یک نماینده اقلیت مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «ممکن است در انتخابات آینده اصلاح طلبانی چون علیخانی و کواکبیان بصورت فردی حضور داشته باشند» اظهار داشت: «نمی شود آقای خاتمی یک چیزی بگوید و بعد جریان اصلاح طلبی بگوید قبول ندارم. افرادی که شما نام آنها را بردید هیچگاه نماد اصلی اصلاح طلبی نبودند».
محسن نریمان نماینده بابل و عضو فراكسیون خط امام(ره)مجلس با چهار دوره حضور در مجلس شورای اسلامی تا کنون بیشترین رای را نه فقط در شهرستان زادگاهش بلکه در کل استان مازندران بدست آورده است.
این فعال اصلاح طلب در تازه ترین گفتگوی خود به بیان دیدگاهش پیرامون طرح سوال از رئیس جمهور، انتخابات پیش روی مجلس و صورت بندی مجلس آینده و نیز حضور اصلاح طلبان در انتخابات پرداخته است.
شما طرح سوال از رئیس جمهور را امضاء کردید؟
جزء آخرین نفراتی بودم که این طرح را امضاء کردم.
امضای خوتان را پس نگرفتید؟
نه. امضاء کنم دیگر پس نمی گیرم. البته اوایل خیلی اصرار به امضاء این مساله نداشتم اما متقاعد به این کار شدم. علی رغم اینکه بعضی ها اعلام می کردند حالا،بعدا ،شاید و...من امضاءرا پس نگرفتم و جزء کسانی هستم که امضایشان سرجایش هست.
این روزها بحث بر سر ترکیب آینده مجلس درحال بالا گرفتن است .صرف نظر از همه تحلیل ها ،پیش بینی شما از ترکیب آینده مجلس به چه ترتیب است؟
بستگی به نوع و شیوه برگزاری اش دارد و فضایی که برای حضور همه سلایق بوجود می آید. الان نمی شود داوری کرد که مجلس نهم چگونه شکل می گیرد. اگر زمینه برای حضور عادلانه و منصفانه همه جناح ها و سلایق آماده باشد و آخرین آمار را هم ملاک قرار دهیم که 46 میلیون واجد شرایط بود که 24 میلیون نفر به رئیس جمهور رای دادند یک وضعیت بالانس شده ای را داریم چرا که می بینیم 22 میلیون نفر به دولت رای ندادند. معمولا شما بعنوان خبرنگار این مطالب را جدی نمی گیرید. ما با اینکه وزارت کشور اعلام کرد 46 میلیون نفر واجد شرایط داشتیم، آقای رئیس جمهور 24 میلیون رای آورده است پس جامعه اینطور بوده که 22 میلیون نفر به دولت رای نداده است. این 22 میلیون نفر را هم تعریف می کنند.
مثلا فرض کنید جامعه تهران،دانشگاه ،نخبگان و... وزن این 22 میلیون نفر که عمدتا شهری وتحصیلکرده اند بالاتر بوده است.اگر همین را ملاک قرار دهیم پس جامعه بالانسی داریم.اگر همین را ملاک قرار دهیم میبینیم یک جامعه بالانسی داریم. یعنی50- 50 که آنهایی که نظر ساز هستند در جمع همان 22 میلیون نفر جای می گیرند و بیشتر هستند.
آمار نشان می دهد که مثلا در روستا ها رای به دولت بیشتر بوده است. اگر همین ترکیب سرجایش بماند پس ما یک مجلسی خواهیم داشت که در آن همه سلایق جای می گیرند. اما برای شکل گیری این مساله می بایست زمینه برگزاری انتخابات را طوری فراهم کنیم که همه بصورت عادلانه و مساوی امکان تبلیغات داشته باشند. مثلا اینطور نباشد که اصلاح طلبان در یک محیط محدود، تنگ و با هزارن انگ وارد شوند بعد در یک رقابت نابرابر که هرکس بتواند هر تهمتی به اینها بزند و کسی هم کاری در این خصوص نکند، حرفی نزند و اخر آن مسائل اتفاق بیافتد.
اگر زمینه عادلانه باشد من پیش بینی می کنم در مجلس آینده از جناح های مختلف وزن ها و سلایق مختلف حضور دارند. از نظر من اقبال مردم به اصلاح طلبان بیشتر و مساعدتر است یا لااقل یک زمینه مساوی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود دارد. الان متاسفانه بین اصولگرایان و اصلاح طلبان خیلی همگرایی وجود ندارد. در مورد اصولگرایان این اختلافات آشکار شده در مورد اصلاح طلبان هم یک مقدار سکوت و یک مقدار کم انگیزگی وجود دارد که امکان تصویر سازی از آینده مجلس را از بین می برد.
اما آقای کواکبیان یا حتی آقای علیخانی مصاحبه کرده اند و گفته اند منتظر اصلاح طلب ها نمی مانند. برای شما هم اینطور است؟
آقای کواکبیان به هر صورت همیشه همینطور بوده. سمبل اصلاح طلبان آقای کواکبیان نیستند. هیچگاه و در هیچ مقطعی نبوده اند. چه بخواهیم و چه نخواهیم اصلاح طلبان یک مجموعه فکری هستند که با سران خود شناخته می شوند.
در انتخابات آینده ممکن است اصلاح طلبان بصورت فردی حضور داشته باشند اینهایی که این حرف را می زنند منظورشان این است که می خواهند با عنوان خوشان وارد انتخابات شوند و گرنه که مثلا آقای علیخانی تحت هر شرایطی عضو فراکسیون اصلاح طلبان است. در ایران اصلا التزام حزبی وجود ندارد. برای اصولگرایان هم همین مساله مصداق پیدا می کند. پس کسانی می توانند با عنوان اصلاح طلبی وارد مجلس شوند اما با تلقی اصولگرایی خارج شوند و بلعکس.
مثلا چهر هایی مثل نادران، توکلی یا مثلا آقای علی مطهری. اینها اگرچه اصولگرا اما مواضع بسیار نزدیکی با انتقادات اصلاح طلبان دارند. چون در کشور ما انتخابات حزبی نیست پس این حرف ها مفهوم ندارد. اصلاح طلبان می توانند بگویند نمی آیند اما چند نفر از اصلاح طلبان هم می توانند انفرادی بیایند.
الان اصولگرا ها سه دسته شده اند. یک عده با قالیباف،یک عده با لاریجانی و اآهایی که با این دو نیستند. در آن سو اصلاح طلبان با سرانشان شناخته می شوند. با آقای خاتمی؛ این را چه بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه نهادینه شده است.
نمی شود مثلا آقای خاتمی یک چیزی بگوید و بعد جریان اصلاح طلبی بگوید قبول ندارم. افرادی که شما نام آنها را بردید هیچگاه نماد اصلی اصلاح طلبی نبودند.