۲۶۲ روز از آتشسوزی گستردهای که خانههای روستای امامزاده ابراهیم گیلان را خاکستر کرد، میگذرد و اهالی میگویند جز خاکبرداری، هیچ اقدامی انجام نشده است.
روزنامه هم میهن در گزارشی از آوارگی ساکنان روستای امامزاده ابراهیم ۲۶۲ روز پس از آتشسوزی مهیب نوشته است.
۲۶۲ روز از آتشسوزی گستردهای که خانههای روستای امامزاده ابراهیم گیلان را خاکستر کرد، میگذرد و اهالی میگویند جز خاکبرداری، هیچ اقدامی انجام نشده. خبری از وعده وامهای ۱۰۰ و ۳۰۰ میلیونی بلاعوض و با بهره پایین نیست، پروانه ساخت صادر نشده و نزدیک به ۱۹ خانواده در ساختمان مدرسه، ساختمان مهمانپذیر فرمانداری و حرم امامزاده، سکونت میکنند.
به آنها در اتاقهای ۸، ۱۰ و ۱۲ متری با آب یخزده و سرمایی که استخوانسوز است، صبحها به آسمان سلام میکنند. گازشان کپسولی است و موتورخانه همیشه در حال تعمیر. اتاقها یخ است و کسبوکارشان خاموش. مسافری به روستا نمیرود، کسی سراغشان را نمیگیرد و وعدهها مثل ساختمانهایی که خاکستر شد، دود شد و به هوا رفت.
اردیبهشتماه امسال مسئولان گفتند، ۶ ماهه روستا را میسازند و دیگر هم کسی حق ندارد از نمای چوبی استفاده کند. قرار بود در ۶ ماه، طبقه اول ساخته شود. آنها سخن از عقبنشینی ساختمانها به میان میآورند، گفته بودند بهزودی گازکشی انجام میشود. معاون بنیاد مسکن کشور وعده داده بود برای هر طبقه، وام ۳۵۰ میلیون تومانی با کارمزد ۵ درصدی و بازپرداخت ۱۰ تا ۱۵ ساله در نظر گرفته میشود.
استانداری گیلان، تعداد ساختمانهای سوخته و تخریبشده را ۳۸۹ واحد مسکونی و تجاری در قالب ۱۲۰ ساختمان اعلام کرده و گفته بود، از این تعداد ۱۱۸ واحد بیمه بودند و به زودی هم روند پرداخت به خسارتدیدگان آغاز میشود. مدیرکل بنیاد مسکن استان گیلان، تعداد واحدهای تجاری ۱۰۰ درصد تخریبشده در آتشسوزی را ۹۰ واحد، مسکونی ۲۹۰ واحد، تعمیری مسکونی ۲۸ واحد و تعمیری تجاری ۶ واحد، اعلام کرده و پیشنهاد داده بود، برای ساخت واحدهای مسکونی ۳۵۰ میلیون تومان تسهیلات و ۸۰ میلیون تومان کمک بلاعوض در نظر گرفته شود.
برای تعمیر مسکونی هم ۵۰ میلیون تومان تسهیلات، ۳۰ میلیون تومان بلاعوض، برای ساخت تجاری ۳۵۰ میلیون تومان تسهیلات و ۳۰ میلیون تومان بلاعوض در نظر گرفته شود. اما آنها که در سالهای ۹۲ و ۹۶ خانههایشان را از دست دادهاند، معتقدند که اینها همه وعده است.
شب حادثه حدود ۵۰۰ خانواده در روستا سکونت داشتند، آنها خودشان را برای مسافران تابستان آماده میکردند. روستا از حدود ۱۵ سال پیش، توریستی شده و ۵-۴ سال است که بهعنوان روستای توریستی ثبت شده. قرار بود روستا چهار فصل شود، اما بهدلیل شرایط جادهای این اتفاق نیفتاد.
طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵، روستای امامزاده ابراهیم شفت ۱۵۸ خانوار با تعداد جمعیت ۴۳۲ نفر است درحالیکه در این روستای ییلاقی در فصل گردشگری بهویژه بهار و تابستان جمعیت ساکن به ۷۰۰ نفر هم میرسید که در جریان آتشسوزی اخیر بسیاری از این خانوارها بیخانمان و آواره شدند. رضا رضایی، یکی از ساکنان روستاست؛ خانه او ۱۸۰ متر بود که با تمام وسایلش در آتش سوخت.
او تا قبل از آتشسوزی یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای هر طبقه، پول بیمه داده بود و ۲۰۰ هزار تومان برای وسایل: «به اندازه سر سوزن هم برای ما کاری نکردند، فرماندار، بخشدار، استاندار و بهطورکلی دولت کاری نکردند، یک پروانه ساخت هم برایمان صادر نکردند، تنها کاری که کردند خاکبرداری بود. نه خبر از پرداخت خسارت است، نه یک وام.» رضایی هفتماه از سال را در روستا بهسر میبرد: «فصل کسبوکار در تابستان که گذشت، در عید نوروز هم قطعاً همهچیز تعطیل است، اهالی هیچ جایگزینی ندارند، آنجا هم خانه خودشان بود، هم مهمانپذیر و هم مغازه. حالا روستا سراسر خاموشی و سکوت است.»
نازنین یوسفپور، همراه با همسر و فرزندش در شهر زندگی میکند، مادر و خواهرش، اما ساکن یکی از اتاقکهای مدرسهاند: «آنجا هم منبع درآمدشان بود، هم سکونتگاهشان. اهالی نه درآمدی دارند، نه جایی برای زندگی. آب آنجا آنقدر سرد است که اصلاً نمیتوان به آن دست زد. روزهای اول مسئولان آمدند، وعده دادند و رفتند. گفته بودند که پروانه ساخت را تا دو، سهماه به مردم میدهند، بیش از ۹ ماه میگذرد و خبری نشده.» مادر مشکل قلبی دارد، سکته مغزی هم کرده و در اتاق ۱۲ متری سرمازدهای روزگار میگذراند، اسباب و اثاثیه و مواد غذایی را خیران دادهاند.
تا قبل از سیزدهم اردیبهشتماه، خانهاش برو بیایی داشت، مشغول مغازهاش بود و کار میکرد. اما حالا اسیر مدرسه شده: «دانشآموزان را به مدرسهای در یک روستای پایینتر بردهاند؛ روستای طالقان. حالا خانوادهها ساکنان جدید مدرسه شدهاند.» عموی نازنین هم در روستا مغازه لوازم خانگی داشت و اکنون ساکن این اتاقها در مدرسه شده. حتی نازنین که ساکن شهر بود، با دستسازهایش، از روستا درآمد داشت: «قبلاً مدام به روستا رفتوآمد داشتم، الان سهماه است نرفتهام؛ جایی ندارم برای ماندن. میگویند پول نداریم وام بدهیم.» مردم این روستا پول رفتوآمد برای مراجعه به ادارهها را هم ندارند، هربار رفتن و آمدن، ۱۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
نازنین میگوید ۱۲۰ خانواده آواره شدهاند و جوانان از روستا فرار کردهاند: «بعد از حادثه گفتند ۸۰ میلیون تومان وام بلاعوض میدهند، بعد گفتند نه. بلاعوض نیست. قرار بود پروانه ساخت رایگان بدهند، بعد دیدند متراژ بالاست، گفتند باید پول بدهید. قبلاً، چون روستا چوبی بود، وقتی آتش میگرفت سریع ساخته میشود. اما گفتهاند باید سازه جدید، بتنی باشد.» نازنین از وضعیت امسال روستا میگوید؛ اینکه هیچ توریستی نیامده و با وضعیت اقتصادی فعلی، شاید ۱۰ سال زمان ببرد تا این روستا ساخته شود.
مهیار یوسفی، سالهاست که همراه برادرش روستا را ترک کرده و در جزیره قشم کار میکند. پدر و مادرش، اما در روستا هستند و در اتاقکهایی زندگی میکنند که پکیجهایش به خوبی کار نمیکنند و مدام خراب میشوند. آنها در روستا سوپرمارکت داشتند، خانه و اقامتگاه داشتند و حالا هیچ ندارند: «هزینه صدور پروانه ساخت برای زمینی با هزار متر زیربنا و ۴ طبقه، ۱۰۰ میلیون تومان میشود، هزینه نقشهاش هم حدود ۳۰ میلیون تومان است. درحالیکه آن بخش از روستا، مردم ضعیفی دارد.» یوسفی برای انجام کارهای نقشهکشی به روستا برگشته است.
اولینبار حدود ۳۰ سال پیش بود که روستا آتش گرفت. روستا پیش از این در سالهای ۷۵، ۷۸، ۹۲ و ۹۶ و حالا هم ۱۴۰۳ آتش گرفته بود و یکی از خسارتدیدگان آتشسوزی سال ۹۶، خانواده حاجتی است. حبیب حاجتی از جوانان روستاست و میگوید، هنوز خانهشان ساخته نشده. او از روز اول آتشسوزی پیگیر کارها بود و حالا میگوید که وضعیت به همان شکل روز اول است، با این تفاوت که بقایای آتشسوزی جمع شده: «گفتهاند برای صدور پروانه ساخت، برای ساختمانی که ۴۰۰ متر بنا دارد، ۲۰۰ میلیون تومان است، اگر کوچکتر باشد، ۵۰-۴۰ میلیون تومان. خانه ما و ۸ خانواده دیگر که در سال ۹۶ سوخت، دیگر درست نشد و هیچ تسهیلاتی به ما ندادند. به ما گفته بودند که با تسهیلات آتشسوزی جدید ادغام میشود.
هیچ امتیازی شامل حال ما نشد. واضح است که درنهایت اهالی با اداره آب و منابعطبیعی درگیر میشوند و گرفتاریشان زیاد میشود. هیچ ارگانی نظارت نمیکند.» او میگوید که ساخت این روستا شاید چهار، پنج سال طول بکشد، درحالیکه اهالی از نظر مالی وضعیت خوبی ندارند و ادارهها برای انجام کارهای اداری، اذیت میکنند: «بیش از ۱۰۰ واحد ساختمانی تخریب شدهاند، چطور میخواهند آنها را بسازند؟ اینجا میتوانست مانند ماسوله شود، تنها بافت چوبی استان گیلان. این منطقه میتوانست امتیازات شهر را بگیرد، اما هنوز یک روستا شناخته میشود.
کسبوکار مردم صفر شده، تعداد کمی توانستهاند در جای دیگری خانه اجاره کنند. قرار بود به اهالی وام بدهند؛ برای هر واحد ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان وام چهار درصد. اما هنوز نقشهها آماده نیست تا مردم بتوانند این وام را بگیرند.» به گفته او، قبلاً وقتی روستا آتش میگرفت، به اهالی اجازه میدادند تا از جنگل چوب بیاورند، آن زمان شرایط اقتصادی مردم خیلی بهتر بود و میتوانستند با ۵۰-۴۰ میلیون تومان چوب بخرند، اما حالا با چهار میلیارد تومان هم نمیتوانند خانهشان را بسازند: «در سال ۹۶، با ۱۰۰ میلیون تومان میتوانستیم خانهمان را بسازیم، الان سه میلیارد هم کافی نیست.
در این وضعیت چه کسی میتواند سه، چهار میلیارد تومان هزینه کند. جوانان از روستا رفتهاند، کسانی که ماندهاند سواد کافی ندارند تا حقشان را بگیرند. آنجا میتوانست رونق زیادی داشته باشد، جوانان را نگه دارد و آنها برای کار به رشت، بندرعباس و قشم نروند.»
«قرار بود عوارض صدور پروانه حذف شود، اما هنوز این اتفاق نیفتاده. آنها پول کافی برای پرداخت عوارض ندارند و بلاتکلیف ماندهاند.» اینها بخشی از صحبتهای امید کاظمی، دهیار روستای امامزاده ابراهیم شفت است که به هممیهن میگوید، اهالی معطل صدور پروانه ساخت هستند: «تمام مراحل صدور پروانه طبق وعدهای که استانداری داده بود، انجام شده، اما مشکل حذف نکردن هزینه صدور پروانه است. مردم توانایی مالی پرداخت ندارند، چراکه روستا طبقاتی است و اگر بخواهند چند طبقه بسازند، برای یک ساختمان کوچک، ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان و برای ساختمان بزرگ، ۱۴۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان باید پرداخت کنند.
این درحالیاست که قرار بود این عوارض رایگان باشد؛ چراکه اهالی در شب آتشسوزی با دمپایی و لباسهای تنشان از خانه خارج شدند و چیزی ندارند. برای حذف این عوارض، شورای اسلامی محل و بخش و دهیاری، موافقت کرده، اما استانداری هنوز اینکار را نکرده است.» براساس اعلام دهیار، تا امروز حتی یک پروانه ساخت صادر نشده، درحالیکه نزدیک به ۲۵ پرونده آماده است.
۱۹ خانواده سرگردانند. آنها هنوز در اتاقکها زندگی میکنند: «۱۱ خانواده در ساختمان مدرسه، ۴ خانواده در ساختمان زائرسرای فرمانداری، دو خانواده در ساختمان جهاد کشاورزی و دو خانواده در حرم زندگی میکنند. سایر خانوادهها اطراف روستا جایی را اجاره کردهاند و برخی هم به خانههای اقوامشان رفتهاند.» اتاقها ۲، ۳ و ۴ نفره است و درمجموع ۷۲ تا ۷۳ نفر میشوند.
این افراد بومی روستا هستند و هیچچیزی از زندگی و کسبوکارشان باقی نمانده است. کاظمی میگوید: «از کل خانوادههای روستا، ۶۲ خانواده بومی هستند و جایی برای سکونت ندارند. زادگاهشان همین روستاست.» سرما معضل اهالی است، اما دهیار میگوید که بهتازگی شوفاژها تعمیر شده و مشغول کار است. مدرسه آب دارد و گاز کپسولی برای خانوادهها استفاده میشود.
این، اما تمام ماجرا نیست. براساس اعلام دهیار، ۱۷ خانواده بومی روستا در حریم کمی آب قرار دارند و مدیر آب منطقهای گیلان وعده داده ۲۵۰ متر دیوارگذاری انجام دهد تا حریمشان کمتر شود و بتوانند ساختوساز کنند. اما هنوز کاری انجام نداده است: «استانداری گیلان باید این مسئله را حل کند، اگر استانداری نتواند، وزارت کشور باید به ماجرا ورود کند.»
از وامهای بلاعوض وعده داده شده، خبری نیست. قرار بود به آنها درمجموع ۲۰۰ میلیون تومان وام بلاعوض داده شود، اما این اتفاق هم نیفتاد: «تا همین لحظه هیچ پولی تحتعنوان وام به این افراد تعلق نگرفته است، درحالیکه قبلا گفته بودند که برای هر خانواده ۱۰۰ میلیون تومان در نظر گرفتهاند و بنیاد مسکن هم گفته بود ۱۰۰ میلیون تومان به خانوادهها میدهد. اما تا الان هیچ خبری نشده است.» به آنها گفتهاند که اعتباری برای اینکار در نظر نگرفتهاند. حتی بنیاد مسکن هم با هزینههای خودش، خاکبرداری کل روستا را انجام داد: «روستا آماده است تا بهمحض اینکه پروانه ساخت بدهند، ساختوساز شروع شود.» برای این تعداد از ساختمانهای تخریبشده همراه با جاماندههای آتشسوزی سال ۹۲، نزدیک به ۶۰۰ وام باید پرداخت شود.
غدغه اهالی، بیمهشان است، قرار بود بیمه ایران، باقی ساختمانهای روستا را تحتپوشش قرار دهد، اما این کار را نکرده و حالا استرس زیادی بین اهالی ایجاد کرده. آنها میگویند چرا ساختمانهای ما را ۴۰-۳۰ سال بیمه کردند، اما حالا دیگر زیربار بیمه کردن نمیروند.
سازه روستا باید تغییر کند، قرار است خانهها بتنی ساخته شود با نمای چوبی و از مصالح سنگی استفاده شود، اما بافت مانند همان بافت قدیم روستا باشد تا جذابیت گردشگری داشته باشد. با این همه نه اهالی، نه دهیار و نه اعضای شورای روستا، امیدی به ساخت دوباره روستا ندارند: «چون اعتباری در نظر نگرفتهاند، فکر نمیکنم تا تابستان سال آینده هم ساختوسازی صورت بگیرد، به هر حال صدور پروانه خیلی زمانبر شده درحالیکه باید در یک تا دو روز صادر میشد.»
۱۰۷ پلاک ساختمان در آتش سوخت؛ ساختمانهای دو تا پنج طبقه که نزدیک به ۳۹۰ واحد میشود. به همین تعداد باید ساختمانهایی که در حادثه آتشسوزی سال ۹۲ آتش گرفت هم اضافه کرد که بیش از ۴۰ واحد بودند. همانموقع قرار بود بنیاد مسکن دیوارگذاری کند، اما باز هم گفتند اعتباری ندارند. برخی از ساختمانها کنار دره بودند و بهتازگی کانالکشی آنها تمام شده، یعنی ۱۱-۱۰ سال بعد از آتشسوزی. هنوز هم برایشان پروانه صادر نکردهاند. دهیار روستا میگوید، قرار بود وقتی برای خانههای تازهسوخته پروانه صادر شود، ساختمانهای از بین رفته سال ۹۲ هم شامل این ماجرا شوند تا بتوانند ساختمان بسازند.
اردیبهشتماه که روستا سوخت، هیچ وسیلهای برای خاموشکردن آتش در دست نبود، ماشین آتشنشانی گوشه حیاط ساختمان فرمانداری ترمز گرفته بود، نه رانندهای داشت و نه آتشنشانی. همانموقع صفر قربانی، رئیس شورای روستا، گفته بود که ماشین آتشنشانی آب داشت، اما نیرو نداشت. دهیاری و استانداری تاکید کرده بودند که آتشنشان باید در آزمون قبول شده باشد. بههمیندلیل اجازه استخدام نمیدادند.
دهیار روستا میگوید که بیش از ۹ ماه از حادثه آتشسوزی میگذرد و نه ماشین آتشنشانی آوردند، نه راننده و نه آتشنشانی: «حدود ۲۰ روز پیش آزمون استخدام در آتشنشانی برگزار شد و به ما وعده دادند که این روستا هم سهمی از این آزمون داشته باشد. ما درخواست دو نیرو کرده بودیم، اما نهتنها سهمیه ما را در نظر نگرفتند، بلکه از شهرها و روستاهای اطراف هم کسی بهعنوان آتشنشان نیاورند. درحالیکه قبلاً این وعده را داده بودند که برای روستا آتشنشان موقت میفرستند. اما وضعیت درست مانند ۹ ماه پیش است و ماشین آتشنشانی در حیاط مانده، بدون راننده و مامور.»
اقامتگاه دهیار هم سال قبل در آتش سوخته و خاکستر شده: «بعد از آتشسوزی سال ۹۲، دولت عوارض دهیاری را حذف کرد و اهالی برای گرفتن پروانه ساخت، یکریال هم ندادند. حتی وامهای کمبهره یا با بهره ۴ درصد به آنها داده شد و توانستند دوباره روستا را بسازند. در آتشسوزی اخیر، اما این اتفاق نیفتاد.» او روز گذشته در فرمانداری بود و هیچ پاسخی از مسئولان نگرفته بود: «حتی اگر این پروانهها صادر شود و تصمیم بگیرند به اهالی وام بدهند، تا تشکیل پرونده در بانک و تامین ضامن و... چندین ماه طول میکشد.»
اهالی بلاتکلیفاند. آنها امسال را بدون مسافر و درآمد گذراندند و فقیرتر شدند. سال آینده تکرار همین وضعیت است. اهالی روستای امامزاده ابراهیم، در حسرت گردشگران نشستهاند، دیگر چه کسی پا در این روستا بگذارد؟ منطقهای تخریبشده، خاموش و بیرمق.