«نکته مهم اینکه درست برخلاف نظرات مشعشع عدهای تحت نام دلارزدا در داخل کشور، نرخی که از این مسیر به دست میآید، هیچ ربطی به نرخ واقعی و نرخ تعادلی دلار ندارد. این نرخ صرفا حاصل مجموعه تعدیلاتی است که نهادهای بینالمللی برای مقایسهپذیرتر کردن GDP کشورها از کانال شاخص برابری قدرت خرید، اعمال میکنند و نرخی که از این فرمول برای دلار بهدست میآید، هیچ ارتباطی با نرخ واقعی یا نرخ تعادلی دلار ندارد.»
دلارزداها مفهوم قیمت را به درستی درک نکردهاند. قیمت در اقتصاد حاصل برآیند عرضه و تقاضاست و خاصیت تنظیمگری در بازار دارد. اما نرخ ۳هزار تومانی بنزین در ایران، یک نرخ مصوب دولتی است و هیچ ارتباطی با عرضه و تقاضا ندارد. در واقع، این نرخ یک «قیمت» به معنای واقعی کلمه نیست، بلکه یک تصمیم دولتی است که به اقتصاد تحمیل شده است. چنین نرخهایی نهتنها تنظیمگری ندارند، بلکه باعث ایجاد اختلال در بازار میشوند.
یک کارشناس، اقتصادی، گفت: به عقیده من حرفهایی که دولتها در خصوص دلارزایی یا دلارزدایی میزنند بیشتر جنبه سیاسی دارد در حالی که برای تجار مسائل سیاسی مهم نیست و صرفههای اقتصادی را مدنظر قرار میدهند.
لاوروف در دیدار با مسئولان سفارتخانههای خارجی در مسکو، توضیح داد: «کاهش تدریجی و مستمر سهم دلار و یورو در [بازار جهانی]مشاهده شده است. در میان شرکتکنندگان در فرآیند دلارزدایی ، انجمنهایی مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای مشترک المنافع حضور دارند».
جدایی از پول قدرتمند جهان در ۳ پرده
«شاید یکی از بزرگترین درسهای پیش روی کشورهای مختلف در زمینه وابستگی اقتصادی به آمریکا و تبعات منفی این مساله را بتوان در جریان بحران مالی سال ۲۰۰۸ جهان مشاهده کرد. در آن سال، اقتصاد آمریکا با یک بحران به تمام معنا رو به رو شد و نکته قابل تامل این بود که این کشور برای کاهش دادن ابعاد بحران برای خود، اقدام به صادر کردن آن به دیگر بخشهای جهان و برونسپاری آن برای دیگر کشورهای جهان با استفاده از اتخاذ سیاستها اقتصادی و مالیِ خاص میکرد.»
با وجود اینکه جایگزین کردن دلار با ارزهای دیگر در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما نفوذ آن در اقتصاد کشورها به قدری است که نمیتوان در کوتاهمدت موفق به حذف آن شد و با ارزی، چون ریال ایران که جایگاه آخر را در میان واحدهای پولی جهان از نظر ارزش دارد، جایگزین کرد.
ایرانیان کشته و مرده دلار آمریکا نیستند، مساله فقط این است که اقتصاد ایران دچار بیثباتی پیدرپی شده است و روند دلاریزه شدن تنها واکنشی طبیعی برای خسارت کمتر به فعالیت هر عامل اقتصادی است. توقف آن هم با برگرداندن ثبات به اقتصاد ایران میسر است.
بررسیهای میدانی نشان میدهد که موج صعود قیمتها از بهمنها تا به امروز بیسابقه بوده است. در چند ماه گذشته کالاهای اساسی تحت تاثیر قیمت دلار افزایش قیمت داشتند و همین موضوع اقتصاد ایران را وارد بحران تازهای کرده است. انگار لوکوموتیو پیشرفت آقای رئیسجمهور در سرازیری افزایش قیمتها ترمز بریده و از دست هیچکس کمکی ساخته نیست.
قیمت دلار تنها یک متغیر منعکس کننده روابط اقتصادی ایران با خارج از کشور است و حذف دلار به کاهش تورم نمیانجامد. تورم تحت تاثیر واقعیتهای بنیادین اقتصاد، چون تراز تجاری و کسری بودجه و همچنین متغیرهای پولی و وضعیت ترازنامه شبکه بانکی کشور است و کنترل آن ادبیات شناخته شدهای در سطح جهان دارد که امتحان خود را بهکرات پس داده است.