فیلم آتابای کند است. آرام است. دیر شروع میشود. دیر شما را به دلش راه میدهد. چون ماجرا ماجرای تنهایی و سکوت سالهای یک مرد است. ماجرای زمخت شدن. پنهان کردن آن لایه رقیق که همه خوب میشناسیمش. ما هم آن را بارها پنهان کردهایم تا دوام بیاوریم. داستان کاظم یا آتابای هم همین است. عاشقانهای از وسط دشتهای گسترده از میانه غربت یک داغ. آن اعجاز ساده از دست رفته زندگی.