سردار طلایی هم اگرچه خیلی از شعارهای دانشجویان را نمیپسندید، اما نگاهش به آنان مانند فرزندان یا خواهران و برداران کوچکتر از خود بود که شعاری میدهند و باید آن را مدیریت کرد. او بهجای آنکه احساس کند رسالت دارد دانشجویان را سر جایشان بنشاند، نخستین اقدامی که کرد به جای گسیل یگان ویژه و استفاده از گاز اشکآور، چندین دستگاه اتوبوس شرکت واحد را جلوی کوی مستقر کرد و اجازه نداد احدی از لباسشخصیها از اتوبوسها بالا بروند و دوباره وارد کوی شوند.