سال و با میانجیگری چین، طی مذاکراتی میان دو طرف در نهایت به حالت عادی بازگشت. مقامات ارشد کشورمان از آن زمان چند سفر به ریاض داشتند و تماس و دیدار میان دو طرف برقرار بوده است. آبان امسال رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان به ایران سفر کرد. اما سفارت عربستان همچنان در یک هتل در تهران مستقر است و نمیدانیم چرا هنوز وضعیت نمایندگی عربستان در تهران به حالت عادی بازنگشته است. سرکنسولگری مشهد نیز همچنان در این وضعیت است.
اما در یک نمای کلی، با پیگیریهایی که به خصوص در دولت سیزدهم و همچنین شورایعالی امنیت ملی در آن زمان صورت گرفت، مسیر روابط تهران و ریاض توانست پس از هفت سال به ریل صحیح خود برگردد. نمایندگان کشورهای عربی حضور پررنگی مراسم سیدابراهیم رئیسی در تهران داشتند که همان زمان رسانهها این حضور سطح بالا را نشانهای مبنی بر تمایل دو طرف به بهبود روابط تفسیر کردند. روابط با بحرین هرچند همچنان به طور رسمی قطع است، اما نماینده این کشور نیز در مراسم مذکور حاضر بود. سیدعباس عراقچی در جریان یکی از تورهای منطقهای خود به بحرین نیز سفر کرد. وزیر خارجه بحرین در سال ۱۴۰۳ تا کنون سه بار به ایران سفر کرده است. بر اساس خبری که امروز العالم وزارت خارجه این کشور منتشر کرد، هماهنگی دو کشور برای از سرگیری روابط دیپلماتیک در جریان است. اگر روابط تهران و منامه در سال جاری به حالت عادی برگردد، این اتصال مجدد ۹ سال زمان برده است.