«هنگامی که کسی در صندلی قدرت قرار میگیرد، طبعاً دنبال حل مسائل کشور و تحقق وعدههایش است. این برای بقای خودش هم ضرری است، ولی چرا هیچ کاری نمیشود و دست روی دست گذاشته میشود و به امید آیندهای که نخواهد آمد مینشیند؟ این رفتار را میتوان "وضعیت امتناع سیاستگذاری در ایران" نامگذاری کرد.»
این حق مردم است که حداقل (تاکید میشود حداقل) به اندازه تورم بهعلاوه درصد رشد اقتصادی و نه ۲۵ تا ۳۰درصد موردنظر شما، بلکه حداقل ۴۵درصد به حقوق آنان افزوده شود. این رویکرد نسبت به مردم طلبکارانه است. باید بخش تورم و بیارزش کردن پول مردم را برجسته و از نفرتانگیزی واقعی آن پرهیز کرد. دولت اگر دنبال محبوبیت کاذب نیست، چرا در حال افزایش استانهای کشور است که هزینه سنگینی را بر بودجه و مردم بار میکند؟ سیاست غیرموثری که هدفش جلب حمایت مردم با سیاستی نادرست است.
تحلیلی بر ضعف سیاست گذاری در ایران
عبدی نوشت: نکته بسیار مهم این است که جهان سیاست آغشته با تجربیاتی است که شکست خوردهاند. باید از آنها استفاده کرد، حتی خودمان هم تجربیات شکست خورده زیاد داشتهایم. چرخ را از نو اختراع نباید کرد آن هم برای چندمین بار. اگر همه دولتها در سیاستگذاری و رسیدن به اهداف خود موفق بودند که شاهد چنین وضعی نبودیم.
قبول کنیم که اشتباه کردیم. این به انصاف نزدیکتر است. سیاستمداران رسمی و نزدیک به قدرت در ایران در چاهی افتادند که پیش از آن خودشان برای دیگران کنده بودند. حال اینکه اساسا ورود دولت به مفهوم عام آن اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و شورای نگهبان به امر بررسی صلاحیت به صورت کیفی و اعمال نظر، سلیقه شخصی یا تشخیص فردی آشکارا موجب سلب حق اعزام نماینده از سوی ملت به مراکز حکمروایی میشود و موضوع امکان نمایندگی در اننخابات را با چالش مواجه میسازد.
آیا بنت میتواند سکان دار خوبی برای کشتی متلاطم دولت اسرائیل باشد؟
بقای بنت به توانایی او در متقاعد کردن سایر اعضا (به ویژه در جناح راست) بستگی دارد و لازم است به آنان نشان دهد که دولت ائتلافی یک کشتی در حال غرق نیست. موج حملات تروریستی اخیر در این زمینه کمکی به او نمیکند. اگر به وضعیت سیلمن به اندازه کافی در هفتههای آینده رسیدگی نشود نخست وزیر ممکن است با دو مشکل بزرگ روبرو شود.
دکتر وحید شقاقی بررسی کرد
ریشه بخش عمدهای از ابرچالشهای اقتصاد ایران در عدم شفافیت است و هیچ راه حلی هم غیر از این نداریم. برای رفع ابرچالشها با توجه به شدت و فوریت و ضرورت هر مورد باید سیاستگذاری کرد و گام اول حل این ابرچالشها هم خلق یک نظام مالی، درآمدی و ثروتی شفاف است که من اسم آن را انقلاب در شفافیت میگذارم. با خلق شفافیت اعتماد عمومی هم قابل بازگشت است و فساد را هم میتوان کشف و رفع کرد و به راحتی نابرابری را هم شناسایی و حل کرد. به کمک همین مورد میتوان نظام مالیاتی مدرنی خلق کرد و هزینههای دولت را هم کنترل کرد.»
معاون اول رییسجمهور گفت: برخی سطح اقتصاد مقاومتی را در حد فهم خود پایین آورده و دولت را متهم میکنند که دنبال اقتصاد مقاومتی نیست اما سهم آنها از اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد سنتی، قدیمی و در حد یک روستاست در حالیکه اقتصاد ایران بزرگ است.