براساس مفاد این توافقنامه، حماس آزادی حدود یکهزار زندانی محکوم را به دست میآورد، مقدار کمکهای بشردوستانه به غزه دو برابر میشود و از عقبنشینیهای گسترده ارتش اسرائیل سود میبرد. با وجود این، تعهد والتز مبنی بر اینکه «حماس باید تا حدی نابود شود که نتواند دوباره تشکیل شود» کلاً بلامعنی است و امکان احیای مجدد این گروه - در غیاب هر مرجع دیگری – را نمیتوان نادیده گرفت.
جنگ در غزه در نهایت قرار است با توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس به پایان برسد. هنوز مشخص نیست که این آتشبس تاچه اندازه پایدار خواهد بود. با توجه به اینکه این توافق مرحلهای است که اجرایش چند ماه زمان میبرد، در این میان هر رخدادی میتواند بار دیگر آتش جنگ در غزه را شعلهور کند.
به گزارش هممیهن، تحلیلگران اندیشکده شورای آتلانتیک در ذیل نظراتشان را درباره آتشبس نوشتهاند:
جاناتان پانیکوف مدیر ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت
آتشبس بین اسرائیل و حماس احتمالاً به دوران طولانی و دردناک برای مردم غزه پایان میدهد. غزه بهطور کامل ویران شده است و دهها هزار انسان بیگناه طی پانزده ماه گذشته جان خود را از دست دادهاند. البته اسرائیل امروز امنتر از ۶ اکتبر است، اما این امنیت به قیمت از دست رفتن جان هزاران نفر به دست آمده است. علاوه بر مرگها و ویرانیها در غزه، این جنگ به دلیل افزایش شکاف بر سر چشمانداز راهحل دوکشوری به یادگار خواهد ماند. برای بسیاری از کشورهای عربی و اروپایی، این درگیری نقطهعطفی برای اولویتبندی مجدد یا اعلام حمایت از کشور مستقل فلسطینی بود.
در عین حال، اسرائیلیها در سراسر طیف سیاسی اساساً از این ایده که بعد از حملهای که تجربه کردهاند، اکنون زمان ایجاد کشور مستقل فلسطین است، استقبال نمیکنند. بسیاری در اسرائیل چنین نتیجهای را افزایش احتمال وقوع حملات بیشتر از نوع ۷ اکتبر میدانند. علاوه بر این، ممکن است از جنگ بهعنوان عاملی که منجر به افزایش یهودیستیزی جهانی نیز میشود، استفاده شود، اما این جنگ خاورمیانه را به شیوههای غیرمنتظرهتری تغییر داده است. پس از ماهها حملات تلافیجویانه بین حزبالله و اسرائیل، حزبالله امروز ضعیفتر شده است. بیشتر قابلیتهای نظامی حزبالله از دست رفته و کادر رهبری آن نیز حذف شدهاست. این نتیجه به تغییر فضای سیاسی در لبنان انجامیده است. امروز در لبنان رئیسجمهور و نخستوزیر جدید قدرت را در دست میگیرند و چشمانداز سیاسی لبنان به این سمت پیش میرود که حزبالله دیگر کنترل امور را در دست نداشته باشد.
این جنگ همچنین به پایان حکومت اسد در سوریه انجامیده است و ایران نیز از تبعات این تحولات آسیبهای زیادی را متحمل شده است. آنچه در آینده برای اسرائیل، غزه و منطقه پیش خواهد آمد، چندان روشن نیست. توافق آتشبس دارای مراحل متعددی است که در صورت شکست در اجرای آنها، ممکن است منجر به از سرگیری درگیری شود. اما واقعیت این است که حماس ضربه خورده و بسیاری از رهبران این گروه مدتهاست که به دنبال پایان دادن به درگیری هستند. در اسرائیل نیز بعید است که دولت نتانیاهو آتشبس را بشکند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا به صراحت اعلام کرده که میخواهد تا زمانی که به قدرت میرسد، آتشبس پایدار برقرار شود.
شکستن توافق میتواند روابط اسرائیل با دولت جدید ترامپ را به خطر بیاندازد و به طور بالقوه میتواند هماهنگی و اولویتهای سیاست اسرائیل را که در مورد ایران مورد توجه قرار میگیرد، به خطر بیاندازد. به هر حال، ایران موضوعی است که نتانیاهو آن را مهمترین موضوع در روابط میداند. در درازمدت، بازسازی غزه، امنیت اسرائیل و آینده عادیسازی روابط اسرائیل با اعراب، همگی نامشخص هستند، اما همه اینها مجموعه بعدی چالشهایی خواهند بود که باید به آنها پرداخت. امروز، اکثر مردم غزه از اینکه مجبور نیستند از انفجار موشکهای اسرائیل بترسند، خوشحال خواهند شد و در اسرائیل، بیشتر مردم از دانستن اینکه گروگانها سرانجام به خانه خواهند آمد، خوشحال خواهند شد.
شالوم لیپنر پژوهشگر غیرمقیم شورای آتلانتیک
جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، توافق آتشبس در غزه را به عواملی نظیر «فشار شدید» بر حماس، «معادله منطقهای» متحول شده که ایران و حزبالله را در حالت تدافعی قرار داده، و همچنین «دیپلماسی سختگیرانه آمریکایی» نسبت داده است، اما واقعیت این است که محاسبات اسرائیل با افزایش تلفات ارتش اسرائیل، فراخوانهای پرسروصدا برای آزادی گروگانها و به نوعی دیگر، چشمانداز بهبودیافته نتانیاهو برای جلب حمایت سیاسی در داخل، تحت تاثیر قرار گرفته است، اما به قول مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، تغییر واقعی بازی، به واسطه ترامپ رقم خورده است.
تهدید رئیسجمهور منتخب مبنی بر اینکه «جهنمی در خاورمیانه رخ خواهد داد» مگر اینکه اُسرا قبل از مراسم تحلیف او آزاد شوند، به طرفین انرژی داد تا قبل از این ضربالاجل به سازش برسند، مبادا متحمل این عواقب شوند. علاوه بر این، از منظر اسرائیل، انتظار میرود که دولت آینده آمریکا حمایت قویتری از تلآویو در مورد بسیاری از مسائل ارائه دهد؛ مقابله با ایران، تحکیم روابط با عربستان سعودی و حمایت از شهرکسازی یهودیان در کرانه باختری از جمله مسائلی هستند که نتانیاهو درباره آنها به دنبال جلب حمایت ترامپ است.
این مطالبات همچنین نقش اساسی در مبارزه نتانیاهو برای دست نخورده نگه داشتن اکثریت پارلمانی خود خواهد داشت. اگرچه او باید آرای کافی برای تایید این توافق را داشته باشد، اما بسیاری از متحدان اصلی او به شدت با هر چارچوبی که تعقیب «پیروزی کامل» بر حماس را متوقف کند، مخالفند. مخالفتهای آنها در زمان تشکیل کابینه برای بررسی این بسته در روز پنجشنبه برجسته شد. نتانیاهو که به این منتقدان اطمینان داده که اسرائیل در کمپین خود برای از بین بردن حماس تسلیم نخواهد شد، آنها را تشویق میکند تا در ائتلاف باقی بمانند و منتظر بمانند تا اولویتهای سیاستی خود را در دوران ترامپ پیش ببرند.
در همین حال، این آتشبس هم مثل آتشبسهای پیشین ممکن است موقتی باشد. براساس مفاد این توافقنامه، حماس آزادی حدود یکهزار زندانی محکوم را به دست میآورد، مقدار کمکهای بشردوستانه به غزه دو برابر میشود و از عقبنشینیهای گسترده ارتش اسرائیل سود میبرد. با وجود این، تعهد والتز مبنی بر اینکه «حماس باید تا حدی نابود شود که نتواند دوباره تشکیل شود» کلاً بلامعنی است و امکان احیای مجدد این گروه - در غیاب هر مرجع دیگری – را نمیتوان نادیده گرفت.
احمد فواد الخطیب پژوهشگر ارشد بنیاد اسکوکرافت
اعلام آتشبس و معامله تبادل اُسرا بین حماس و اسرائیل یک رخداد خوشایند برای بیش از دو میلیون غیرنظامی فلسطینی است که در جنگی که آنها شروعش نکردهاند و ناتوان از توقف آن بودند، گرفتار شدهاند. اگرچه از هماکنون تا زمان اجرای توافق در ۱۹ ژانویه، بسیاری از مشکلات ممکن است پیش بیایند، اما بدون اینکه به بنبست احتمالی پس از پایان مرحله اول اشاره کنیم، توقف جنگ در واقع ممکن است فضایی را برای مسیری خوشبینانهتر رو به جلو فراهم کند. مردم غزه رهایی از وحشت بمباران و حملات بیامان اسرائیل را تجربه خواهند کرد.
این حملات تعداد زیادی را در منطقه محصور ساحلی کشته و معلول کرده است. با این حال، فلسطینیان غزه از این معامله با تحمل بزرگترین خسارات انسانی، سیاسی و استراتژیک بیرون خواهند آمد؛ تا زمانی که حماس منطقه محاصرهشده ساحلی را کنترل میکند و در غیاب افق سیاسی، یک دلار از پول بازسازی وارد غزه نمیشود. مهمترین خطر پیش رو این است که انجماد درگیری به وجود خواهد آمد، اما غزه ویرانشده باقی میماند و بهطور کامل به چند صد کامیون کمک در روز برای حفظ جمعیت و تثبیت فاجعه انسانی وابسته میشود. این روند البته به حماس کمک میکند چراکه مسئولیت حکومت واقعی یا تأمین نیازهای جمعیت خود را بر عهده نخواهد داشت، اما از جریان ثابتی از کالاها و اقلامی که میتواند استخراج کند و مالیات بگیرد، سود خواهد برد.
چنین سناریویی برای مردم غیرنظامی غزه بسیار دردناک خواهد بود، زیرا بسیاری از آنها خانهای برای بازگشت ندارند و نمیتوانند خود را بدون برخورداری از کمکها و تدارکات اولیه بشردوستانه و تجاری حفظ کنند. اکنون که یک آتشبس قریب الوقوع وجود دارد، برای تحلیلگران وسوسهبرانگیز است که جایگزینها برای حکومت حماس را بررسی کنند. چنین بحثهایی نهتنها زودهنگام هستند، بلکه در نهایت هیچ ربطی به ماهیت غیرقابل حل تغییر حکومت در غزه، ندارند. اگرچه حماس از نظر مالی، سیاسی و نظامی به شدت ضعیف شده و هیچ چشماندازی برای تقویت دوباره منابع مادی و ژئوپلیتیکی خود ندارد.
اما در هر صورت حماس سالها در غزه حضور داشته است. از همه دردناکتر اینکه بسیاری در غزه میپرسند که چرا عزیزانشان کشته شده یا معلول شدهاند، خانههایشان ویران شده، کسب و کارشان از هم پاشیده است و زندگیشان نابود شده است. این فداکاریها بر آنها تحمیل شد و حالا پروژه ملی فلسطین برای رسیدن به آزادی و استقلال کاملاً بیفایده احساس میشود. اولویتهای منطقهای دولت آتی ایالات متحده، همراه با امکان فشار مجدد برای پیشبرد یک روند صلح، ممکن است تنها امید برای بهبود، بازسازی و تکامل غزه باشد.
جینا ابرکرومبی وینستانلی دستیار ویژه وزیر خارجه آمریکا در خاورمیانه
بیش از یک سال بمباران و جنگ که دهها هزار فلسطینی را کشته و مجروح کرد و زیرساختهای اساسی که از بهداشت، آموزش، مسکن و ... پشتیبانی میکرد را ویران کرد، به پایان رسید و حالا صحبت از آتشبس است. حماس در کوتاهمدت بازنده آشکار است. اسرائیل پیروز شد. اما ممکن است این یک پیروزی پایدار نباشد.
این جنگ به اسرائیل این فرصت را داد تا ضربات فلجکنندهای را علیه حماس، حزبالله و ایران وارد کند. اما بیرحمی رفتار اسرائیل بیتردید از نظر قدرت اقتصادی، شهرت جهانی و جایگاه بینالمللی به ضرر اسرائیل تمام شدهاست. دو مورد اخیر به این زودیها احیا نمیشوند. اسرائیل پس از ۸ اکتبر سال ۲۰۲۳ بیش از آن چیزی که تصورش را بکند در منطقه و جهان منزوی شده است. در درازمدت، اقدامات حماس جهان را به یاد فلسطین اشغالی انداخت. این جنگ به جهانیان یادآوری کرد که فلسطینیها هم انسان هستند.
دولت اسرائیل نشان داد که رفتارش با فلسطینیها چقدر میتواند بیرحمانه باشد. پاسخ اسرائیل به حمله ۷ اکتبر چهره اسرائیل را برای میلیونها نفر در سراسر جهان، از جمله در ایالات متحده، از بین برد. بازیابی این چهره زمان زیادی میبرد. حماس احتمالاً به آتشبس پایبند است. فلسطینیها اگر این کار را نکنند، همه چیز را از دست خواهند داد. همانطور که در طول جنگ دیدیم، محرک اتفاقات بعدی - خواه آتشبس پس از مرحله اول ادامه یابد - اسرائیل است.
کارمیل آربیت پژوهشگر ارشد شورای آتلانتیک
توافق آتشبس بین اسرائیل و حماس با احساس شادی در سراسر جهان و عذاب برای بسیاری در اسرائیل مواجه شد. در مرحله اول، این توافقنامه آزادی حداقل ۳۰ گروگان اسرائیلی را تضمین میکند و با کمکهای بسیار مورد نیاز در غزه همراه خواهد بود. این توافق یک پیروزی آشکار برای ترامپ و بایدن است. بایدن که در پانزده ماه گذشته برای برقراری آتشبس تلاش کرده بود و شرایطش تا حد زیادی پذیرفته شده بود، و ترامپ به دلیل تواناییاش برای عبور از خط پایان تنها از طریق اعمال تهدید.
هرچند که بسیاری از این توافق استقبال میکنند، اما این توافق و زمانبندی آن ناتواناییهای نتانیاهو را به دلیل شکستهایش در مدیریت جنگ افشا میکند. نتانیاهو قول داده بود که آزادی همه گروگانها را تضمین کند، اما تعداد زیادی از گروگانها در کیسههای جسد به خانه آمدند. حماس به روشی که نتانیاهو به مردمش وعده داده بود متحمل شکست قاطع نشده است. بلکه برعکس، ناکامی نتانیاهو در حمایت از یک مسیر معنیدار برای حکومت جدید در غزه تنها یک خلأ قدرت در غزه ایجاد کرده است که در آن افراطگرایی و حماس تقویت خواهند شد.
حماس به «نام» یا «ایدئولوژی» ممکن است به مرور زمان دوباره ظهور کند و در حالی که جزئیات توافق هنوز در حال آشکار شدن است، به نظر میرسد که مواضع حداکثری نتانیاهو که خواستار کنترل اسرائیل بر هر دو کریدور فیلادلفیا و نتزاریم در مراحل پایانی آتشبس است، حداقل در عمل، تا حد زیادی کنار گذاشته شده است. اگر توافق پابرجا بماند، آغاز دوره ترامپ میتواند پایانی برای نتانیاهو بهعنوان مذاکرهکننده ارشد در این درگیری باشد. اعضای راست افراطی کابینه اسرائیل که زمانی با افتخار کلاه MAGA را بر سر میکردند، با این واقعیت روبهرو هستند که جاهطلبیهای آنها برای ادامه درگیری و اسکان مجدد غزه با اهداف رئیسجمهور جدید ایالات متحده مشترک نیست.
مشکلات نتانیاهو در مدیریت جناح راست افراطی بدتر خواهد شد و قدرت آنها در اسرائیل کاهش خواهد یافت، زیرا ترامپ به وضوح گفته است که میخواهد مناقشه پایان یابد و به سمت یک توافق منطقهای طولانیمدت با سعودیها حرکت کند. تنها شانس نتانیاهو کش دادن مراحل بعدی آتشبس است. شاید این به نتانیاهو یک پوشش سیاسی بدهد که برای ادامه حیات سیاسیاش به آن نیاز دارد، اما در عین حال عقربههای ساعت او را به لحظه حساب و کتاب نزدیکتر میکند. نتانیاهو باید با مردم خود به خاطر مسئولیتش در اجازه دادن به وقوع ۷ اکتبر و شکستش در ارائه یک برنامه دقیق، رودررو شود.
توماس واریک پژوهشگر غیرمقیم شورای آتلانتیک
بهرغم صحبت در مورد نقاط حساس در مذاکرات، گیر واقعی و زیربنایی همه چیز هنوز حل نشده است و آن این است که چه کسی غزه پس از جنگ را کنترل خواهد کرد؟ حماس میخواهد اطمینان حاصل کند که توانایی بازسازی و تسلیح مجدد را دارد و اسرائیل نیز به همان اندازه مصمم است که از این امر جلوگیری کند. این توافق خواستار بحث در مورد ترتیبات پس از جنگ در مرحله دوم است، اما اشتباه نکنید، هیچکس برای آنچه واقعاً قرار است رخ دهد آماده نیست.
هم دولت بایدن و هم دولت آینده ترامپ و هم کابینه نتانیاهو میگویند که شرط اساسی برای صلح پایدار این است که حماس هیچ نقشی در غزه پس از جنگ نداشته باشد. حتی جانشینان حماس میگویند که حماس میداند که فعلاً باید از حکومت غزه عقبنشینی کند. آنچه مورد نیاز است یک طرح قابل اجرا پس از جنگ است که غزه را برای یک دوره انتقالی تحت مدیریت بینالمللی قرار دهد. اما اینکه این طرح چگونه تنظیم میشود و چه کسی در آن شرکت میکند، بین موفقیت و شکست تفاوت ایجاد میکند.
طرحی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه مستعفی ایالات متحده، روز سهشنبه در شورای آتلانتیک تشریح کرد، مانند ممانعت از بازگشت نهایی حماس، موفق نخواهد بود. با توجه به تنشهای موجود در عرصه سیاست اسرائیل - بنا بر گزارشها موافقت نتانیاهو با گسترش شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری خطرات واقعی را به همراه دارد - چشمانداز برای نتیجه مذاکرات در دوازده هفته آینده بسیار مبهم است. جنگ ممکن است از سر گرفته شود.
ریاستجمهوری ترامپ موضع نتانیاهو را سختتر میکند و فلسطینیها واقعاً باید آنچه را که مایک والتز، مشاور امنیت ملی آینده ترامپ در ۱۵ ژانویه گفت در نظر بگیرند. دولت ترامپ احتمالاً برای مدتی عقبنشینی خواهد کرد و منتظر خواهد ماند تا ببیند اسرائیلیها و فلسطینیها به تنهایی قادر به انجام چه کاری هستند. تنش در سیاست فلسطین نیز خطر دیگری ایجاد میکند.
همانطور که اسرائیل نتوانسته است به یک طرح عملی پس از جنگ دست یابد، تشکیلات خودگردان فلسطین در رامالله در وضعیت بدتری قرار دارد. صداهایی که بر جامعه مدنی فلسطین مسلط هستند خواهان به رسمیت شناختن بینالمللی آرمان فلسطین هستند. رامالله و جامعه مدنی فلسطین باید با کسانی که در مورد آینده فلسطین صحبت میکنند، گفتوگو کنند.
مارک پلیمروپولوس پژوهشگر ارشد شورای آتلانتیک
با اجرایی شدن آتشبس، هزینههای انسانی جنگ حتی آشکارتر خواهد شد. تصاویر بصری از غزه طی چند روز و هفته آینده نهتنها دردسرساز خواهند بود، بلکه ممکن است پیامدهای سیاسی نیز داشته باشند. گروگانهای اسرائیلی اکنون از نزدیک توسط مردم اسرائیل دیده میشوند و اینها ترومای ۷ اکتبر را دوباره زنده خواهند کرد و دیدگاههای اسرائیل را نسبت به راهحل دوکشوری در آینده به کلی سختتر میکند.
در عین حال، این نتیجه ممکن است باعث واکنش شدید علیه نتانیاهو شود، نتانیاهو اساساً توافقی را پذیرفت که برای چندین ماه روی میز بود. این تاخیر باعث افزایش رنج و احتمال مرگ برخی از گروگانها شد. فراموش نکنیم که یک اصل قرارداد اجتماعی اسرائیل با سربازانش این است که در صورت دستگیری آنها را به خانه بازگردانند. این سوال مشروع وجود دارد که آیا نتانیاهو به این قرارداد مقدس پایبند بوده است یا خیر. علاوه بر این، با باز شدن درهای غزه به روی مطبوعات بینالمللی و سازمانهای کمکرسان، و با آغاز تلاشهای بازسازی، جهان شاهد ویرانی و مرگ در هر گوشهای خواهد بود؛ آنهم در مقیاسی واقعاً چشمگیر.
احتمالاً صدها جسد هنوز در غزه زیر تُنها آوار مدفون هستند. کل محلهها با خاک یکسان شدهاند. وضعیت انسانی وخیم است. در حالی که برخی از کشورهای منطقه ممکن است اکنون فرصتی برای عادیسازی بیشتر با اسرائیل ببینند، بسیاری در جهان عرب با باز شدن درهای غزه بیشتر احساس وحشت عظیم در غزه را خواهند یافت و سپس میتوانند هر گونه تغییر در روابط با اسرائیل را زیر سوال ببرند.