یکی از نقدهای شوپنهاور بر کانت آن است که وی اغلب از «اشیای فینفسه» سخن میگوید؛ از دیدگاه شوپنهاور ، چنین سخن کثرتگرایانهای کاملاً ناموجه است، زیرا تنها مکان و زمان هستند که اصل تفرد را در اختیار ما مینهند.
بررسی فلسفه شوپنهاور در گفتگو با حسن امیریآرا
شوپنهاور از دوره جوانی که در کافه مادرش با شخصی آشنا میشود که اپانیشادها را به او معرفی میکند خیلی شیفته افکار شرقی میشود ولی نکته این است که کانت را در پسزمینه ذهنیاش دارد. در چارچوب فکری شوپنهاور همیشه کانت با قرائتی که خودش از او دارد، حاضر است.
ما میتوانیم همۀ آن چیزهایی را که به ما احساس خوشبختی میدهند داشته باشیم و باز هم از احساس خوشبختی محروم باشیم. وضع از این قرار است، چون درد و رنجْ بیوقفه چیزهایی را پیش رویمان عَلَم میکنند که نسبت به آنها حس خوبی نداریم، اما این میتواند به این دلیل باشد که ما همۀ آن چیزهایی را که به ما احساس خوبی میدهند از یاد بردهایم؛ مثل آن لقمۀ غذا پس از خوردن آن.