دکتر علیرضا رحیمنیا گفت: در بیمارستانهای دولتی و آموزشی چنین چیزی امکان پذیر نیست.
بیماران مبتلا به کرونایی که تحت پوشش بیمه قرار دارند، فرانشیز پنج تا ۱۰ درصدی را می پردازند و برای کسانی که بدون بیمه مراجعه می کنند، هزینه به صورت آزاد محاسبه می شود.
کارمان که تمام میشود همان صندوق، نوبتی برای ویزیت دوباره به ما میدهد و راهیمان میکند. ساعت را که نگاه میکنم، باورم نمیشود که حدود ۴ – ۳ ساعت است اینجا هستم. ساعت حدود یک و ۳۰ بامداد است! و این یعنی ۴-۳ ساعت طاقتفرسا برای ویزیت بیماری که قرار بود اوژانسی باشد و به شدت درد میکشید. با خودم میگویم: واقعا اگر بیماری رو به احتضار کارش به اورژانس بیمارستاهای دولتی بیفتد، واقعا چقدر شانس زنده ماندن دارد؟! بیاختیار یاد جمله همان زن چادری میافتام که میگفت: اگر پول داشتیم و میرفتیم یک بیمارستان خصوصی، مثل اربابها با ما برخورد میکردند.
براساس بخشنامههای وزارت بهداشت طی سالهای گذشته متخصصان زنان از بدو آموزش، سونوگرافی را انجام میدادند بگونهای که انجام سونوگرافی جزء لاینفک این رشته بشمار میرفته است.
این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که اجرای طرح تحول سلامت هم نتوانسته از مراجعه بیماران شهرستانی به تهران جلوگیری کند. زیرا، کمبودهای درمانی در شهرستان ها، همچنان خودنمایی می کند و از همین رو، بیماران از اقصی نقاط کشور، راهی پایتخت می شوند. مسافرتی که دشواری های خاص خودش را دارد.
برنامه مبارزه با پدیده زیرمیزی از 15 آبان امسال آغاز شده است اما اجرای این برنامه باعث شد تا درصدی از اعمال جراحی بویژه در بیمارستانهای دولتی کاهش یابد.
گونههای ورمکرده و لبهای کبود و سیاه، خبر از حادثهای هولناک میداد؛ تنها نقطه سالم صورتش چشم راستش بود.
«بیمارستانهای کشور با کمبود تخت مواجهاند و در بیمارستانهای دولتی، احوال تعداد زیادی از بیماران در صف خالی شدن تخت آی سی یو، هر روز بد تر از قبل ميشود.» این خبری است که بارها و بارها آن را خوانده و شنیدهایم، اما به طور حتم اغلب به عمق مطلب توجه نکرده ایم.