علی باقری، فعال سیاسی اصلاحطلب: قانونی که در حوزه سبک زندگی مردم، با باورهای بخشهای مختلف جامعه همسو نباشد، مورد پذیرش و تمکین واقع نشده، شکست میخورد و متروک خواهد شد. زحمت ابلاغ و تلاش برای اجرا به خود ندهید و مردم زیر فشار را تحریک نکنید
روزنامه اصلاحطلب:
روزنامه اصلاحطلب نوشت: «متأسفانه باید بگوییم مسئولان در شرایط کنونی حق اشتباه ندارند، چراکه اشتباهشان معلوم نیست چه بازخوردی درچه سطحی داشته باشد و از درون و برون تهدیدساز شود.»
تهدید و تحریم ایران در گذشته جواب نداده، در آینده هم جواب نمیدهد
فعال سیاسی اصلاحطلب و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره احتمال مذاکره ایران و آمریکا گفت: «ممکن است که گفته شود آمریکا و اروپا هنوز برای مذاکره با جمهوری اسلامی آماده نیستند. بله، الان آماده نیستند، اما مهم این است که از هماکنون ایران برخلاف گذشته برای مذاکره مستقیم با آمریکا آماده است.
مشکلات ایران ریشههای منفعتی و مادی مهمی دارد، ولی این ریشهها خود را پشت مشکلات معرفتی پنهان میکنند. این پنهانسازی گاه آگاهانه است و در اغلب موارد نیز از روی بیتوجهی به واقعیات دنیای امروز است.
آنچه در راهبرد کلان ترامپ و همه دولتهای گذشته آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است، «تهدید موجودیتی» جمهوری اسلامی ایران است؛ چیزی که در طول این ۴۵ سال همواره با شکست مواجه بوده است.
دولت چهاردهم، به رغم گرایش نزدیک به اصلاحطلبانهاش، در انتصاب استانداران، ترکیبی متنوع از اصلاحطلبان، اصولگرایان و مستقل عدالتخواه را به کار گرفته است. در این میان، درصد بالایی از استانداران به عنوان مستقل و عدالتخواه معرفی شدهاند؛ رویکردی که در عین تلاش برای ایجاد وفاق، گمانهزنیهایی را در مورد رویکرد سیاسی و مدیریت استانی دولت پزشکیان برانگیخته است. آیا دولت اصلاحطلب با این ترکیب میتواند به اهداف توسعهای خود دست یابد؟
ناصر ایمانی در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
من بر خلاف بسیاری از صاحبنظران که معتقدند عمده دلایل واگرایی، اقتصادی است، معتقدم عمده دلایل این مشکل، اجتماعی و فرهنگی است. من معتقدم در مرحله اول، مسائل اجتماعی و فرهنگی باعث واگرایی شده و دلایل اقتصادی در رتبه دوم قرار دارد. این موضوع را به راحتی میتوانید از نوع رای دادن مردم هم متوجه شوید. اتفاقا آن ۲، ۳ کاندیدای محترمی که بیشتر وعدههای اقتصادی دادند، کمتر موفق به جذب آراء مردمی شدند و در همان مرحله نخست حذف شدند و اتفاقا ۲ نفری که کمتر وعده اقتصادی دادند بیشترین رای را اوردند و دکتر پزشکیانی که اصلا وعده اقتصادی نداد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. عمده شعارهایی که آقای پزشکیان در طول مناظرهها و کمپینهای انتخاباتی مطرح کرد از جنس فرهنگی و اجتماعی بود و مردم نیز همین را میپسندیدند که رای دادند.
عزت الله یوسفیان ملا در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
امکان ندارد شعار دادن در نماز جمعه به طور اتفاقی رخ داده باشد یا آقای کوچک زاده به شکل ناگهانی به یاد ایراد گرفتن از آقای ظریف افتاده باشد یا جراید و روزنامهها به شکل اتفاقی علیه آقای ظریف محتوا منتشر کرده باشند، بلکه معتقدم همه اینها برنامه ریزی شده و حساب شده اند. وقتی آقای ظریف در برابر جریان حساب شدهای ایستاده که قصد و برنامه تخریب ایشان را دارد، پس باید بیش از اینها رعایت میکرد و نباید بهانهها را ایجاد میکرد. اصلا نیازی نبود که آقای ظریف در صدا و سیما توضیحی ارائه دهند. اگر هم قصد داشتند توضیحی دهند میتوانستند به همان اصلهای مهم از جمله پاک دستی، تسلط به امور و ... تاکید کنند و لزومی نداشت توضیحات تکمیلی دهند.
رسول منتجب نیا در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
این چه بدعت گذاری است که انتخابات را با بهانه خدا و پیغمبر به سمت توهین به ملت شریف ایران ببریم یا شادی مردم را دستمایه توهین و بی حرمتی به رای دهندگان کنیم؟ همین رفتارها خود مصادیق نفرت پراکنی است. استفاده ابزاری از دین و مذهب یا توهین به هموطنان با بهانههای اینچنینی، افراطی گری و حق به جانب بودن در مسائل سیاسی دیگر برای مردم هیچ ارزشی ندارد فقط و فقط به تنزل جایگاه افرادی منجر میشود که این نوع رفتارها را چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی اشاعه میدهند. برخیها جوری رفتار میکنند انگار دین، مذهب و آیات و روایات در انحصار آنان است و تنها نوع حکومتداری مورد قبول خداوند را هم آنان بلدند پس اگر آنها انتخاب نشوند مردم نادان و لایق توهین میشوند.
تقی آزاد ارمکی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
فرارو-باوجود این که مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری چندان بالا نبود، مسعود پزشکیان توانست پیروز انتخابات شود. معنا و مفهوم این انتخاب چیست و چرا برخی از اصولگرایان واکنشهای تندی به انتخاب مسعود پزشکیان نشان میدهند؟ رویا پاک سرشت، خبرنگار فرارو در استدیو فرارو در گفتگو با تقی آزاد ارمکی به این موضوعات پرداخته است:
عبدالرضا فرجی راد در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
یکی از دلایلی که در سالهای اخیر باعث شد مردم در انتخابات کمتر شرکت کنند یا نسبت به مسائل کشور دلسرد و بی توجه شوند، همین مشکلات و مسائل حوزه سیاست خارجی بود که به مشکل معیشتی منتهی شد. ریشه این مشکلات نیز چیزی نیست جز تحریمهای بانکی و بین المللی. مردم این روزها حتی برای تامین سادهترین اقلام خود با مشکلاتی مواجهند و بنابراین همه اینها زنگ هشدارهایی برای این موضوع است که ما در حوزه سیاست خارجی خود به بازنگری و سازماندهی جدید اصول و قواعد این حوزه نیاز داریم.
محمد هاشمی رفسنجانی در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
واقعیت زندگی با آمال و آرزوهای طیفی و جناحی فرق میکند. طرفداران آقای جلیلی احساس میکنند که به نوعی فریب خورده اند. درواقع آنها احساس میکنند واقعیت، آن چیزی نبوده که به انها گفته میشده است؛ بنابراین طرفداران ایشان درگیر نوعی عصبانیت و حس سرخوردگی شده اند. انها نمیتوانند دیگر به سایر جناحها حمله کنند و در نتیجه درگیر حملات داخلی شده اند و خود یا طرفداران آقای قالیباف را متهم کرده و مورد حمله قرار میدهند. آنها مدام این ادعا را مطرح میکنند که اگر قالیبافیها کنار میرفتند پیروز میدان میشدند. این حرفها که اساسا پایه و اساسی ندارد. چه تضمینی وجود داشت که اگر آقای جلیلی نبود و آقای قالیباف بود چه میشد؟ اینها سخنانی است که از سر استیصال مطرح میشود. همیشه وقتی یک جریان شکست میخورد به دنبال مقصر میگردد و بساط «کی بود، کی بود؟ تقصیر کی بود؟» راه میافتد.
عباس سلیمی نمین در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
درگیری بین طرفداران آقای قالیباف و آقای جلیلی، سطح تحولات سیاسی کشور را به شدت پایین میآورد و نازل میکند. درست است که هر شخصی یا هر طیف و گروهی حدسیات و دیدگاههای خاص خود را درباره رویدادهای سیاسی کشور دارد، اما حدس و گمانها که نباید مبنای چالش باشد. مهمترین چیزی که اکنون باید مورد توجه قرار گیرد پیروزی ملت است. این پیروزی میتواند در صحنههای مختلف سیاست داخلی و خارجی راهگشا باشد. ما رئیس جمهور منتخبی داریم که باید از وی پشتیبانی کنیم. اگر تا دیروز بین جریانهای سیاسی رقابت بوده، امروز دیگر رقابتهای اینچنینی باید پایان یابد. به هیچ وجه این نوع رقابتها سازنده نیست و موجب رشد و آگاهی سیاسی نمیشود.
مصطفی هاشمی طبا در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
ما در سیاست خارجی کشور یک چهره انقلابی داریم، اما داخل کشور، سیاستهای مبتنی بر رفاه، آسایش و مصرف داریم که این دو مورد با هم نمیخواند و اگر بحث بر سر این است که ما در حلقه سیاست خارجی ابرقدرتها نباشیم و برای خودمان حرفی برای گفتن داشته باشیم در داخل هم باید ساماندهی به سیاستمان بر همین مبنا باشد، اما متاسفانه مسئولان کشورمان از یک سو شعار انقلابی میدهند و از سوی دیگر، برخلاف منافع کشور عمل میکنند. برای آقای پزشکیان حفظ یک مبنای درست در این بخش بسیار بسیار مهم است. ایشان باید یک خط مشی یکسان در سیاستهای داخل و خارج در پیش بگیرد. این بسیار مهم است که آقای پزشکیان در دام تضادهای داخلی و خارجی نیفتد.
عبدالله رمضان زاده در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
علت مشکلات کشور، مستقیما به سیاست خارجی برمی گردد. مسئله روابط با همسایگان، تعامل با دنیا، تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی و نهادها و پیمانهای بین المللی، مواردی است که میتواند چالشهایی را که نام بردم حل کند. آقای پزشکیان باید تمرکز بالایی روی سیاست خارجی داشته باشد و مشکلات این حوزه را حل کند. علت العلل مشکلات فعلی کشور سیاست خارجی است.
حشمت الله فلاحت پیشه در گفتگو با فرارو تحلیل کرد:
در سطح جامعه یک ترس جدی نسبت به انتخاب مجدد آقای جلیلی وجود دارد. سیاست خارجی و داخلی که ایشان و طرفدارانشان دنبال میکنند، باعث شده مردمی هم که معمولا رای نمیدهند، به سمت صندوقهای رای بیایند. تحلیلهای میدانی نشان میداهد امکان افزایش مشارکت به عدد بالای ۵۰ درصد وجود دارد چرا که به طور طبیعی صاحبان صنایع، صاحبان کسب و کار، تجار و بازرگانان و البته طبقه متوسط بسیار نگران هستند چرا که اسم آقای جلیلی با تحریم گره خورده و ایشان یکی از بزرگترین موانع سر راه شکل گیری FATF است. این در حالی است که حدود ۳۰ درصد از پول افرادی که مایل به تجارت خارجی هستند بر اثر همین عدم عضویت در FATF و در مسیر دور زدن تحریمها از بین میرود. جریان آقای جلیلی به دنبال خودتحریمی است و من معتقدم حتی اگر گرایشهای سیاسی باعث نشود، گرایشهای اقتصادی باعث میشود بخشی از مردم پای صندوقهای رای بیایند
تقی آزاد ارمکی در برنامه کامنت فرارو تحلیل کرد:
برخی معتقدند انتخابات در دور دوم یکی از مهمترین انتخابات تاریخ ایران است و برخی از ضرورت نجات ایران میگویند؛ اینها موضوعاتی است که رویا پاک سرشت، در استودیو فرارو با دکتر تقی آزاد ارمکی، جامعه شناس مورد برررسی قرار داده است.
عزت الله یوسفیان ملا در گفتگو با فرارو
اصلا لزومی نداشت آقای جلیلی دولت سایه تشکیل دهد. این روزها یک کلیپ در فضای مجازی پربازدید شده که میبینیم شهید رئیسی در پاسخ به یک خبرنگار میگوید؛ من شخصا به آقای جلیلی زنگ زدم و چندین مقام را به ایشان پیشنهاد دادم و ایشان نپذیرفتند. پس پرسش از آقای جلیلی این است که شما که میتوانستید وارد دولت شده و با قدرت در کنار دولت ایستاده و به آن کمک کنید، دلیلی نداشت به سایه بروید. سایه برای شخصی است که نتواند در آفتاب بایستد. مثلا شرایطی دارد که دیگر به مصلحت نیست در انظار باشد. مثل آقای روحانی یا خاتمی. در ضمن آقای جلیلی که مدعی این بود که دولت سایه تشکیل داده بوده و بسیار هم کارامد بوده پاسخ دهد که آیا قیمتها در دو، سه سال اخیر افزایش پیدا کرد یا نکرد، آیا آقای جلیلی میتواند کالایی را معرفی کند که در دو سه سال اخیر که ایشان دولت سایه را تشکیل داده، افزایش قیمت نداشته باشد؟
مرتضی افقه در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
سیاستی که آقای جلیلی دنبال میکند، سیاستی است که نام آن را «خنثی سازی تحریمها» گذاشته و میگوید ما برای کنترل کردن اثر تحریمها باید برویم با کشورهای دیگر از جمله همان کشورهای آمریکای لاتین که ایشان اشاره کرده بودند ارتباط بگیریم. مسئله این است که اولا سیاست گرایش به شرق ایشان شکست خورده است، چون علیرغم این که در دولت سیزدهم، توافقنامه شانگهای و برعکس را امضا کردیم، اما تا زمانی که مسئله FATF حل نشده، مسئله تحریم ها، حل نمیشود و قرادادها هم در حد امضای مکتوب باقی میمانند. نکته دیگرکه آقایان تابع این دیدگاه مدام روی آن مانور میدهند این است که اصلا چه اصراری است با غرب و آمریکا وارد مبادله تجاری شویم و با کشورهای منطقه و کشورهای در حال توسعه نیز میتوان کار کرد.
با شروع مذاکرات ایران با ۵ به علاوۀ ۱ که سخت و طولانی بود، آثار بهبود نسبی شاخصهای اقتصادی ناشی از کاهش تنش با غرب و امریکا خود نمود یافت، به طوری که نرخ تورم از ۳۴.۷ در سال ۹۲ به ۹ و ۹.۶ در سالهای ۹۵ و ۹۶ و نرخ رشد اقتصادی به رقم کم سابقۀ ۱۲.۵ درصد در سال ۹۵ و ۳.۷ درصد در سال ۹۶ رسید. هنوز مسابقۀ کشورهای شرق و غرب (کشورهای اروپائی در غرب و کشورهای ژاپن و کرۀ جنوبی و ... در شرق) برای همکاری اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران در سالهای پس از توافق برجام در خاطرهها مانده است.